وزارت کشور به طور رسمی تعداد آرای مردم به کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ را اعلام کرد و طبق آرای شمارش شده، مسعود پزشکیان و سعید جلیلی باید در دور دوم با یکدیگر رقابت کنند.
جماران نوشت: بخشی از واکنش ها به نتیجه انتخابات 1403 در پی می آید:
زیدآبادی: در دور دوم انتخابات مسئولیت تراژیکی به دوش آنهایی است که از حضور در انتخابات فراری بودند
احمد زیدآبادی فعال سیاسی و روزنامه نگار در مطلبی کوتاه با عنوان «مسئولیت تراژیک و ناخواسته!» نوشت: دیگر مسجل شده است که مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم انتخابات راه یافتهاند.
این "دور دوم" چه مسئولیت ناخواسته، سنگین، هولناک و تراژیکی به دوش آن دسته از منتقدان وضع موجود گذاشت که به انحاء مختلف از زیر بار حضور در انتخابات فراری بودند!
علی ربیعی: پیام کسانی که مشارکت نکردند، واضح، روشن و قابل دریافت است
چند روز پیش، نوشته بودم: «رقیب پزشکیان، این چهار نفر نیستند! رقیب پزشکیان، ناامیدی از نتایج مشارکت است که آن هم برآمده از کارشکنیها در گذشته و در مقابله با رای مردم و همچنین عملکرد جریان یکدستشده سالهای اخیر میباشد.»
پیام کسانی که مشارکت نکردند، واضح، روشن و قابل دریافت است. باید از خودمان بپرسیم بر سر ایران و آرمان اصلی انقلاب یعنی «حق تعیین سرنوشت شهروندان به شیوه انتخابات» چه آمده است؟!
سرافراز، رئیس اسبق صدا و سیما در شبکه اجتماعی اکس نوشت:
با وجود تبلیغات پر حجم رسانه ملی و وعده های رنگارنگ داوطلبان ریاست جمهوری
- مشارکت سیاسی افزایش نیافت.
- آراء کاندیدای مورد نظر کاهش یافت.
آب در هاون کوبیدند.
ای کاش عبرت بگیرند.
حسام الدین آشنا: وقتی ۳۵ سال همواره بر سر جمهور کوبیدید که رئیسجمهور کارهای نیست چرا انتظار مشارکت بالا دارید؟
محمود صادقی: پزشکیان می تواند برنده مرحله نهایی انتخابات باشد
محمد سالاری نماینده جبهه اصلاحات ایران در ستاد مرکزی پزشکیان نوشت:
آنچه در تحلیل رفتار انتخاباتی جریان اصول گرایی مسلم است، رای جلیلی رای سازمان یافته اصول گرایی با همراهی برخی نهادها است ونه کارنامه مدیریتی و شخصی او.
و درمقابل رای قالیباف،رای کارنامه مدیریتی اوست ونه سازمان رای این جریان.
پیشنهاد عطالله مهاجرانی به ستادهای انتخابات پزشکیان
آذری جهرمی: برنده انتخابات مهم است اما مهمتر از آن، آن ۶۰٪ نورچشمانی هستند که به دلایل مختلف تصمیم گرفتند در انتخابات حاضر نشوند چونکه تاکنون صدایی برای همنوایی با آن نشنیدند
ایران متعلق به همه است، متعلق به همه این ۶۰ درصد هم.
باید صداشون بود که ایران، ایران همیشگی بشه…
خطای دوم بکارگیری افراد نالایق و عمدتا دارای تقکر احمدی نژادی و رفقای او بود.
خطای سوم اصرار بر توهم خالص سازی که منجر به امثال چای دبش شد. رئیسی حتی به مدیران میانی هم رحم نمیکرد و میخواست خالص سازی کند.
خطای چهارم لوایح مضر مانند محدود سازی اینترنت و حجاب اجباری و مالیات و اینترنی کردن های بیهوده امور بود.لایحه بودجه او بسیار بد بود و توسط مجلس بدتر هم شد. ادعای خالی بودن خزانه هم دروغ بوده است. لایحه غلط بودجه خالی کردن جیب مردم است.
خطای پنجم دوره گردی بود. رئیس جمهور بایستی یک سیستم نظارت صحیح داشته باشد نه آنکه دوره گردی کند و بدون کارشناسی و سنجیدن عواقب کار تصمیم بگیرد. وقتی مسیر غلط است هرچه پرتلاش تر باشی بدتر است. همین دوره گردی و دشمنی با دنیای پیشرفته نهایتا او را
با سر هم میومدم
دلیل اصلی حذف گزینه محبوب مردم بود
وقتی فردی بالاترین اقبال عمومی را دارد شما به راحتی رد میکنید نتیجش میشه همینی که میبینید
حذف احمدی نژاد توهین به جمهوریت بود