شنبه ۲۳ تير ۱۴۰۳ - ۰۴:۱۵

نذر‌هایی که فراموش شده‌اند

خانواده‌های ایرانی به دلایل مختلف که می‌توان ریشه آن را در باور‌های اعتقادی و مذهبی یافت، بسیار پایبند به نذر  کردن و نذری   دادن هستند.این جریان در بعضی از ماه‌های سال به خصوص محرم و صفر شکل دیگری پیدا می‌کند، چنانکه هر شخصی در هر خانواده‌ای از فقیر و متوسط و ثروتمند به هر صورتی شده است به ادای آن می‌پردازد.

نذر‌هایی که فراموش شده‌اند

زهره شریفی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: خانواده‌های ایرانی به دلایل مختلف که می‌توان ریشه آن را در باور‌های اعتقادی و مذهبی یافت، بسیار پایبند به نذر  کردن و نذری   دادن هستند.

این جریان در بعضی از ماه‌های سال به خصوص محرم و صفر شکل دیگری پیدا می‌کند، چنانکه هر شخصی در هر خانواده‌ای از فقیر و متوسط و ثروتمند به هر صورتی شده است به ادای آن می‌پردازد. از پخت غذا و درست کردن شربت و پخش آن میان عزاداران تا دیگر نذر‌هایی که بر اساس فرهنگ و آداب و رسوم هر خانواده‌ای در هر منطقه از کشورمان به شیوه‌های مختلف و متنوعی انجام می‌گیرد.

از دوره‌های تاریخی که خانواده‌ها به ادای نذر‌های مختلف آن هم در ماه‌های محرم و صفر بسیار پایبند بودند دوره قاجار یا بهتر بگوییم همین چند صد سال پیش است.

روزگاری که حتی فقیرترین خانواده‌ها هم با ریختن مشتی برنج بر روی برنج‌های نذری یا انداختن تکه‌گوشتی در دیگ غذای نذری در اطعام عزاداران سید  الشهداء سهیم می‌شدند.  

پلو و گوشت؛ غذای نذری اعیان‌ها

این ارادات و علاقه به ادای نذر میان مردم حتی مورد توجه اروپاییانی که آن زمان‌ها به ایران سفر کرده بودند هم معلوم است چنانکه به قول یکی از آنها: «در میان عزاداران به قیافه جالبی برمی خوریم که ۴۰ تا ۵۰ سال پیش نذر کرده بـود که در محرم به یاد لب تشنه شهدای کربلا به مردم آب دهد و هر ساله نـذر خـود را در تکایا ادا می‌کند».

به غیر از نذر شربت، مانند امروز خانواده‌های بسیاری  برای اطعام عزاداران اغلـب بـه هنگـام غروب آفتاب بعد از مراسم عزاداری غذای نذری را آماده کرده و به آنان شام می‌دادند. این غذا‌ها شامل انواع مختلف و در مقادیر گوناگون بود که بـستگی بـه نذر و همچنین صاحب نذر داشت که فردی اعیان، متوسـط یـا فقیـر باشـد از این رو در ماه محرم، به خصوص ۱۰ روز اول ماه، در هر کجای شهر و روستا به یاد شهدای کربلا غذای نذری تهیه می‌شد.

اولین غذای رایج هم پلو ساده و گوشت و ادویه بود. البته این نذر به علت کمبود بـرنج در آن زمان، به گروه خاص و اعیان اختصاص داشت که توانـایی خریـد ایـن محـصول را داشتند. برای ادای نذر هم صبح زود پلو را بار مـی  گذاشـتند و گوشـت را مـی پختنـد و ادویه را نیز به غذا اضافه می‌کردند و در بین مردم پخش می‌کردند.

پذیرایی از عزاداران در خانه‌ها با نان روغنی

البته به غیر از این پلو و گوشت غذا‌های دیگری توسط دیگر خانواده‌ها پخت و میان مردم پخش می‌شد. چنانکه در تهران آن زمان می‌توان به انواع آش‌ها همچون آش کشک، شله‌قلمکار، آش امام زین‌العابدین (ع)، آش ابودردا و شیربرنج اشاره می‌کند.

البته خوراک‌هایی ازجمله خرما و حلوا، عدس‌پلو، ماش‌پلو، قیمه و قرمه‌سبزی، فسنجان و آبگوشت و رشته‌پلو هم جزء نذری‌های ماه محرم بوده و به نیت برآورده شدن حاجات و شفای مریض پخته می‌شد. تقسیم غـذا‌ها هم بیشتر  بـه ایـن شکل بود که گروهی ظرف  هایشان را پیشاپیش می‌فرستادند و بعد از آمـاده شـدن غـذا صاحب خانه ظـرف هـا را پـر مـی کـرد و نـزد صـاحبانش مـی فرسـتاد.

بـرای اقـوام و خویشاوندان نیز غذا‌هایی جداگانه فرستاده می‌شد، اما بخـش بیـشتری از غـذا در میـان فقرا و نیازمندان توزیع مـی شـد کـه معمـولاً جلـوی در منـزل صـاحب نـذر جمـع می‌شدند. در این میان بعد از نماز صبح هم در بیشتر خانه‌ها و روضه‌خانه‌ها از مردم با نان روغنی و پنیر و خرما پذیرایی می‌شد و در بعضی از تکایا هم ظهر و شب غذا می‌دادند.

روش کردن ۴۱ شمع میان گل‌های باغچه 

البته نذور دیگری جزو غذا یا نوشیدنی در میان مـردم و خانواده‌ها رواج داشـتد که قابل توجه است. از جمله آن می‌توان به نذر ۴۱ منبر که مختص ماه محرم و شب عاشورا بود، اشاره کرد. به این ترتیب کـه افـراد شـب عاشورا به تکایا می‌رفتند و زیر منبر، ۴۱ شمع روشن می‌کردند. این نذر بیـشتر در میـان خانواده‌ها عادی معمول بود، ولی گاه دیده می‌شد که اعیان و اشراف هم با پیـشخدمت هـا و خدمه خود پای منبر‌ها می‌رفتند و شمع روشن می‌کردند.

تعداد شمع‌ها بستگی به نـذر داشت. نذر برخی افراد ۴۱ شمع کامل بود، ولی گروهی تنها پنج، هفت یـا ده شـمع در تکایا روشن می‌کردند. ا شخاصی که کودکانشان در خردسالی مـی مردنـد و بـه اصـطلاح بچـه هایـشان پـا نمی‌گرفتند، برای فرزند خود شمعی تقریباً بلند نذر می‌کردند.

این شمع که البته سال بـه سال با رشد صاحب نذر، بلندتر می‌شد، باید قبلاً تهیه و در شب عاشورا به تکیـه بـرده می‌شد. محل روشن  کردن شمع نذری میان باغچه بود و شمع‌ها را بایستی میان گل‌های باغچه قرارداده و روشن می‌کردند.  

نذر‌هایی به نفع عامه مردم تا حیوانات 

از دیگر نذر‌ها که انگار بسیار رایج بوده است نذر پیراهن، دستمال و پارچه سیاه بود که بین فقرا و به قولی بی‌سیاه‌مانده‌ها تقسیم می‌شد، یا نذر‌هایی که جنبه عام المنفعه داشته است مانند رسیدگی به وضع خیابان‌ها، تأمین روشنایی معابر تاریک، پوشاندن چاله‌ها و راه‌آب‌ها، کمک به نابینایان، پرداخت بدهی زندانیان یا تهیه غذا و پوشاک برای خانواده آنها، غذا دادن به پرندگان، میانجیگری در اختلافات خانوادگی.

در میان تمام این نذر‌ها خانواده‌های بسیاری هم بودند که برای حفظ سلامتی فرزندانشان نذر می‌کردند که کودکشان در مراسم‌های عزاداری ماه‌های محرم و صفر حضور داشته باشند، چرا که در آن دوران به دلایل مختلف آمار مرگ و میر نوزادان و کودکان بسیار زیاد بود و خانواده‌ها همیشه نگران این مساله بودند که فرزندانشان را در نوزادی یا کودکی از دست بدهند در نتیجه با تکیه به باور‌های اعتقادی خود اینچنین نذر می‌کردند که اگر فرزندشان به قول معروف پا بگیرد و بزرگ شود در خدمت رسانی در مراسم‌های عزاداری امام حسین (ع) شرکت کنند.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب