ما همیشه در پی اکنونیم. عقل ما سطحیها چشم ماست. اهل بیا و ببینیم. اهل ببین و بیا نیستیم. به سرعت، سمت خود را جابهجا میکنیم. فرض کنید شخصی میخواهد به مقامی، به موقعیتی برسد. او که سطحیها را میشناسد، خوشایند ما مطالبی میگوید با وعدههایی فریبنده و به آسانی از ما رأی میگیرد.
محمد صالح علا در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت:
سلام به اشخاص سطحی عزیز!
باید زودتر از این عرض ارادت میکردم؛ زیرا تعداد ما اشخاص سطحی بسیار است. ما سطحیها همه مانند همیم. اهل اندیشه، تفکر، اهل فهم نیستیم. که جهان ما عینی است. از هر حرفی که به ما میگویند، همان را میفهمیم که گفته میشود. که برای ما هر کلمه تنها یک معنی دارد.
همیشه هرچه را که میگویند، باور میکنیم. میگویند زیر دریا شهری است با مردمی چارگوش و راهراه، باور میکنیم. ما میدانیم تمبر آدمی، فهم اوست. خوشبختی بیرون از فهم ما نیست. عطار گرامی در سده ششم مهشیدی گفته که هرچه در فهم تو آید، آن بود مفهوم تو...
ما کاری نداریم که دست به کوه میزنیم، سفت است. میگوییم کوهها از سنگ درست شدهاند. عقل در ما هیچ کاره است، تعطیل است. حتی نمیدانیم نفهمی چه نتیجۀ زیانباری برای خود ما دارد. شما بهتر میدانید، ما اشخاص سطحی با فرهنگ بیگانهایم. جهان ما ساده، پیش پا افتاده و بیمعناست. با آینده کاری نداریم. برخلاف عاقلها که میدانند از کجا تا انتهای هستی دست دراز کنند.
ما همیشه در پی اکنونیم. عقل ما سطحیها چشم ماست. اهل بیا و ببینیم. اهل ببین و بیا نیستیم. به سرعت، سمت خود را جابهجا میکنیم. فرض کنید شخصی میخواهد به مقامی، به موقعیتی برسد. او که سطحیها را میشناسد، خوشایند ما مطالبی میگوید با وعدههایی فریبنده و به آسانی از ما رأی میگیرد.
ما نادانسته گرفتاریهای خودمان و دنیا را بیشتر و پیچیدهتر میکنیم؛ که ما سطحیها به عمق مطالب کاری نداریم. خواستههامان همه در سطح است. شاید به همین خاطر است که به ما سطحی میگویند. زیرا همیشه در پی رسیدن به شادیها و غمهای سطحی هستیم.
خواستههای ما همه در سطح است. سلیقۀ ما مثل نقاشیهای پیش از کشف پرسپکتیو است. به عمق و تناسب اشیاء و آدمیان کاری نداریم. برای ما زیبایی الگوسازی شده است. زیرا کسی است که شبیه مانکنها باشد. زیبایی سطحی، روبه زوال، در تغییر. که زیبایی عمیق و زیبایی دائمی، مانند زیبایی درخت است، زیبایی ستارهها، پرندهها، زیبایی ماه.
ماه همیشه زیباست. برای همه زیباست. کسی را نمیشناسم بگوید گل زیبا نیست یا من از ماه بیزارم. زیبایی عمیق،زیبایی طبیعی، زیبایی شکوفههای گیلاس است. که اگر الگوی من ماه باشد، محبوبم را همیشه دوست میدارم. که ماه را نمیتوان طلاق داد و با ماه دیگری عروسی کرد.
انسان اهل تفکر، اندیشهورز، همۀ عمر را با ماه خود به سر میبرد. دوست داشتن ماه، تاریخ مصرف ندارد. آن هم مشحون شادی. که زیبایی مصنوعی، زیبایی مدل شده، زمان محدود و رو به زوال دارد که الگوها در تغییرند. با تغییر الگوها، سلیقۀ آدمیزاد سطحی هم تغییر میکند. اساساً ما سطحیهای نازنینیم که دنیا را به این روز انداختهایم!