چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۴۴

این انتخابات شگفتی ساز می‌شود؟

برخی از انکارگران انتخابات، تصور می‌کنند تجربه‌ها دارند و آن تجربه‌ها عبث بوده که رای داده‌اند و آنچه می‌خواسته یا بدان امید بسته بودند، رخ نداده است. پس برهان می‌آورند که آزموده را بازآمودن شرط عقل نیست.

این انتخابات شگفتی ساز می‌شود؟

سید مسعود رضوی: اینک مردم ایران هستند که باید به گفتِ گزین و سخنِ دلنشینِ بوسعید: «برخیزند و گامی فراپیش نهند...» که هر خیر در نظر باشد با این گام آغاز می‌شود.

اما می‌دانیم که بسیارانی از شهروندان هنوز در دایرۀ تردید افتاده و به دلایل گونه گون، گرفتار گمان‌اند.

در سه انتخابات اخیر، بسامد یا آمار اندک رای دهندگان، کمتر از نصاب اکثر بود و در انتخابات دور دوم مجلس شورا، از اندک هم کمتر. اما پرسشی مهم در میان آمده که دودلان و گرفتارانِ گمان باید بدان بیندیشند و مصلحت و خیر بزرگ را ببینند و دریابند تا گشایش و پیشرفتی حاصل آید؛ به قول نیمایوشیج: رستگاری روی خواهد کرد و شب تیره بدل با صبح روشن گشت خواهد...

یکی از نویسندگان و همکاران دانشور نوشته بود که ما چاره‌ای جز امید نداریم. من سخنش را یک گام فراتر می‌برم بدین عبارت که: ما سرمایه‌ای جز امید نداریم. ما یک ملت با یک سرنوشت و زیر یک سقف و روی یک زمین مشترک به نام نامی ایران زندگی می‌کنیم و هر کنش و واکنشی داشته باشیم، بر این ظرف مشترک و ساکنان و داشته‌هایش اثر خواهد نهاد. میگل اونامونو، فیلسوف نامدار اسپانیایی که با دیکتاتوری فرانکو و فاشیسم می‌جنگید، می‌گفت: «وقتی می‌گویم من، شما هم جزئی از من هستید، وقتی می‌گویم شما، من هم در شما حضور دارم...، سرشت ما مشترک و سرنوشت ما یگانه است.» 

برخی از انکارگران انتخابات، تصور می‌کنند تجربه‌ها دارند و آن تجربه‌ها عبث بوده که رای داده‌اند و آنچه می‌خواسته یا بدان امید بسته بودند، رخ نداده است. پس برهان می‌آورند که آزموده را بازآمودن شرط عقل نیست.

برخی نیز صحنه را آماده و تفسیر خاص و استصوابی از قانون اساسی و تنگی دایرۀ برگزیدگان و فراخی عدم احراز صلاحیت‌ها را نشانه مهندسی انتخابات می‌دانند.

اما حقیقت آن است که این سخنان اگرچه نسبتی با حقایق جاری و سیاست و الزامات آن در ایران دارد، از مغالطه‌ای آشکار در رنج است زیرا نهایتاً به پاسخ درستی نمی‌رسد و راهکاری عبث در آینده و افقی مبهم را فرا روی مخاطب قرار می‌دهد. در مشکلات و بی‌مهری و جفاها، سهمی برای همه هست، اما مگر می‌توان چشم به روی آینده بست و وکالت خویش را به دستی دیگر واگذاریم بی‌آن که از آیندۀ کشور و فرزندانمان باکی داشته باشیم؟

سوای این مسائل، اگر از ایشان بپرسند که خوب، راه جایگزین و پیشنهادی شما برای سیاست ورزی و اثرگذاری بر سیاست و مدیریت و آیندۀ میهن چیست؟ چه پاسخی می‌شنویم؟ کنار رفتن با پوچی و بی ارادگی هیچ تفاوتی ندارد، خاصه در شهری که به قول حافظ رندان و مدعیان و معرکه گیران بسیار بر بازار و پلهایش ایستاده اند.

از شگفتی‌های این دور از انتخابات، ناخرسندی خارج نشینانی و رسانه‌های نامعقول و نامتعادل آنهاست که با گرایش رادیکال و براندازانه، از رقابتی شدن انتخابات و احتمال استقبال از نماینده طیف دیگری در مقابل جریان‌های حاضر در بدنه و راس سیاسی ایران نگران و بسیار ناخرسندند.

رفقای داخلی آنها هم که پیشتازان سخت‌گیری و خالص سازی بوده‌اند بر همین نهج می‌گویند و می‌نویسند. این خود نشانه آشکاری است بر این واقعیت که مشارکت آگاهانه و مسئولانه نه فقط درست و منطقی است، بلکه تنها راه آزموده و نتیجه بخش در تاریخ جهان بوده و نهال مردمسالاری را به درختی ستبر و تنومند بدل ساخته است. راه دشوار اما مطمئنی که نیازمند صبر، آگاهی و مدارا و مراقبت است. آزادی و توسعه و شکفتگی فرهنگی، میوۀ این درخت است. 

اگر کسانی که خود در خارج ایران نشسته‌اند و نسخه‌های تند و تیز برای تحریم انتخابات و عدم مشارکت مردم می‌پیچند، بتوانند در اتحادی تیره و شوم با کاسبان تحریم و متعصبان و ظاهرگرایان به موفقیت دست یابند، سالهای سال باید بگذرد تا دوباره به همین نقطه برای شروع برسیم.

تاریخ به هیچ ملتی قدرت و عظمت نمی‌دهد مگر آنکه خود به تدبیر و تقدیر، آن را از بنیاد بسازند و همچون بنایی باشکوه و مستحکم، برافرازند. 

حکیم فردوسی در صفت کارگزاری که بتواند صلح و ثبات ایجاد کند، از پهلوان با فرّ و زیب و خفتان و گرز نشانی نمی‌دهد، می‌فرماید: جهاندیده مردی، نماینده راه...، و هم او به ما اندرز می‌دهد که مردم جز اراده خود پشتوانه‌ای نجویند: «که مردم به مردم بوند ارجمند/ اگر چند باشد بزرگ و بلند...» 

نویسنده :
سید مسعود رضوی
گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
نظرسنجی
بداخلاق‌ترین چهره مناظره اول انتخاباتی که بود؟
آخرین مطالب