يکشنبه ۰۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۶

صدای پای جنگ می‌آید

آمریکا در دوران جدید به دنبال هژمون‌خواهی بود. از همین رو ابزارهای جدیدی همچون سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل و... به کمک آمریکا آمدند تا توان عظیم نظامی آمریکا را درک کنند و فکر سبقت از این کشور را از سرشان بیرون کنند. در این برهه، ایجاد پایگاه‌های پشتیبانی نظامی در سراسر جهان و از میان برداشتن مخالفان تاسیس این قبیل پایگاه‌ها در کشورهای هدف نیز مورد توجه آمریکا قرار گرفت.

صدای پای جنگ می‌آید

سعید محمدی کاوند: اگر نظام سیاسی بین‌المللی را از پایان پیمان وستفالی مورد بررسی قرار دهیم، ملاحظه خواهیم کرد که شرایط و روندهای تاریخی قدرت‌های مختلفی را به عرصه نظام سیاسی بین‌المللی معرفی کرده و در واقع قطب‌های قدرت، بین کشورهای مختلف دست به دست شده‌ است.

اما با ورود سده بیستم میلادی و پایان دو جنگ جهانی خونین، شاهد ظهور یک نظام دوقطبی در نظام بین‌الملل بودیم که یکی به رهبری آمریکا بلوک غرب را هدایت می‌کرد و بر مدار سرمایه‌داری در گردش بود و دیگری به رهبری شوروی بلوک شرق را هدایت می‌کرد و بر مدار کمونیسم و تا حدی سوسیالیسم در گردش بود.

جهان در این برهه از زمان وارد جنگ سرد می‌شود. جنگی که از پایان جنگ جهانی دوم تا زمان فروپاشی شوروی در دسامبر 1991 در جریان بود و غرب در این مدت از تمام ابزارهای ممکن برای سد راه نفوذ کمونیسم به درون کشورهای جهان سوم و در واقع شکست پروژه جهان سوم شوروی استفاده کرد. با فروپاشی شوروی و شکست پروژه جهان سوم، این تلاش‌ها شکل جدیدی به خود گرفت.

آمریکا در دوران جدید به دنبال هژمون‌خواهی بود. از همین رو ابزارهای جدیدی همچون سازمان ملل متحد، شورای امنیت سازمان ملل و... به کمک آمریکا آمدند تا توان عظیم نظامی آمریکا را درک کنند و فکر سبقت از این کشور را از سرشان بیرون کنند. در این برهه، ایجاد پایگاه‌های پشتیبانی نظامی در سراسر جهان و از میان برداشتن مخالفان تاسیس این قبیل پایگاه‌ها در کشورهای هدف نیز مورد توجه آمریکا قرار گرفت. حجم گسترده‌ای از اقدامات غیردموکراتیک آمریکا را به نام دموکراسی در سراسر جهان به نمایش گذاشتند، از طرفی، هرگونه تلاش خلاف جهت نظم آمریکایی در جهان سریعا مورد توجه سردمداران آمریکایی قرار گرفته و دولت مورد نظر برچسب دولت سرکش دریافت می‌کند.

گرفتن این برچسب زمینه‌ساز آغاز رژیم تحریم‌های سیاسی و اقتصادی بر ضد کشور مورد نظر بود. ونزوئلا، ایران، کره شمالی و... از جمله این کشورها هستند. در این رژیم تحریمی، تحریم دارویی نیز اجرایی می‌شود و عملا نه تنها دولت مورد نظر بلکه مردم تحت فشار قرار می‌گیرند.

امروزه علاوه بر اندیشمندان تجدیدنظرطلب، افرادی نظیر فرید ذکریا اندیشمند واقع‌گرایی آمریکایی نیز اقدامات متناقض آمریکا را یکی از دلایل اصلی اجماع جهانی در قالب گروه‌های منطقه‌ای همچون بریکس و شانگهای برای تغییر وضع موجود و تغییر چرخه ناعادلانه جهانی به رهبری آمریکا می‌داند.

لذا جهان به دنبال اثبات این مساله است که آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی که هنجارهای بین‌المللی را تعیین می‌کند خود از یک سو اولین ناقض هنجارهای بین‌المللی در راستای منافع خود و متحدانش و از سوی دیگر تحدید کننده اختیارات عناصر متخاصم بر اساس این هنجارهاست.  در واقع ایالات متحده آمریکا معمار نظمی است که خود ناقض اصلی آن نظم است. از همین رو، اندیشمندان بسیاری به این چالش اشاره کرده و آن را یکی از نشانه‌های حرکت جهان به سمت نظمی دیگر می‌دانند.

 

نویسنده :
سعید محمدی کاوند
گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
نظرسنجی
چه کسی رئیس‌جمهور کشور خواهد شد؟
آخرین مطالب