سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۵

مردی که خریداران زیادی دارد

حضرت صالح‌علاء، خوشبختانه به چندین هنر آراسته است. اگر دختر می‌بود، خواستگار‌ها روی دست برده بودندش!

مردی که خریداران زیادی دارد

رضا رفیع در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: چقدر بغل کردن خدا خوب است. بیخود نیست که حضرت صالح‌علاء وقتی که عزیزی به دیار باقی و به دیدار «هوالباقی» می‌رود و می‌شتابد، با تعبیری دلنشین و عاشقانه می‌گوید که به «دنیای ناز» رفته است. به عالم ناز؛ و مثل اینکه اول بار، پس از رفتن مادرش چنین می‌گوید. چون دوست نداشته است او را رفته بداند. او به مرگ هم نازک‌تر از برگ گل نمی‌گوید. مرگ بر حرف درشت!

حضرت صالح‌علاء، خوشبختانه به چندین هنر آراسته است. اگر دختر می‌بود، خواستگار‌ها روی دست برده بودندش! جناب ایشان، مورخ ۲۵ آذر سنة ۱۳۳۱ به طرزی آهان آهان‌دار، به دنیا قدم رنجه می‌فرمایند و بلافاصله در سال ۵۶ از مدرسة هنر‌های دراماتیک رویال آکادمی لندن، فوق دیپلم سینما و تلویزیون را می‌گیرند و سپس در مسیر آمدن به منزل نیز در سال ۵۹ مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی را از دانشکدة هنر‌های دراماتیک تهران دریافت می‌کنند که نگهبان دم در ابتدا مقاومت می‌کرده است. پس آنگاه در سال ۷۲ نیز کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را از دانشکدة ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی می‌گیرد و با خیال راحت با تاکسی به نزد زن و فرزند برمی‌گردد.  

با این حال، درک او در عالم هنر، مقدّم بر هرگونه مدرک بود. چنان‌که همزمان با تولد این حقیر (۱۳۴۷)، فعالیت هنری خود را با قصه‌نویسی و قصه‌خوانی در رادیو شروع می‌کند و در ادامه، کارش به نویسندگی متن برنامه و نمایشنامه می‌کشد. از سال ۶۴ هم بازی در فیلم‌های سینمایی را با حضور در فیلم «تیغ و ابریشم» مسعودخان کیمیایی شروع می‌کند که حضورش در سینما منجر به ازدواجی عاشقانه و شورانگیز نیز می‌شود که هنوز ادامه دارد.

«تیغ و ابریشم»، «پنجره»، «دستمزد»، «جدال بزرگ»، «تیغ آفتاب» و «گرگ‌های گرسنه»، از جمله فیلم‌های سینمایی هستند که صالح‌علاء در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته است. گرگ‌های گرسنه اگر الآن ساخته می‌شد، قطعاً با موضوع دروغ‌گویان و دزدان و اختلاس‌گران رذلی بود که مردم را تکه و پاره می‌کنند. سوای برنامه‌های ثابت شبانۀ رادیویی که از دلمشغولی‌های ایشان است؛ از برنامه‌های تلویزیونی این شخص صالح هم می‌توان به عناوینی چون: «لحظه»، «تا هشت و نیم»، «علی آقا ۱۲۱»، «نقد خنده»، «روز‌های شفاهی»، «دو قدم مانده به صبح» و «چشم شب روشن» اشاره کرد. عاقلان را اشارتی کافی است!

جناب صالح‌علاء، برای مدتی هم مجله‌ای به نام «نشانی» را منتشر می‌کند که پس از چندی با موفقیت متوقف می‌شود. شاید نشانی اصلی مورد نیاز را که باید مجله را به آنجا می‌فرستاده تا مگر بیمۀ عمر شود، فراموش کرده بوده است. نشانی، گاهی تعبیر پست مدرنی از همان سوراخ دعای معروف است.  

با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
یا مـن خبـر نـدارم یا او نشـان نـدارد 

نمایش‌ها و نمایشگاه‌های مفهومی ایشان در قبل از انقلاب نیز معروف است. خود نیز در بطن مقدمه‌شان بر این کتاب، اشارتی خاطره‌انگیز به یکی از آن نمایش‌ها داشته‌اند که یحتمل از نظر گذراندید. همان زمان ماضی، نمایشگاهی با عنوان «گنج و گستره» نیز برگزار می‌کنند که برخی از آثار آوانگارد خود را در معرض نمایش می‌گذارند. نقل می‌کنند که حکومت مشکلی با نمایشگاهم نداشت، بلکه بیشتر مشکلاتم با دوستان و همکارانم بود!

به عنوان مثال، در همان نمایشگاه گنج و گستره که بدان اشاره شد، آقای «فیروز شیروانلو» (مترجم، نویسنده و از مدیران فرهنگی دوره پهلوی)، آمد یک کار مرا به قیمت ۳۰ هزار تومان بخرد که این مبلغ آن موقع پول قلمبه‌ای بود. پول دو تا ماشین نو می‌شد.  

نویسنده :
رضا رفیع
گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
نظرسنجی
بداخلاق‌ترین چهره مناظره اول انتخاباتی که بود؟
آخرین مطالب