دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۱۵

بیم و امیدهای انتخابات آمریکا

هرچند که مردم آمریکا، در درون سرزمین خود تا حدود ۱۰۰ روز دیگر رئیس جمهوری جدیدی را برمی‌گزینند، اما همه کنشگران جهانی، با ترکیبی از بیم و امید، پویش‌ها و پویائی‌هایی این انتخاب را دنبال کرده و همچنین علیرغم عادت و روش رای دهندگان آمریکا بر اولویت و ارجحیت مسائل داخلی مخصوصاً اقتصادی، سایه کنش و واکنش‌های بین‌المللی بر این انتخابات سنگینی می‌کند.

بیم و امیدهای انتخابات آمریکا

محمد کاظم سجادپور: در سال جاری مسیحی یعنی 2024 (1402 و 1403)، در بین بیش از نیمی از کشورهای جهان که انتخابات برگزار کرده یا می‌کنند، هیچکدام از نظر تأثیرات بین‌المللی مانند انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده نیست. انتخابات، قاعدتاً امری داخلی محسوب می‌شود و بازتاب تمایلات مردم در داخل سرزمین‌های خود در مورد شیوه و روش حکمرانی و حل مسائل مبرم زندگی روزمرّه است.

اما دیری است که این گزاره و گزاره‌های دیگری که جهان سیاست را به داخل و خارج تقسیم می‌کند که مورد چالش جدّی قرار گرفته و در نقطه مقابل، مرزهای درون و برون آنچنان به‌هم آمیخته شده‌اند که جداسازی آنها بسیار سخت است.

 از این زاویه دید، هرچند که مردم آمریکا، در درون سرزمین خود تا حدود 100 روز دیگر رئیس جمهوری جدیدی را برمی‌گزینند، اما همه کنشگران جهانی، با ترکیبی از بیم و امید، پویش‌ها و پویائی‌هایی این انتخاب را دنبال کرده و همچنین علیرغم عادت و روش رای دهندگان آمریکا بر اولویت و ارجحیت مسائل داخلی مخصوصاً اقتصادی، سایه کنش و واکنش‌های بین‌المللی بر این انتخابات سنگینی می‌کند.

بدین ترتیب پرسشی جدّی قابل طرح است و آن اینکه ابعاد بین‌المللی انتخابات آمریکا چگونه قابل ارزیابی است؟ در پاسخ باید سه پدیده مستقل و مهم و در عین حال با هم گره خورده را مورد مداقه قرار داد: «تمایل کنشگران بین‌المللی در انتخابات آمریکا»، «دستور کار بین‌المللی نامزدها» و «نیروها و جریان‌های بین‌المللی متأثر از انتخابات آمریکا». تمامی کنشگران بین‌المللی عمده، انتخابات آمریکا را به دقت زیر نظر دارند. در راس این کنشگران چین و روسیه قرار دارند. 

چین و آمریکا و روسیه و آمریکا، دو موضوع بنیادینی‌اند که از محدوده دو جانبه فرا رفته و در شکل‌گیری نظام بین‌المللی آینده مؤثرند. در این میان، پژوهشگران و سیاستمداران چین، بر این باورند که آمریکا در یکپارچگی خود، خواهان کاهش و متوقف کردن رشد اقتصادی چین و ضربه به منزلت جهانی آن کشورند.

اما در چگونگی توصیف این اهداف استراتژیک، در عین توجه به اجماع آمریکایی‌‌های چین، در شیوه‌های عملیاتی دمکرات‌ها و جمهوریخواهان، تفاوت‌ها و ظرافت‌هایی را مشاهده می‌کنند و بدون سروصدا چینی‌ها، تمایل بیشتری به پیروزی ترامپ دارند. چندی پیش گزارشی از جامعه اطلاعاتی آمریکا، منتشر شد که با صراحت بیان می‌کند که ترجیح پوتین، ترامپ است. برخی از دستگاه‌های اداری آمریکا، از این فراتر رفته و روسیه را کنشگری در عرصه داخلی آمریکا در رابطه با انتخابات می‌بینند که با هزینه کردن گزاف و بهره‌برداری از دانش گسترده سایبری، بخشی از اردوگاه انتخاباتی جمهوریخواهان است. 

در این زمینه، گروهی فراتر رفته و علاوه بر روسیه، از چین و ایران هم به عنوان مداخله‌گران خارجی در انتخابات آمریکا نام می‌برند. دلیل ترجیح ترامپ توسط پوتین عمدتاً موضوع اوکراین است. ترامپ خواهان مذاکره و در حقیقت معامله در این بحران و دمکرات‌ها خواهان شکست روسیه می‌باشند.

در بین کنشگران بین‌المللی، باید از اروپا، اتحادیه اروپائی و کشورهای اروپائی نیز یاد کرد که به جز موارد استثنائی مانند مجارستان، تقریباً همگی خواهان پیروزی هریس هستند. در خاورمیانه ترجیح کنشگران متفاوت اما تردیدی نیست که تمایل تندروهای حاکم بر رژیم صهیونیستی، برآمدن دوباره ترامپ است. نه فقط ترجیح آنها روشن است آشکارا در صحنه عملی، با اعتنای تأمین مداخله به دولت حاکم دمکرات آمریکا، مخصوصاً در درخواست آتش بس در غزه  برخورد کرده و از بی‌اعتنائی عبور کرده و با اقدامات مختلف فضای امنیتی و سیاسی وسیعی دارند جنگ غزه تا پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه ‌یابد.

اما در کنار این تمایلات بین‌المللی و کنشگری آنها که به گونه‌ای اجمالی بدان پرداخته شد، دستور کار بین‌المللی دموکرات و جمهوریخواه است، جمهوریخواهان برنامه عملیاتی مفصلی با عنوان «مأموریت برای رهبری: میثاق محافظه‌کاری» یا پروژه 2025 را در بیش از نهصد صفحه توسط بنیاد هریتیچ و تدارک دیده‌اند که بخشی از آن به امور سیاست خارجی اختصاص دارد.

کارشناسان سیاست آمریکا، این پروژه را برنامه فکری و عملیاتی جمهوریخواهان قلمداد می‌کنند که عمدتاً در پی اعمال رهبری آمریکا در جهان،‌ از طریق پاکسازی و خالص‌سازی دستگاه‌های بوروکراتیک مسئول سیاست خارجی در داخل سیستم و همچنین نمایش قدرت در سطح جهانی است. در این برنامه آشکارا برنوسازی زرادخانه هسته‌ای آمریکا تأکید شده و حتی بر لزوم انجام آزمایش‌های هسته‌ای در صحرای نهادا علیرغم تعهدات بین‌المللی آن کشور پافشاری می‌کند.

 برنامه جمهوریخواهان  خارجی جهان، عمیقاً ایدئولوژیک است. هر چند عناصری از معامله‌گری در نقش ترامپ برجسته است،‌اما تیم محافظه کارانی که با او مدیریت سیاست خارجی را به عهده خواهند داشت، نگاهی خاص به جهان و مخصوصاً خاورمیانه را رژیم صهیونیستی و ایران دارند.

این نگاه، نگاه خیر و شری می‌باشد اما در اردوگاه دمکرات‌ها، جابجائی هریس با بایدن، ظرافت‌ها ونکات ریزی را از نظر سیاست خارجی به همراه آورد و در بین حمله آنکه بایدن مدعی بود که  کسی مانند او با دنیا و سیاست خارجی آشنا نیست و در مورد صهیونیسم و روسیه، نگاه خشک، متصب و ایدئولوژیک داشت.

اما هریس مدعی نیست. فراتر عده‌ای او را به فقدان تجربه خارجی متهم می‌کنند. جانبداران می‌گویند که او با انجام 15 سفر رسمی در دوران معاونت ریاست جمهوری و نمایندگی کشورش در اجلاس‌های بین‌المللی، با سیاست خارجی ناآشنا نیست اما آنچه مهم است مواضع او در  مورد غزه است که در پاسخ به فشار مخصوصاً بخش جوان حزب دمکرات، خواهان آتش بس است که آخرین آنها در تظاهرات انتخاباتی در 9 اوت (19 مرداد) است.

جنبه ظریف دیگر آنکه او، با تبار سیاه و آسیائی، پدری از جامائیکا و مادری از هند، تصویر متفاوتی از آمریکا در جهان در مقایسه با ترامپ پردازش می‌کند و شاید آنچه که در خور تعمق بیشتر است تیم سیاست خارجی او می‌باشد که توسط فیلیپ گوردن اداره می‌شود. 

نباید فراموش کرد که مسئول تیم سیاست خارجی بایدن در زمانی که معاون ریاست جمهوری بلینکن بود که بعداً به وزارت خارجه رسید. گوردن، نوشته‌های فراوانی دارد که از آن جمله می‌توان به «باختن بازی طولانی: بنیاد نادرست تغییر رژیم در خاورمیانه» اشاره کرد. او همچنین چندین اثر درخصوص روابط آمریکا و اروپا رسانده است.

هر چه هست دستور کار، افراد سیاست خارجی هریس وترامپ، در عین در دفاع از منافع آمریکا، با یکدیگر در جزئیات تفاوت‌های جدی دارند.اما، باید به پدیده دیگری هم اشاره کرد که بعد دیگر و حساسی از جنبه‌های بین‌المللی انتخابات آمریکا را به نمایش می‌گذارد و آن کشمکش سنگین بین آنچه از آن به عنوان «راست جهانی» خوانده می‌شود و نیروهای میانه است. راست جهانی، در گوشه و کنار جهان از آرژانتین گرفته تا هند و هند گرفته تا رژیم صهیونیستی و از رژیم صهیونیستی گرفته تا مجارستان، عرض اندام کرده و سخت به پیروزی ترامپ دل‌بسته است.

راست اروپائی، پدیده‌ای جدی و در حال برآمدن است. راست‌های جهان، در برتری نژادی، هنجاری، مذهبی و به کار بردن زور با یکدیگر هم پیوندند. در نقطه مقابل نگرانی از افراط‌گرانی راست نیز، نیروی جدی و قابل توجه است. هر دو نیرو، نظاره‌گران و کنشگرانی در خور اعتنا در عرصه انتخابات آمریکا هستند. هر چه هست، انتخابات آمریکا، بسیار بین‌المللی است.

نویسنده :
محمد کاظم سجادپور
گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب