یکی از ویژگیهای علوم انسانی، وجه تحولی و تغییرپذیری آن است و در این میان علوم تربیتی و بهتبع آن نظامهای آموزشی از آن دسته سیستمهایی هستند که مدام در تحولآفرینی بهسر میبرند. تاریخ شکلگیری و شروع آموزشوپرورش در جوامع نشان میدهد که مسیر پرتلاطم و متغیری داشته و منابع و بسترهای آن تحولات متعددی را پشت سر گذاشتهاست. برخی از این تحولات در بخش فناوریهای آموزشی بوده که ناشی از ورود تکنولوژیهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عرصه زندگی است. این تحولات در یک دهه اخیر بیشتر از همیشه در کلاس درس و مدرسه نمود داشته و در برخی اوقات با دغدغهها و نگرانیهایی از جنس عدم توانایی و تطبیق دانشآموزان و معلمان با تحولات همراه بودهاست.
پس از آنکه در دوران کرونا مدارس آموزشهای مجازی و ضرورت تداوم آموزش در هر شرایطی را تجربه کردند، معلمان و دانشآموزان ضمن آشنایی با امکانات آموزشی بسترهای الکترونیک، مشتاق به استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات در فرایند یاددهی – یادگیری شدند. اما این اشتیاق نیاز به آموزشهایی داشت که با کمک آن بتوانند بهتر و مؤثرتر از ابزارهای آموزشی الکترونیک استفاده کنند. هوش مصنوعی از جمله فناوریهایی است که توانسته به مرور زمان و با بهروزرسانیهای متعدد در دنیای کیف و کتاب و مدرسه جا پای خود را محکم کند. ادغام هوش مصنوعی و آموزشوپرورش فرصتهای جدیدی را برای بهبود کیفیت آموزش و یادگیری فراهم آوردهاست. با توسعه تکنیکهای محاسباتی و پردازش اطلاعات، هوش مصنوعی بهطور گسترده در بخشهای متعدد نظامهای آموزشی مانند سیستمهای آموزشی هوشمند، رباتهای آموزشی، داشبوردهای تحلیل یادگیری، سیستمهای یادگیری تطبیقی، تعاملات انسان و رایانه بهکار گرفته شدهاست. هوش مصنوعی میتواند به کشف استعدادهای فردی دانشآموزان کمک کرده و کلیشههای تحصیلی را از بین ببرد و باعث شود که دانشآموزان به جای هدر دادن وقت خود، استعدادهای منحصربهفرد خود را پرورش داده و کشور را در تولید نیروی متخصص در زمینههای علمی، فرهنگی، ورزشی و هنری به اوج بالندگی برسانند.
اولین رکنی که در آموزش و پرورش باید تطابق و انعطافپذیری سریعی با تغییرات و تحولات این چنینی داشته باشد، معلم است. اگر معلم بتواند در کنار دانش و مهارتی که دارد از تحولات آموزشی دنیای یاددهی – یادگیری عقب نماند و پابهپای آن اطلاعات خود را به روز کند؛ آن وقت است که توانسته نقش خود را به عنوان ترسیمکننده و شکلدهنده آینده جامعه بهخوبی ایفا کند. گاه مشاهده میشود که دانشآموزان با سواد دیجیتالی و رسانهای که کسب کردهاند بیش از آنکه از معلمان خود آموزش لازم را در مدرسه و کلاس درس بگیرند، نیاز دانستنی و شناختی را از بسترها و درگاههای اینترنتی دریافت کردهاند و چهبسا خود را آگاهتر و مطلعتر از معلم در برخی موضوعات درسی میدانند. در چنین روزگاری معلم نه تنها باید همپای شاگردانش بلکه پیشروتر از آنان برای بهرهمندی از هوش مصنوعی و دیگر ابزارهای الکترونیکی اقدام کند. بنابراین دنیای امروز یادگیری ایجاب ميكند تا در کشورهایی همچون ایران که تربیت معلم را دانشگاههای خاصی برعهده دارند، در برنامهریزی درسی آموزش عالی هوش مصنوعی و چگونگی بهرهمندی از آن مدنظر قرار گیرد. باید پذیرفت که دوره آموزش کتابها و متون چندین دهسال قبل حوزه علوم تربیتی گذشته و برای تربیت معلم باید به سمت منبع و مأخذی رفت که آموزشهایی به سبک و سیاق دنیای فناوری و ویژگیهای شخصیتی کودکان و نوجوانان امروز داشته باشد. تجربه نشان داده که بازآوری توان علمی و مهارتی معلمان در بازههای زمانی معنادار و متداوم، تأثیر مطلوبی در موفقیتهای نظامهای آموزشی داشتهاست. آموزش در قرن بیستویکم نیازمند معلمان، محیطها، فناوریها، محتوای آموزشی و شیوههای آموزشی است که از هر حیث، مجهز به روزآمدترین مباحث هستند. بدون تردید اگر آموزشوپرورش با قافله تحولات حرکت نکند، قافیه حضور در مجامع بینالمللی را از دست میدهد. کسب مدالهای رنگارنگ المپیادهای علمی توسط دانشآموزان میتواند صرفا بخش کوچکی از دستاوردهای یک نظام آموزشی باشد. نباید تصور کرد که اگر چند مدال در ریاضی و فیزیک و شیمی و... داریم یعنی هنرمندی عالمانه در اداره آموزشوپرورش و مطلوبیت عملکرد در تعلیم و تربیت. پیامدهای یک نظام آموزشی به کف خاستگاههای متعدد جامعه از جمله حضور مهارتی در بازارهای کار، اخلاقمداری در حقوق شهروندی، دانایی و توانایی در منشهای رفتاری و کرداری، نوعدوستی، مشارکتهای اجتماعی و... بر میگردد.
استفاده از هوش مصنوعی در آموزشوپرورش فرصتها و تهدیدهای متعددی را به همراه دارد و البته این ظرفیت را دارد که به برخی از بزرگترین چالشها در آموزشِ امروز رسیدگی، شیوههای آموزشی و یادگیری را نوآوری و پیشرفت و کیفیت را تضمین کند. با این حال، پرسشهای مهمی درباره حریم خصوصی دادهها، کاهش ارزش نقش معلم و شکاف دیجیتالی ایجاد میکند. برای استفاده مؤثر و عادلانه از مزایای هوش مصنوعی، سیاستگذاران باید به این نگرانیها رسیدگی و اطمینان حاصل کنند که این فناوری بهگونهای اجرا میشود که به نفع همه ذینفعان بهویژه دانشآموزان باشد و در عین حال از پیامدهای منفی بالقوه مانند تعصب یا حریم خصوصی اجتناب شود. نظارت مؤثر بر هوش مصنوعی در آموزش مستلزم همکاری مؤسسات آموزشی، سیاستگذاران، توسعهدهندگان فناوری، سایر ذینفعان برای ایجاد استانداردها و دستورالعملهایی برای استفاده مسئولانه از این فناوریها است. همچنین شامل نظارت و ارزیابی مداوم برای ارزیابی هوش مصنوعی درمورد نتایج یادگیری و اطمینان از همسویی آن با چارچوبهای قانونی است.
ایام گرامیداشت مقام معلم که فرار میرسد، بارها و بارها از رسانهها و مدیران عبارت «ارتقای جایگاه معلمان» به گوش میرسد و در ذهن عام جامعه این شکل میگیرد که این ارتقا فقط در تجلیل مادی و لوحهای تقدیر مدیران خلاصه میشود؛ اما لازم به یادآوری است که بخش اعظمی از این گرامیداشت و ارتقای جایگاه به عظمتبخشی به مقام علمی و مهارتی معلم بر میگردد. عظمتبخشی را میتوان با هدفگذاری بر روی رسالتهای معلمی به سرانجام رساند. باوجود نسلی که خود را تافته جدابافته ا زمقررات و هنجارهای اجتماعی میداند و به دنبال خوداتکایی صِرف است، رسالتهای معلمی سختتر شده و اگر قرار است همچنان معلم الگو و آیندهساز کودکان و نوجوانان بماند، نیاز است که دنیای آنان را بشناسد و خود را برای تعلیم و تربیت چندین ساحته آماده کند.
بدون تردید اگر آموزشوپرورش در طول گذر زمان یکساله (12 اردیبهشت ماه سالی به سال دیگر) آن قدر خوب عمل کند که چه در بخش آموزشهای دانشگاهی دانشجومعلمان و چه در بخش آموزشهای ضمن خدمت معلمان، بهروزرسانی دانشی و مهارتی را با منابع علوم تربیتی بهروز دنیا انجام دهد و با این اقدام کلاسهای درس و دانشآموزان را پویا و فعال نگه دارد، توانسته است ارتقای جایگاه معلمان در جامعه را با سرمایهسازی انسانی رقم بزند. مجهزکردن معلم به سواد بهرهگیری از هوش مصنوعی یکی از وظایف آموزشوپرورشِ امروز است.
عصر کنونی بدون شک عصر دیجیتال و فناوریهای نوین است و آموزشوپرورش ناگزیر است که با جهانی که در آن زندگی میکند همراه و همگام شود. در آیندهای نزدیک خواه یا ناخواه هوش مصنوعی به مؤلفه جدانشدنی امر آموزش و پرورش تبدیل میشود، بهنحوی که حذف این تکنولوژی موجب اختلال در روند آموزش خواهد شد.پژوهشها نشان میدهد که راهکارهای هوش مصنوعی در اطلاعرسانی وترویج سیاستها و قوانین در سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفتهاند. بنابراین ممکن است که هوش مصنوعی به عنوان مشاور در سیاستگذاری آموزشوپرورش مورد استفاده قرار گیرد. با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، سیاستگذاران میتوانند روندها و مشکلات محیطهای آموزشی را از دیدگاه کلان و خرد به طور دقیق درک کنند، زیرا به آنها در ایجاد و ارزیابی سیاستهای آموزشی کمک مؤثری مي کند.
ایجاد تغییرات ساختاری در برخی از زمینهها نیازمند فرهنگسازی و برنامهریزی در سطح کلان است تا در نقش رهبری تغییرات ظاهر شوند. بر این اساس، باید الگوهایی تعریف شود که با استفاده از آن بتوان بهرهگیری مطلوب از هوش مصنوعی و فناوریهای نوین را در نظام آموزشی جاری کرد. به هر حال این انتظار وجود دارد که بهکارگیری تکنولوژیهای نوین مانند هوش مصنوعی در نظام آموزشی مورد توجه تصمیمگیران کشور بهویژه در وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش قرار گیرد، زیرا این موضوع نیازمند یک نقشه راه و برنامه مدون است.