جام جم آنلاین

یادداشت/به مناسبت آغاز سال تحصیلی/بیژن جهانگیری 

چند تعریف در آموزش عالی

کد محتوا: ۲۱۳۰

 


آموزش عالی جزئی از ارکان حکومت و به تبع آن، جزئی از ارکان جامعه است. مراقبت دائم و برنامه‌ریزی علمی برای رشد و ارتقای قابل توجه آموزش عالی از وظایف اصلی حکومت و جامعه است. سه شاکله اصلی آموزش عالی عبارتند از: مدیریت دانشگاه‌ها و اعضای هیأت علمی و دانشجویان. در پاسخ به این پرسش که مطلوب‌ترین و شایسته‌ترین فرد درهر کدام از سه دسته فوق چه کسانی باید باشند؟، مشخصات یک رئیس دانشگاه خوب و یک استاد خوب و یک دانشجوی خوب مورد توجه باید باشد.
در نوشته حاضر، فشرده‌ای از پاسخ به سه پرسش فوق آورده شده، با این توقع که پس از نقد صاحبنظران، مورد توجه و اعتنای علاقمندان به اعتلای آموزش عالی کشور قرار گیرد.
یک رئیس دانشگاه دلخواه
 در ابتدا و به دنبال تفأل، پاسخ خواجه حافظ را به پرسش فوق می‌آورم و سپس به ذکر سایر پاسخ‌ها می‌پردازم.
 نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست/ کلاه‌داری و آیین سروری داند
رئیس دانشگاه باید تحصیلات عالی و شهرت علمی در سطح کشور و جهان داشته باشد. همچنین بایدبا کوله‌باری از فضیلت‌های شخصی از نوجوانی تا سال‌های تحصیل و پس از آن با سابقه فعالیت‌های ورزشی و هنری همراه با آگاهی از ارزش این دو در پرورش جوانان، سابقه مدیریت قوی و مؤثر و موفق، گیرایی و جذبه شخصی همراه با خوشرویی و سخنوری و تیزهوشی، دیدگاه آینده‌نگر و عشق به نوآوری از خود نشان دهد.
یک مدیر و رئیس آکادمیک نمونه، اعتقاد راسخ به ارزش والای پژوهش‌های علمی و باور به اهمیت قطعی آن در پیشرفت جامعه دارد و می‌تواند در آموزش عالی نظریه‌پردازی کند. او دارای توانایی تعامل با دولت و جامعه و مجامع بین‌المللی همراه با سابقه مستند، توانایی جسمانی و ذهنی برای کار طولانی‌مدت مداوم، قاطعیت و قدرت تصمیم‌گیری، اعتقاد به ارزش‌های والای آکادمیک و ارزش‌های فرهنگی، مشارکت در رشد علمی –فرهنگی –اجتماعی جوانان دانشجو، توانایی ارتقاء هر چه بیشتر درجه همکاری استادان با مدیریت دانشگاه و مشورت و توجه به توصیه‌های ایشان در تصمیم‌گیری‌های آموزشی –پژوهشی است و در اجرای برنامه‌های کلان کشور، همکاری می‌کند.
در الگوی رئیس دانشگاه خوب، مجاهدت در فراهم‌آوردن شرایط همکاری نزدیک دانشگاه و صنعت، توانایی جذب و جلب مشارکت فارغ‌التحصیلان قدیمی دانشگاه از یک طرف و جماعت خیرین خدمات فرهنگی –اجتماعی از سوی دیگر و توانایی خودداری از حرکات و تصمیم‌گیری‌های غیرعلمی عامه‌پسند نیز دیده می‌شود.
شرط استادی
شرط لازم و واجب استادی، دارا بودن اشراف عمیق و جامع و روزآمد در رشته تخصصی است. بیاموزد که دانشجویانش پیاله‌ای به دریای علم بیفزایند و نشان داده باشد که خودش قطره‌ای به‌ این دریا افزوده‌است. بداند که منظور از حضور در کلاس درس، محدود به انتقال خشک و کم‌رمق مطالب کتاب درسی نیست؛ بلکه فرصتی است برای آموختن ماهیگیری. بیاموزد که پس از خروج از دانشگاه، دانشجو از هرگونه واقعه یا کنش اجتماعی تجربه مثبت کسب کند. بیاموزد که دانشجو از سخت‌کوشی لذت ببرد. روش تصفیه‌کردن مطالب دریافتی را به همراه «نگاه نقادانه» بیاموزد. مشهور باشد به توانمند بودن در اقناع دیگران و داشتن وسواس استقلال شخصی و گشاده‌دستی در انتقال همه آنچه می‌داند. بالأخره اینکه بداند منش و کردارش با تمامی جزئیات درآینه شفاف ذهن دانشجو منعکس می‌شود و بداند که آینه را مکدر نباید کرد.
دانشجوی خوب بودن
ارزش دانشجوی خوب بودن با توانایی عملی همکاری با دیگران و تحریک ایشان به فعالیت مفید و مولد شناخته می‌شود. صفات دیگر دانشجوی «خوب»، مثبت‌نگری و مساعدت بی‌دریغ به دیگران، داشتن زندگی هدفمند، سحرخیزی، سخت‌کوشی، وقت‌شناسی، پشتکار، ثبات قدم، تواضع و فروتنی، صبوری، امانت‌داری، درستکاری، نظم، محترم‌شمردن دیگران در هر درجه و مقام در کنار مقید بودن به اولین وظیفه دانشجویی به معنای حضور هشیارانه در کلاس درس و حد اکثر مجاهدت درآموختن و کسب بالاترین نمره امتحانی است. با داشتن این صفات است که در آتیه مدیران قوی به جامعه تحویل داده می‌شوند.
 بیا تا گل بر افشانیم و...

 

آخرین مطالب

آرشیو