سه‌شنبه ۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۶

نقد فیلم| همه چیز فوتبال نیست، اخلاق هم هست

کارگردان در فیلم پرویز خان سعی دارد تا رفتارها و منش دهداری را هم به تصویر کشد که او نه تنها عاشق فوتبال بود بلکه اخلاق و مروّت برایش بسیار با ارزش تر بود.

نقد فیلم| همه چیز فوتبال نیست، اخلاق هم هست

منوچهر دین پرست در نقد فیلم پرویز خان در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: «پرویزخان» مردی لجوج و یکدنده وعاشق فوتبال و از همه مهمتر نظم و اخلاق است. گویی برای او هیچ چیزی جز اخلاق و مروّت ارزشی ندارد. فیلم پرویزخان که به زندگی «پرویز دهداری» مربی اسبق تیم فوتبال ایران می پردازد؛ ازجمله فیلم های بیوگرافی و ورزشی تلقی می شود که برهه ای حساس از زندگی مربیگری این پیشکسوت فوتبال را به تصویر می کشد. 

پرویز دهداری در سال ۱۳۵۰ در سن ۳۸ سالگی سرمربی تیم ملی شد و در بازی های مقدماتی المپیک مونیخ با موفقیت توانست تیم ملی را به رقابت‌های المپیک برساند. او در بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ سئول و نیز جام ملت‌های آسیا ۱۹۸۸ هدایت تیم ملی را برعهده داشت و حتی توانست ایران را با پیروزی برابر چین به مقام سومی رساند. اما نکتۀ مهم و از حاشیه‌های دوران مربیگری او، استعفای ۱۴ نفر از بازیکنان تیم ملی در هنگام برگزاری بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ به علت اختلافات با او و کادر فنی اش در تیم ملی بود.

 فیلم پرویزخان هم برهمین اساس ساخته شده است. کارگردان فیلم بدون توجه به سرگذشت یا زندگی او که در کجا به دنیا آمده و چگونه به فوتبال رسیده و با چه کسی ازدواج کرده، یکی از مهمترین رویدادهای مربیگری این پیشکسوت فوتبال را سوژه خود قرار می دهد و با حواشی متعددی آن را به تصویر می کشد. 

استعفای دسته جمعی بازیکنان در سال ۶۵، نقطۀ عطفی می شود که علی ثقفی، کارکردان فیلم، سعی دارد با بازی «سعید پورصمیمی» که نقش پرویز را به عهده دارد، برای مخاطبان روایت  شود. این مربی یکدنده و لجوج، اصول اخلاقی و منش فردی خاصی داشته که در سرمربیگری، تنها بازی فوتبال برایش اهمیت نداشته و این ویژگی، ویژگی منحصربه‌فردی هم نبوده است.

کما این که همین امروز هم در فوتبال اروپا، مسائل خارج از زمین برای خیلی از مربیان تیم‌های حرفه‌ای حائز اهمیت است و حتی روی خوراک بازیکنان تیم هم دخالت و نظارت می‌کنند. آن زمان شرایطی در تیم ملی ایران به‌وجود می‌آید که بازیکنان نمی‌توانند به نظم و قواعد مدّ نظر پرویزخان تن بدهند و اقدام به استعفا می کنند.

بعد از آنکه این بازیکنان از تیم ملی استعفا می‌دهند، پرویز دهداری بدون هیچ مشکلی، شروع به کشف استعدادهای جدید می‌کند و اتفاقاً ازهمین استعدادهای جدید، نسلی را به فوتبال ایران معرفی می‌کند که تا سال‌ها افتخارآفرینی می‌کنند. احمدرضا عابدزاده را در همان مقطع از دسته چهار لیگ فوتبال به تیم ملی جذب می‌کند. جواد زرینچه، مهدی فنونی‌زاده، مجتبی محرمی، صمد مرفاوی و عباس سرخاب هم در همین دوره جذب تیم ملی می‌شوند و این‌ها چهره‌هایی هستند که تا یک دهه بعد در تیم ملی ما درخشیدند. 

دو سال بعد از همین ماجرای استعفا بود که با هدایت پرویز دهداری، ما در بازی‌های آسیایی قهرمان شدیم و شاهد درخشش احمدرضا عابدزاده بودیم. درهمان دوره، وقتی استقلال قهرمان آسیا می‌شود، این افتخار را به پشتوانۀ گل‌هایی کسب می‌کند که صمد مرفاوی و عباس سرخاب به سرانجام رساندند.

کارگردان فیلم سعی دارد با ایجاد موتیف ها و لحظات جذاب سینمایی و هیجان فوتبالی، نه تنها روایتی از به سرانجام رسیدن تیمی جدید و جوان برای تیم ملی را نشان دهد، بلکه حضور انواع و اقسام مدیران غیر ورزشی و دخالت های آنها از سیاسی و نظامی تا درگیری های فدراسیون را در آن برهه نشان می دهد.

او برشی از تاریخ را روایت می کند که کشور درگیر جنگ با عراق بود و وضعیت نرمالی بر فضای ورزشی حاکم نبود و بازیکنان و مربیان با سختی بسیار، تیم ها را هدایت می کردند. 

کارگردان در فیلمش سعی دارد تا در کنار این فضا، رفتارها و منش دهداری را هم به تصویر کشد که او نه تنها عاشق فوتبال بود بلکه اخلاق و مروّت برایش بسیار با ارزش تر بود.

حتی گفته شده که بارها هدایا و جوایز دولتی را رد کرد و پیشکش‌هایی نظیر خانه و اتومبیل را نمی‌پذیرفت. کارگردان با دقت خوبی که داشته، سعی کرده فیلم را از خطر اغراق و تملّق دور کند و پرویز را انسانی قابل خطا هم نشان دهد و چندان فضای اهورایی در اطراف او نسازد. 

فیلم پرویزخان، روایتی سرگرم کننده و سینمایی است که توانسته در ژانر ورزشی، فیلم قابل قبولی برای مخاطبان تهیه کند. اگرچه سینمای ایران در ژانر ورزشی، چندان موفق نبوده و در فیلم هایی مثل «غلامرضا تختی» و «بیرو و اورکا» چندان قوی عمل نشده است. حالا فیلم پرویزخان اگرچه در اکران چندان ستاره تابانی نبود، اما می تواند از جمله فیلم هایی باشد که مخاطبان نسبت با آن ارتباط برقرار کنند. 

درپایان باید اذعان داشت که نقدهای جدی نسبت به آن مقطع تاریخی که در پرویزخان ثبت شده، ارائه شده است و باید محققان دربارۀ جای جای فیلم دقت ویژه ای داشته باشند که تحریف  ها و اغراق هایی ارائه نکنند و مدیوم سینما را در چنین موقعیت هایی قربانی نسازند. 

دراین مجال به بازی پورصمیمی، این بازیگر پیشکسوت هم اشاره ای داشته باشیم. او سعی کرده تا چهره ای جدی و یکدنده از پرویزخان را نشان دهد که چندان خنده بر لبانش نمی نشیند و در موقعیت های مختلف، به خصوص صحنه هایی که با افراد نظامی گفت وگو می کند، سرشار از حیرت و تعجب باشد.

اگرچه او از عهدۀ این کار برآمده، اما به نظر می رسد که بازتابی از شخصیت پرویز دهداری نیست و بیشتر بازگو کنندۀ قصه ای از زندگی یک مربی کهنه کار است. چرا که در یک مصاحبه ای شیدا، دختر پرویز دهداری می گوید: 
«این فیلم را خیلی دوست دارم. فیلم نشان می  دهد که چگونه پدرم با اقتدار، عشق، فداکاری و با تمام وجود در آن برهه و مقطع زمانی باعث موفقیت تیم ملی می‌شود. اما باید بگویم که این فیلم، اثری دربارۀ شخصیت پدرم نیست.» 

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب