شنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۵

این هنر آرامش را به شما هدیه می‌دهد

اگر کسی فکر می‌کند به رزین، سیالیشت، ترکیبات رنگی‌اش، شگفت‌زدگی بعد از بیرون آوردن از قالب و به طور کلی، همه بالا و پایین‌های چنین هنری علاقه دارد، بدون شک، موفق خواهد شد و فارغ از درآمدزایی، برایش شبیه به مدیتیشن خواهد بود؛ چیزی که در دنیای شلوغ و پرهیاهوی امروز به آن خیلی نیاز داریم.

نرگس خانعلی زاده در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: مهتا یمینی، کارشناس مهندسی صنایع است، اما این روزها بیشتر از هرچیزی، با رزین و طراحی و خلق صنایع و آثار رزینی سرگرم است؛ هنری که آن را در روزهای خانه‌نشینی کرونا شروع کرده است و به برگزاری کارگاه‌های آموزشی و نمایشگاه‌های عیدانه و حتی ارسال به کشورهای اروپایی مانند هلند رسیده است. 

برای سئوال اول، بهتر است بپرسیم که اصلا چرا به سراغ رزین و هنر طراحی با رزین رفتید؟

اواسط سال 99 و در اوج روزهای کرونا بود که من به طور اتفاقی، چند فیلم هیجان‌انگیز از هنر کار با رزین در شبکه‌های اجتماعی دیدم و متوجه شدم که چقدر به این کار علاقه دارم؛ در واقع ترکیب رنگ‌ها، حرکت آن‌ها، بافت‌هایی که در اثر رزین ایجاد می‌شد و در نهایت شگفت‌زدگی پایان طراحی و ساخت وسایل با رزین، من را به این هنر مشتاق کرد. البته که محدود شدن فعالیت‌های بیرون از خانه‌ در آن روزها هم بهترین فرصت بود که به دنبال علاقه‌ام بروم و هنری که دوست دارم را یاد بگیرم و همین کار را هم کردم.  

یعنی بدون آموزش خاص و متفاوتی، هرکسی بخواهد می‌تواند با رزین کار کند؟

من آن روزها بدون آموزش و تنها با کمک گرفتن از فیلم‌های متفاوتی که در فضای مجازی وجود داشت، این کار را شروع کردم اما بعد از گذشت شش ماه، به این نتیجه رسیدم که بهتر است آموزش اصولی هم در برنامه‌ام بگنجانم و با فوت و فن حرفه‌ای این هنر آشنا شوم. در واقع شاید بتوان بدون آموزش وارد این ماجرا شد اما برای ادامه دادن و حضور حرفه‌ای در دنیای هنر رزین، لازم است که آموزش اصولی ببینیم. 

در این مسیر، با مانعی هم روبرو شدید؟

یکی از اصلی‌ترین سختی‌هایی که پیش پای من بود، حساسیت من نسبت به ماده رزین بود؛ آنقدر که چشم‌هایم متورم می‌شد و بدنم واکنش خوبی از خودش نشان نمی‌داد، اما من آنقدر به این هنر علاقه داشتم که سعی کردم تحت نظر پزشک و با توصیه‌هایی که پزشک به من کرد و با پوشاندن دست و صورت و چشم به این کار ادامه بدهم. آن روزها هرکسی مرا با آن ماسک و گان و دستکش‌ها می دید، فکر می‌کرد قرار است با بیماران کرونایی برخورد داشته باشم در صورتی که من آن وضع را تحمل کردم تا بتوانم به هنرم ادامه بدهم؛ همین هم شد و این روزها حساسیت بدنم نسبت به رزین بسیار کم شده است. شاید بتوان گفت که من این مانع را از سر راهم برداشتم و شکستش دادم. 

و بعد از آن کارتان را گسترش دادید؟

زمانی که احساس کردم بر همه فوت و فن‌های هنر رزین مسلط هستم، کارهای متنوع‌تری انجام دادم و حرفه‌ام را گسترش دادم. در واقع از یک جایی به بعد متوجه این موضوع شدم که حوزه رزین چقدر گسترده است و تا بی‌نهایت، می‌توان با آن کار کرد و آثار هنری ساخت. من شخصا فکر می‌کنم که این هنری است که هیچ محدودیتی ندارد و اتفاقا ساخت محصولات خلاقانه و ایده‌های نو است که مرا پایبند کار با رزین کرده است. 

فکر می‌کنید برگ برنده کار با رزین برای شما و یا هرکسی که چنین هنری را پیگیری می‌کند چیست؟ چطور می‌توان مخاطبان بیشتری به دست‌ آورد؟

عمیقا معتقدم که یکی از رازهای موفقیت در این رشته، خلاقیت، دوری از کپی کاری و ساخت محصولاتی متفاوت از آنچه که در بازار وجود دارد، است؛ کاری که من به طور جدی به آن باور دارم و هیچ‌وقت به دنبال کپی کارهایی که تا به امروز با رزین انجام شده نبوده و نیستم؛ بلکه همیشه ایده‌های خاص و کار نشده‌ای برای کار با این ماده جادویی، می‌سازم و پرورش می‌دهم. 

با رزین چه کارهایی می‌شود انجام داد؟

تا دلتان بخواهد این عرصه برای من تنوع دارد و گسترده است؛ از تابلو و ساعت و میز و ظروف پذیرایی تا آینه‌های دکوراتیو و دیوارکوب‌ها و تبدیل عکس‌ها به تصاویر سه بعدی! در واقع شعار من این است که هرچیزی که بخواهید ماندگار و جاودانه کنید، با رزین برایتان ممکن خواهد بود. از دسته گل عروس تا یک عکس خاص و یک ظرف یادگاری یا گلی که از کسی که دوستش داریم، هدیه گرفته‌ایم! رزین  آن‌ها را سه بعدی می‌کند، جنبه زیبای دیگری به آن‌ها می‌دهد و آن محصول جاودانه و ماندگار خواهد شد. 

 از علاقه‌تان، به درآمد خوبی هم رسیدید؟

راستش را بخواهید من از روز اول، خیلی به دنبال درآمدزایی چندانی نبودم وصرفا هنر مورد علاقه‌ام را پیدا کرده بودم و ادامه‌اش می‌دادم اما از یک زمانی به بعد و با طراحی‌های خاصی که انجام دادم و نمونه‌اش در دست هیچ رزین‌کار و در هیچ مغازه‌ای دیده نمی‌شد، سفارشات خوبی گرفتم و استقبال از محصولاتم بسیار زیاد شد؛ آنقدر که سفارشاتی به هلند و ترکیه هم داشته‌ام. در این میان، در چندین نمایشگاه گروهی هم شرکت کردم که اتفاقا فروش‌های خیلی خوبی داشتم و حتی فروشنده ممتاز شدم. در واقع کافی است شما با عشق و علاقه و خلاقیت، کارت را انجام بدهی؛ آن‌وقت است که مخاطبان خودت را پیدا خواهی کرد و به درآمدزایی قابل قبولی خواهی رسید.

و برای سئوال آخر؛ اگر کسی از شما درباره رزین و این هنر و مسیری که طی کرده‌اید، سوال کند، چه توصیه‌ای برایش دارید؟

من آنقدر با عشق و علاقه این مسیر را شروع کردم که هیچ‌چیز حتی حساسیت بسیار زیاد به رزین هم نتوانست مانع کارم شود و حالا به روزهای خوبی رسیده‌ام. برای همین است که اگر کسی فکر می‌کند به رزین، سیالیشت، ترکیبات رنگی‌اش، شگفت‌زدگی بعد از بیرون آوردن از قالب و به طور کلی، همه بالا و پایین‌های چنین هنری علاقه دارد، بدون شک، موفق خواهد شد و فارغ از درآمدزایی، برایش شبیه به مدیتیشن خواهد بود؛ چیزی که در دنیای شلوغ و پرهیاهوی امروز به آن خیلی نیاز داریم.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب