در دوره قاجار یکی از اتفاقات بدی که در بسیاری از شهرهای ما رخ داد این بود که حاکمان قاجار، بناهای صفوی را تخریب میکردند و بهجای آن بنایی جدید میساختند. این شیوه رفتار در حکام قاجار بسیار مرسوم بوده است. از همه بدتر، ظلالسطان عمل کرده که بناهای بسیار زیادی از دوران صفویه را تخریب کرد و بناهایی بهجای آنها ساخت.
اسما پورزنگی آبادی نوشت: آفتاب سوزان تیرماه به میانه آسمانِ رسیده است. زیر یکی از طاقهای بلندی که راه گذر از بازار سرپوشیده مسگری به محوطه میدان است میایستم. مجسمه گنجعلیخان آنسوی میدان رو به من بر سکویی ایستاده است.
یک دستش در کنار خنجر غلافشده در کمربند قرار داده شده و همین، ابهت او را صدچندان کرده است. گنجعلیخان تنها حاکم تاریخ کرمان است که از او مجسمهای در کنار یکی از بناهایی که ساخته نصب شده، شاید به این دلیل که در حافظه تاریخی شهر کرمان، رونق و رفاه و آبادانی دوران فرمانروایی او هنوز و همچنان زنده است.
گنجعلیخان از سوی شاهعباس صفوی به حکومت کرمان منصوب شد و در زمان فرمانروایی خود بناهای متعددی برجای گذاشت. یکی از این بناها، مجموعهای است در بافت بازار تاریخی شهر کرمان.
دور تا دور میدان مستطیلشکل، بازاری قرار دارد که صنف مسگرها در آن مشغولند. در ضلع جنوبی آن حمام معروف گنجعلیخان و روبهروی حمام در ضلع شمالی، ضرابخانه قرار دارد که امروزه کاربری موزه سکه را دارد.
در ضلع غربی میدان و لابهلای مغازههای مسگری، آبانباری هست که علیمردانخان، فرزند گنجعلیخان آن را ساخته است. روبهروی آبانبار و در ضلع شرقی میدان، سردر زیبای کاروانسرای دوطبقه گنجعلیخان که سال گذشته ثبت جهانی شدشکوه معماری این مجموعه را چندین برابر میکند. «سرپرسی سایکس» در سفرنامه خود این مجموعه را «موزه هنر عصر صفوی» نامیده است.
تقارن و هارمونی طاقهای باوقار دورتادور میدان گنجعلیخان در پسزمینه آبی رنگ آسمان کرمان، تماشایی است. معماری این میدان شباهت زیادی به میدان نقشجهان اصفهان دارد اما وسعتش از آن کمتر است. در گوشهای از این میدان و در مجاورت کاروانسرا، دری نردهای ما را به سمت مسجدی روانه میکند که آن را مقیاس کوچک مسجد شیخ لطفالله اصفهان میدانند.
از درِ آهنی مسجد عبور میکنم، محوطه ورودی، صندلی، میز و جاکفشی کوچک را لایهای از خاک پوشانده، یعنی اینجا مسجد پررفتوآمدی نیست. از همان بدو ورود، فرورفتگیها و برجستگیهای مقرنسکاری بالای در چوبی، چشمنوازی میکند. سمت چپ این تزئینات، کتیبه آبیرنگی قرار دارد که بر روی آن با خطی خوش چیزی نوشته شده است. هرچه تلاش میکنم قادر به خواندن متن آن نیستم، پس بیخیالش میشوم. از پله بالا رفته و پا به درون مسجد میگذارم. پیش از هرچیز، هوای مطبوع دالان باریک ورودی که سقفی گنبدی دارد، مرا به مکث وا میدارد. اینجا از گرمای طاقتفرسای بیرون هیچ خبری نیست، همینطور از روشنایی نیمروز کرمان.
دالان کوتاه را پشت سر میگذارم و در نگاه نخست به شبستان، جا میخورم. در عمرم مسجدی با این ابعاد کوچک ندیدهام! سر میچرخانم و محو تماشای تزئینات باشکوه دیوارها و سقف گنبدیشکل بنا میشوم. سه گردشگر دیگر که از شیراز آمدهاند مثل من به تحسین و تماشا و عکاسی مشغولند. بر هر نقطه از دیوارهای مسجد که چشم میچرخانیم چیزی هست که نگاه را به خود جذب کند.
یک اثر معماری فاخر
کل مساحت مسجد گنجعلیخان 125 مترمربع است و بعید میدانم جا برای نمازگزاردن بیشتر از 30 نفر را داشته باشد. چرا؟ نکند بخشهایی از آن تصرف شده و کاربری دیگری پیدا کرده یا در طول زمان تخریب شده باشد؟ دکتر رضا ریاحیان، باستانشناس و پژوهشگر، این فرضیات را رد میکند و میگوید: مسجد گنجعلیخان، مقیاس کوچک مسجد شیخ لطفالله در تزئینات و معماری و کاربرد است.
او میافزاید: مسجد شیخ لطفالله در میدان نقشجهان را بیشتر منسوب به شاه میدانند و آنطور که گفته میشود مکانی عمومی و برای استفاده همگان نبوده است. مسجد گنجعلیخان هم منسوب به رجال سیاسی و متعلق به حاکم وقت کرمان بوده و گنجعلیخان یا نماینده او بکتاشخان از آن استفاده میکردند، بنابراین در وسعت کوچکی احداث شده است.
از ریاحیان درباره ویژگیهای خاص مسجد گنجعلیخان میپرسم. او توضیح میدهد: آقای باقر آیتاللهزاده شیرازی که استاد همه ما در حوزه میراثفرهنگی است میگوید در این مسجد، تمام هنرهای تزئینی دوره صفویه بهکار رفته و از کاشیکاری و مقرنسکاری گرفته تا نقاشی، طلاکوبی، کتیبهنویسی، گچبری و حکاکی اجرا شده است. برخی مساجد فقط کاشیکاری یا مقرنسکاری دارند، در مسجد گنجعلیخان اما هرچه هنر تزئینی در دوره صفویه وجود داشته بهکار رفته است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا میخواستند هنرها را به این طریق ثبت و حفظ کنند میگوید: وقتی قرار باشد یک اثر معماری فاخر شکل بگیرد همه هنرهای موجود را در آن بهکار میبرند.
شاید سازندگان این مسجد آن زمان فکر نمیکردند که 500-400 سال بعد، ما آن را به عنوان یک اثر معماری و تزئینی شاخص بشناسیم اما برایشان مهم بوده که برای شکلگیری معماری فاخر از همه هنرهای رایج دوران خود استفاده کنند.
ریاحیان با اشاره به این که تاریخ دقیق ساخت مسجد گنجعلیخان، 1007 هجریقمری است میافزاید: بیشتر کتیبهها و خوشنویسیهای داخل بناهای مذهبی دوران صفویه را «عباسی و امامی» انجام میدادند. در این مسجد کتیبهای وجود دارد که منسوب به علیرضا عباسی است.
دستکاری قاجار در مسجد صفوی
مسجد گنجعلیخان محوطه باز و صحن ندارد و کاملا سرپوشیده است. سقف ورودی شبستان کوچک آن، بسیار پایینتر از سقف گنبدخانه واقع شده و تزیینات گچبری دارد که به نظر میآید تخریب شده باشد.
از ریاحیان درباره وضعیت این گچبریها میپرسم. او توضیح میدهد: در دوره قاجار یکی از اتفاقات بدی که در بسیاری از شهرهای ما رخ داد این بود که حاکمان قاجار، بناهای صفوی را تخریب میکردند و بهجای آن بنایی جدید میساختند. این شیوه رفتار در حکام قاجار بسیار مرسوم بوده است. از همه بدتر، ظلالسطان عمل کرده که بناهای بسیار زیادی از دوران صفویه را تخریب کرد و بناهایی بهجای آنها ساخت.
کتیبه چوگان که آن را چند سال پیش در کاروانسرای گنجعلیخان کرمان پیدا کردیم، زیر لایههای گچ زمان قاجار پنهان شده بود.
این پژوهشگر تاریخ ادامه میدهد: روی گچبری سقف مسجد گنجعلیخان هم در دوره قاجار با لایهای از گچ پوشانده شده است. شاید گفتهاند گچبری زمان صفوی را میپوشانیم و خودمان از نو طرحی را اجرا میکنیم که البته به سرانجام هم نرسیده است.
رنگهای متفاوت تزئینات
سقف گچکاری شده شبستان با دو ستون نسبتا پهن از گنبدخانه جدا میشود. کنار یکی از ستونها به تماشای آرایههای چشمنواز سقف و دیوارها مینشینم. روبهرویم محراب سنگی مسجد واقع شده که با لوح مرمر و نقش گلدانی در میان آن با زیبایی منحصربهفردی اجرا شده است. صدای تحسین مکرر سه گردشگری که لحظهای دست از عکاسی از مسجد نمیکشند سکوت بنا را در هم شکسته است. یکی از آنها متوجه رنگ قرمز بسیاری از نقوش اجراشده در شبستان میشود؛ رنگی که بهندرت آن را در تزئینات دیگر بناهای تاریخی میبینیم.
ریاحیان درباره انتخاب این رنگ میگوید: مجموعه رنگها و تزئینات در بناهای تاریخی برپایه بوم منطقه و در واقع بومآورد است. این رنگ قرمز در دوره پیش از تاریخ هم وجود داشته که به آن «گِل اُخرایی» میگوییم. استفاده از این رنگ در تزئینات مسجد گنجعلیخان میتواند برگرفته از طبیعت و اقلیم منطقه، اتفاقی یا بر اساس رنگ مد در آن روزگار باشد. نباید غافل شد که گاهی هنرمند سلیقه شخصی خود را وارد کار میکرده و شاید این رنگ و سایر رنگهای بهکار رفته در تزئینات مسجد، انتخابی از سوی هنرمند بوده است.
شباهت با نقوش قالیهای صفوی
شهره جوادی، استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در بخشی از مقالهای با موضوع بررسی و تحلیل تزئینات معماری در مجموعه گنجعلیخان کرمان مینویسد: «داخل این مسجد با سنگ برجسته، گچبری برجسته و رنگین و نقاشیهای روی گچ تزئین شده است. نقوش گیاهی و هندسی بهکار رفته در نقاشیهای سقف و دیوارها همان عناصر و موتیفهایی است که در کاشیکاری استفاده شده اما در اینجا رنگها متنوعتر بوده و از قرمز خالص، صورتی، سبز و طلایی نیز استفاده شده است.
نقشهای گل انار به رنگ قرمز شفاف دیده میشود که همراه با دیگر گل و بتهها و اسلیمیهای رنگین، زیبایی خیرهکنندهای دارد.نقاشیهای رنگین این مسجد از موارد نادر بوده که در تزئینات مشاهده میشود.
آنچه در نقشپردازی و رنگآمیزی این مسجد بهکار رفته همانند نقوش قالیهای دوره صفوی است.
قسمت زنانه در طبقه بالا
از وقتی وارد مسجد شدهام دومین بار است که صدای دینگدینگ زنگ ساعت تاریخی قیصریه ابراهیمخان را که همین نزدیکیهاست میشنوم و این یعنی بیش از دوساعت میشود که به تماشای مسجد مشغولم، بیآن که گذر زمان را احساس کنم. آرامشی که در اینجا یافتم بیمانند است. بدون هیچ وسیله سرمایشی، هوا خنک و مطبوع است. هرچند در دوران اخیر، تعدادی چراغ پای ستونهای شبستان نصب کردهاند اما در گذشته، روشنایی مسجد از طریق پنجرههای مشبک بالای سقف گنبدخانه تأمین میشد.
غرق در سکوت و شکوه این مسجد تاریخی هستم که راهپلهای باریک و تاریک در ورودی شبستان توجهم را جلب میکند. از آن بالا میروم. پلههایش ارتفاع نسبتا زیادی دارد. اینجا از تزئینات داخل مسجد هیچ خبری نیست. آخرین پله را که طی میکنم وارد محوطهای کوچک که طبقه دوم مسجد است میشوم. فضا آنقدر کوچک است که فکر نمیکنم بیشتر از 6-5 نفر گنجایش داشته باشد. حالا به سقف گنبدخانه هم نزدیکتر شدهام. زیبایی مسحورکنندهاش عجیب دلربایی میکند.
پشت دیواره چوبی مشبکی که در قسمت جلو این محوطه ایجاد شده مینشینم. نور این قسمت از طبقه پایین بیشتر است. دلیل آن، وجود پنجره مشبک نسبتا بزرگی است که بهجای تمام دیوار پشت این طبقه ایجاد شده و پشتبام کاروانسرا از اینجا نمایان است.
از ریاحیان درباره کاربرد طبقه دوم مسجد گنجعلیخان میپرسم. او میگوید: طبقه بالای مسجد احتمالا برای استفاده زنان بوده است.
این پژوهشگر با یادآوری این که اینجا مسجد حاکم بوده ادامه میدهد: وقتی حاکم به مسجد میرفت تنها افراد خاص و ویژهای اجازه ورود داشتند. برای همین، فضای قسمت زنانه مسجد هم کوچک ساخته شده است.