شنبه ۰۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۳

فشار سنگین عصبی چه بلایی بر سر مغز می‌آورد؟

وقتی مغز در یک بازه زمانی نسبتا طولانی، فشار خیلی زیادی را در زمینه اضطراب و استرس تحمل می‌کند، به شدت در ترشح هورمون‌های شادی بخش و آرام بخش دچار مشکل می‌شود.

شیما اسکندری در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: دختر جوان ۲۵ ساله ای بود که بعد از یک جدایی و شکست عاطفی دچار حمله های استرسی شده بود، می گفت شب ها احساس خفگی می کند و احساس می کند هر لحظه ممکن است بمیرد، تپش قلب می گیرد و تهوع و سرگیجه به سراغش می آید، اما همه علائم حیاتی اش نرمال هستند و بعد از آزمایش های مختلف، پزشکان به او گفته بودند که جسمش سالم است و بايد به روانشناس مراجعه کند. 

وقتی نزد من آمد، می شد در چهره اش افسردگی و اضطراب را به وضوح ببینم. روی مبل نشست و خودش را مچاله کرد، غمی در چشمانش بود که نمی گذاشت جوانی اش را به رخ بیننده بکشد، فهمیدم رنجی در قلبش دارد که شاید نتوانسته باشد در مورد آن با کسی صحبت کند، به او گفتم من سراپا گوشم و او با این جمله شروع کرد: 
«چند شب است که نخوابیده ام، هر شب احساس می کنم در حال خفه شدن هستم و خودم را سریعا به اورژانس بیمارستان می رسانم، چند ساعت درگیر پزشک و آزمایش می شوم اما در نهایت با تعجب به من می  گویند مشکلی نداری و بايد به روانشناس مراجعه کنی! من حتی درد را در بازوی چپ خودم احساس می کنم، اما نمی دانم چرا می گویند جسمم سالم است، دیگر خسته شده ام مدام تپش قلب دارم و مسائلی که گفتم.» از او پرسیدم آیا اخیرا فشار روحی زیادی را تحمل کرده ای؟ آیا اتفاق بدی برایت افتاده است؟ چیزی هست که بخواهی در موردش صحبت کنی؟ پاسخ مثبت بود و او شروع کرد به گفتن و گفتن و گفتن؛ درد دلش که باز شد اشک  هایش جاری شدند، همین طور که از پایان رابطه عاطفی  اش صحبت می کرد، بازوی چپش را در دست راستش گرفته بود و آرام آرام ماساژ می داد. پرسیدم: درد داری؟ گفت: وقتی از آن رابطه صحبت می  کنم تمام علائمی که گفتم کم کم به سراغم می آیند، به او کمک کردم کمی خودش را ریلکس کند، اطمینان دادم که اینجا امن است و هیچ اتفاقی برایش نمی افتد و هر اتفاقی بیفتد من به او کمک خواهم کرد، چشمانش را بست و چند نفس عمیق کشید، بعد از یک تکنیک ریلکسیشن که با او کار کردم حالش مساعد شد و وقتی چشمانش را باز کرد می گفت برایش باور کردنی نیست که توانسته برای اولین بار این حملات را کنترل کند.

حمله پنیک چیست؟!

وقتی مغز در یک بازه زمانی نسبتا طولانی، فشار خیلی زیادی را در زمینه اضطراب و استرس تحمل می کند، بشدت در ترشح هورمون های شادی بخش و آرام بخش دچار مشکل می شود و همین مورد باعث بروز علائم جسمانی می شود، علائمی که گاهی بسیار ساده هستند، مثل تپش قلب و گاهی کمی پیچیده تر می شوند، مثل دلشوره، علائم سکته قلبی و یا مغزی، سرگیجه، حالت تهوع، گزگز صورت و سر و بدن، درد در بازوی چپ و یا هر علامت دیگری که ممکن است در عضوی از بدن که کاملا سالم است، اتفاق بیفتد و مغز فرامین اشتباه به آن عضو بدهد و فرد را نگران کند، در حالی که تمام آنچه که فرد تجربه می کند فقط و فقط احساسات مربوط به آن بیماری است.

مثلا احساس سکته به فرد دست می دهد، اما عملکرد مغز و قلب کاملا نرمال و طبیعی است یا سرگیجه به سراغ فرد می آید، اما هیچ خطری او را تهدید نمی کند و اگر بیمار یاد بگیرد چگونه با کنترل ذهن خودش، این علائم را تحت کنترل خود در بیاورد، در عرض چند ثانیه تا چند دقیقه، همه علائم فروکش می کنند. آنچه که ما به بیماران پنیک در درجه اول  آموزش می دهیم، توضیحات مربوط به بیماری آنهاست و این که تمام آنچه تجربه می کنند فقط یک حس است و سپس به آموزش موارد مربوط به ریلکسیشن و مدیتیشن می پردازیم و در کنار آنها به درمان اضطراب و افسردگی  شان خواهیم پرداخت. 

آیا پنیک اتک یا حمله استرسی، قابل درمان است؟! 

سئوالی که اکثر بیماران پنیک، با ناامیدی و نگرانی می  پرسند این است که آیا واقعا حال من خوب می  شود؟! خبر خوشحال کننده این است که پنیک  اتک، بر خلاف ظاهر سرسخت و عجیب و غریبش، کاملا قابل درمان است و به خوبی به روان درمانی پاسخ مثبت می  دهد. در برخی موارد که علائم شدید هستند از دارودرمانی توسط یک روانپزشک، برای فروکش  کردن علائم استفاده و در کنار آن، دوره  های روان  درمانی را آغاز می  کنیم تا بتوانیم با تغییر ذهنیت فرد، مسیر عصبی جدیدی را در ذهن او باز کنیم و به مغز اجازه بدهیم مثل سابق، هورمون‌های شادی بخش و آرام بخش مورد نیاز خودش را ترشح کند. 

توجه داشته باشید که تجویز دارو، از فردی به فرد دیگر متفاوت است و هر فرد بسته به نوع مسأله  ای که منجر به علائم پنیک شده است و سن و جنسیت و برخی موارد دیگر، داروی مخصوص به خودش را با دوز مخصوص دارد که این مورد فقط توسط روانپزشک تشخیص داده می  شود پس اگر در اطرافیانتان کسی را دارید که تشخیص پنیک گرفته است و شما هم همین علائم را تا حدودی دارید، به هیچ وجه از همان داروها استفاده نکنید و به روانپزشک مراجعه کنید و حتما در کنار دارودرمانی، روان  درمانی را جدی بگیرید چون دارو فقط به فروکش کردن علائم در کوتاه مدت کمک می  کند و ممکن است بعد از قطع دارو دوباره با بازگشت علائم رو به رو شوید. 

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب