دوشنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۵:۵۵

در خوابگاه‌های دانشجویی چه می‌گذرد؟

زندگی در خوابگاه‌های دانشجویی چالش‌های مختلفی را با خود به همراه دارد و زندگی در خوابگاه آسان نیست.

در خوابگاه‌های دانشجویی چه می‌گذرد؟

مهتاب مظفری سوادکوهی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت:  «خوابگاه‌ دانشجویی»، اصطلاحی است که هم به دانشجو گره خورده و هم به خواب و آرامش، اما کمتر اتاق دولتی و غیردولتی پیدا می‌شود که این مفاهیم ارزشمند را یک‌جا در خود داشته باشد و جان دانشجو را همزمان به علم و ادب بنوازد. 

خوابگاه‌های دانشجویی در واقع مفری برای کمتر شدن هزینه‌های تحصیل هستند تا کمر خانواده‌ها زیر بار اجاره‌بها نشکند و فرزندان نازنینشان دغدغه کمتری برای اسکان شبانه‌روزی داشته باشند اما تورم‌ شدید و بالا رفتن نرخ خوابگاه‌های دولتی و غیردولتی موجب شده بعضی از خانواده‌ها عطای این اتاق‌های مشارکتی را به لقای زندگی در پانسیون‌ها، سوییت‌ها یا آپارتمان‌های استیجاری اشتراکی ببخشند، در حالی که خودشان در تأمین مایحتاج اولیه زندگیشان مانده‌اند!

از طرفی ظرفیت خوابگاه‌های دانشجویی در سال‌های اخیر کاهش چشمگیری یافته است، چون یا در طول زمان فرسوده و از سیستم خدمات‌رسانی به دانشجو خارج شده‌اند یا با تغییر کاربری به نهاد‌های دیگری تعلق گرفته‌اند که هر دو عامل سبب کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو می‌شود. 

خوابگاه‌های دانشجویی، شاید یکی از خاطره‌انگیزترین فضاهای تحصیلی برای هر دانشجو و در حکم خانه دوم او باشد اما مطمئنا امکانات خانه پدری را ندارد و با وجود کمی‌ها و کاستی‌ها، سلامت جسم، روان و وضعیت تحصیلی دانشجو را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. 

زندگی در خوابگاه‌های دانشجویی چالش‌های مختلفی را با خود به همراه دارد و زندگی در خوابگاه آسان نیست.

شما به‌عنوان دانشجو قرار است وارد یک اتاق و یا آپارتمان کوچک شوید و چند سال از بهترین روزهای عمرتان را در آن سپری کنید در ابتدا سخت‌ترین تجربه جدایی از خانواده است، دوری از خانواده به معنی تغییرات اساسی در زندگی است که بسیاری از پیشتوانه‌های فرد را از میان می‌برد. فرد یکباره از بسیاری از دلبستگی‌هایش جدا می‌شود، خانواده، شهر، گروه دوستان و ... بنابراین از روزهای اول زندگی در خوابگاه دشوار خواهد بود.

شاید با تغییر سبک زندگی نسل‌ها تصور کنید زندگی خوابگاهی می‌تواند برای افراد ساده‌تر باشد اما همین تغییرات می‌تواند چالش‌های جدیدی پیش روی آن‌ها قرار دهد. اغلب افراد با مسئولیت‌هایی مواجه می‌شوند که برعهده‌شان نبود است و حالا ناچارند انجام آن را بپذیرند. شاید دانشجویانی باشند که به سادگی با این شرایط خو بگیرند و بتوانند مسائلشان را حل و فصل کنند اما با توجه به روند اجتماعی شدن افراد و میزان درون‌گرایی فردی و برون گرایی بتوانند بهتر با محیط منطبق شوند. 

معضلات دختران و پسران دانشجو باهم متفاوت است و شاید تصور کنید پسران راحت‌تر با ویژگی‌های خوابگاه خو می‌گیرند اما این نگرش شاید تصور ذهنی ما باشد زیرا افراد با توجه به خلقیات و آداب تربیتی‌شان با این شرایط مواجه می‌شوند.  

به گفته احمد نوحه‌گر، معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع دانشگاه تهران، عمر متوسط ساختمان‌ خوابگاه‌ها در دانشگاه‌های بزرگ کشور از جمله دانشگاه تهران به 50 سال می‌رسد. این مسأله علاوه بر نیاز سریع به نوسازی، حکایت از بی‌توجهی‌های مسئولین نسبت به نیازهای اولیه جامعه تحصیل‌کرده و آینده‌ساز دارد. 

به این مسائل باید مشکلات تغذیه و آشپزخانه‌های نه‌چندان مدرن دانشگاهی را هم افزود که در کنار آشپزخانه‌های پادگانی به ضرب‌المثلی رایج در میان سربازان و دانشجویان تبدیل شده‌اند. حالا اگر بخواهیم اختلاف فرهنگی یا تیپ‌های شخصیتی دانشجویانی را نیز که در یک خوابگاه دور هم جمع می‌شوند به این موضوعات اضافه کنیم معجونی به دست می‌آید که در هیچ محفل و مکان استیجاری دیگری پیدا نمی‌شود.

چندبار اتاقم را عوض کردم

دانیال، دانشجوی رشته پزشکی است که از مازندران در یکی از دانشگاه‌های علوم پزشکی خراسان پذیرفته شده و ترم‌های پایانی دانشگاه را طی می‌کند.

او که خود را برای گذراندن دوران طرح آماده می‌کند  می‌گوید: وقتی که یک دانشجو در ترم اول وارد دانشگاه می‌شود و برای اولین بار به خوابگاه پا می‌گذارد، هیچ تصوری از زندگی مشترک دانشجویی و روابط اجتماعی با کسانی که نمی‌شناسد ندارد، چون آموزشی در دوران تحصیلش ندیده است. دانشجوها کم‌کم خودشان را لو می‌دهند و علایق و سلایق خود را بروز می‌دهند و مدت بیشتری که بگذرد اختلالات شخصیتی احتمالیشان مشخص می‌شود. 

یکی درس‌خوان است، دیگری دنبال تفریحات است، یکی شب‌زنده‌دار است و آن یکی به سرو صدا عادت ندارد. بعضی‌ها زیرآب همکلاسی‌هایشان را می‌زنند یا هم‌اتاقی‌هایشان را تشویق به تفریحات ناسالم می‌کنند. ماه‌ها طول می‌کشد تا یک دانشجو شناخت درستی از هم‌اتاقی‌هایش پیدا کند. همه این مسائل باعث می‌شود که دانشجویان در خوابگاه‌ها دچار استرس شوند و دغدغه مواجهه با کسانی را داشته باشند که از نظر خودشان شخصیت درستی ندارند. من خودم چند بار اتاقم را عوض کردم تا با دانشجویان بهتری هم‌اتاق شوم.

بعضی وقت‌ها با بچه‌های زیرآب‌زن، هم‌اتاق شدم و بعضی وقت‌ها هم با بچه‌های درسخوان‌. بعضی وقت‌ها با دانشجویان اهل تفریح و درس‌نخوان و بعضی وقت‌ها هم با دانشجویان متوسط اما بامرام که با این عده تا آخر هم‌اتاقی ماندم. 

او ادامه می‌دهد: دانشجویی که هیچ آموزشی در ارتباط با مراوده درست و منطقی با جنس مخالف ندیده است، ناگهان وارد محیطی می‌شود که دانشجویان دختر و پسر با هم درس می‌خوانند و بسیار پیش آمده که دانشجوهای پسر بر سر یک دختر با هم رقابت کنند یا در آن واحد با چند دختر در ارتباط باشند. این مسأله در مورد دانشجویان دختر هم صدق می‌کند. چون آن‌ها هم راه و رسم برقراری ارتباط درست با جنس مخالف را نیاموخته‌اند. 

تأثیر اصول اعتقادی و تربیتی و اختلاف فرهنگی دانشجویان را نباید در زندگی خوابگاهی نادیده گرفت. دانشجویانی که از مسافت‌های دور می‌آیند و در یک خوابگاه دور هم جمع می‌شوند، معمولا از فرهنگ‌ها و آداب تربیتی متفاوتی برخوردارند. 

در ترم اول ما ده دانشجو بودیم از استان‌های مختلف که در یک خوابگاه دورهم جمع شده بودیم. بین ما ده نفر، هشت نفر اعتقادات مذهبی خیلی قوی داشتند که تمام فرایض دینی را به جا می‌آوردند اما خیلی به اصول اخلاقی و حس وفاداری پایبند نبودند. به نظر من صداقت و انسانیت در همه فرهنگ‌ها یکسان است و برای همزیستی مسالمت‌آمیز می‌شود از آن کمک گرفت.

فرسودگی خوابگاه‌ها 

دانیال در مورد ساختمان و امکانات خوابگاه‌های دانشگاه‌های دولتی می‌گوید: خوابگاهی که ما در آن سکونت داشتیم بسیار قدیمی و فرسوده بود و بعد هم ما را به خوابگاه‌هایی در خارج از شهر انتقال دادند که به مراتب وضعیتی بدتر از خوابگاه‌های استیجاری داشتند.

بعضی اتاق‌ها به اینترنت دسترسی داشتند و بعضی اتاق‌ها نه؛ در حالی که یک دانشجو در تمام ساعات شبانه‌روز باید به اینترنت دسترسی داشته باشد. به همان اندازه تجهیزات خوابگاه‌ها بسیار کم و قدیمی بود و هر سال بودجه‌ای که برای خوابگاه‌ها در نظر می‌گرفتند کمتر و کمتر می‌شد. امکانات بهداشتی در خوابگاه‌ها حداقل بود. 

تعداد نیروهای خدماتی بسیار کم بود و دانشجویان خودشان باید اتاق‌هایشان را تمیز می‌کردند که این مسأله برای دانشجویان رشته پزشکی با توجه به حجم درس‌ها امکان‌پذیر نبود. ما حتی یک بوفه یا یک سلف غذاخوری نداشتیم و برای جابه‌جایی یا رفت و آمد از خوابگاه به دانشگاه با مشکلات زیادی مواجه بودیم، چون تاکسی‌های اینترنتی در آن‌جا تردد نمی‌کردند. 

به این موارد باید تغذیه نادرست و غذاهای کم‌کیفیت دانشگاه را هم اضافه کرد که دانشجو را با شوک مواجه می‌کند. دختر و پسری که به غذای خانگی عادت کرده‌اند، حالا باید غذایی را بخورند که نه طعم خوبی دارد و نه ارزش غذایی چندانی. البته وضعیت غذای دانشگاه کمی بهتر بود و غذای بیمارستان و مرکز آموزشی اوضاع بسیار بدتری داشت! این مسأله برای دانشجویانی که پول کافی ندارند و نمی‌توانند از بیرون غذا تهیه کنند بسیار بغرنج‌تر است. 

خوابگاه‌های پزشکی امن‌ترند

این دانشجوی رشته پزشکی در مورد سایر آسیب‌های محیط خوابگاهی می‌گوید: خوابگاه‌های پزشکی، معمولا از نظر اخلاقی و سایر آسیب‌های خوابگاهی امن‌ترند و رفتارهای زننده در آنجا کمتر دیده می‌شود اما در همین خوابگاه‌ها هم ناهنجاری‌های زیادی اتفاق می‌افتد که در مورد خوابگاه پسران، دو مورد بیشتر است، برقراری روابط متعدد و موازی با دختران دانشجو و مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی. 

دانشجویانی که  از اختلالات افسردگی یا اضطراب رنج می  برند، بیشتر مستعد گرایش به چنین تفریحات آسیب‌زایی هستند. اگر تجربه قبلی نداشته باشند، برای امتحان هم که شده یک‌بار مواد مخدر مصرف می‌کنند یا برای سرپوش گذاشتن روی عقده‌های دوران کودکی و نوجوانی به سراغ روابط متعدد و موازی می‌روند که برخی از آن‌ها به خواستگاری و ازدواج هم می‌کشد اما بعد از مدت کمی از هم جدا می‌شوند.

دانیال اما دوران دانشجویی و خوابگاهی را بهترین دوران زندگی خود می‌داند و می‌گوید: فرصت بسیار خوبی برای آشنایی با فرهنگ‌های مختلف داشتم و با تجربه‌هایی که به دست ‌آوردم از نظر فکری و شخصیتی رشد کردم و توانستم خودم را برای یک زندگی مستقل در سطوح بالاتر آماده کنم.

مهارت‌ زندگی دسته‌جمعی

یک کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی در همین رابطه  می‌گوید: دانشجویانی که در یک خوابگاه حضور پیدا می‌کنند از خانواده‌های مختلف و با رویکرد تربیتی متفاوت هستند که خط قرمزها و باید نبایدهایشان با هم فرق دارد.

زینب ولیان، تفاوت در الگوهای تربیتی را هم مفید و هم غیرمفید می‌داند و می‌گوید: مواجهه دانشجویان با کسانی که الگوهای تربیتی متفاوتی دارند، علاوه بر تعدیل فشارهای فرهنگی، تاب‌آوری آن‌ها را بالا می‌برد اما از طرفی ممکن است آن‌ها را با رفتارهای منفی و هنجارشکنانه مواجه کند که محصول الگوهای غلط تربیتی است. 

متأسفانه والدین تا زمانی که فرزندانشان در محیط خانه هستند، فقط به درس خواندن، تغذیه و سایر نیازهای اولیه آن‌ها توجه می‌کنند و بقیه ابعاد شخصیتی و اجتماعی دانش‌‌آموزان چندان موردتوجه قرار نمی‌گیرد. در نتیجه فرزندان، مهارت‌های یک زندگی دسته‌جمعی از قبیل انعطاف‌پذیری، سازگاری، گذشت و همدلی، مهارت نه گفتن، تفکر انتقادی و برخورد قاطعانه و رفتارهای جرأت‌مندانه را یاد نمی‌گیرند. این مهارت‌ها در مدارس هم آموزش داده نمی‌شود. 

بنابراین دانش‌آموزی که در محیط خانواده به همه نیازهایش پاسخ داده شده و برای هیچ چیزی نجنگیده است یک‌شبه در محیط خوابگاهی قرار می‌گیرد که باید برای تمام خواسته‌هایش دنبال راه‌حل بگردد. 

مدیریت پول و زمان 

این روان‌شناس بالینی، زندگی دانشجویی را اولین مهاجرت تحصیلی فرزندان توصیف می‌کند و می‌گوید: مدیریت مالی، مدیریت زمان و خودمراقبتی از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که اغلب دانشجویان آن‌ها را نیاموخته‌اند. 

دانشجو باید بتواند زمان خود را مدیریت کند تا مجبور نباشد تا دیروقت در خوابگاه بیدار بماند و با روشن نگاه داشتن چراغ، مزاحم خواب هم‌اتاقی‌هایش بشود. یک دانشجو باید هزینه‌های خود را مدیریت کند؛ چون می‌داند درآمدی ندارد و باید روی ماهیانه‌ای که از پدر و مادرش می‌گیرد حساب کند، همچنین باید بتواند مسئولیت خرید و پخت و پز در آشپزخانه خوابگاه را به عهده بگیرد. دانشجویانی که به زندگی مرفه در خانواده عادت دارند معمولا دچار مشکلات بیشتری می‌شوند و از پس هزینه‌های خودشان برنمی‌آیند.  

از آن طرف دانشجویانی هم هستند که پول ماهیانه کمتری دریافت می‌کنند و قادر به خرید غذا از بوفه یا رستوران نیستند. این دسته از دانشجویان ممکن است به دلیل استفاده مستمر از غذاهای کم‌کیفیت سلف دانشگاه، دچار سوءتغذیه شوند یا ساعات بیشتری را گرسنه بمانند که در نهایت به سلامت و کیفیت درس خواندن آن‌ها لطمه می‌زند. 

خودمراقبتی 

زینب ولیان در رابطه با خودمراقبتی دانشجویان تصریح می‌کند: دانشجویانی که یک مرتبه از زیر سیطره نظارت والدین بیرون می‌آیند همدیگر را به سمت تجربه‌های جدید و نبایدهای تحمیل‌شده هل می‌دهند؛ چون زیرساخت یک زندگی اجتماعی بدون خطر در آن‌ها شکل نگرفته و راه‌های مقابله با چالش‌هایی مثل مصرف مواد مخدر و رابطه با جنس مخالف را نیاموخته‌اند. 

در بسیاری از خوابگاه‌ها دانشجویان برای بیدار ماندن در شب امتحان ممکن است داروهای افزایش هوشیاری استفاده کنند و سهوا به مصرف مواد مخدر رو بیاورند که اگر مهارت خودکنترلی و نه گفتن را نیاموخته باشند این مسأله می‌تواند به یک اعتیاد فراگیر تبدیل شود. همچنین دانشجویان دختر و پسر از مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط سالم و آموزنده با جنس مخالف برخوردار نیستند. چون این مهارت‌ها نه در محیط خانه آموزش داده می‌شود و نه در مدارس و آموزشگاه‌ها. در نتیجه روابط دانشجویان را هیجانات و گرایش‌های جنسیتی هدایت می‌کند که اغلب منجر به شکست و ناکامی می‌شود. 

تقابل فرهنگ‌ها 

ولیان، تقابل فرهنگ‌ها را یکی از مزیت‌های خوابگاه‌های دانشجویی می‌داند و می‌گوید: خوابگاه‌ها محل مناسبی برای آشنایی با فرهنگ‌ها و تمرینی برای مستقل شدن و شروع یک زندگی اجتماعی هستند.  در تقابل فرهنگ‌ها دانشجویان روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از شدت پاره‌ای از عقایدشان می‌کاهند. چنانچه دانشجویی از پیش‌زمینه‌های تربیتی درستی برخوردار نباشد، مستعد تأثیرپذیری سوء و تزلزل شخصیتی است.

 این تزلزل می‌تواند گاهی منجر به کسب تجارب سودمند و گاهی منجر به فروپاشی شود؛ بستگی به مقاومت و نوع مواجهه فرد دارد.  دانشجو باید یاد بگیرد که با حداقل امکانات زندگی بکند و حداکثر بهره‌وری را از زمان و منابع مالی خود ببرد. او باید مدارا کردن را بیاموزد و بداند که نمی‌تواند برای هم‌اتاقی‌هایش تعیین تکلیف کند.

یادگرفتن راه و رسم زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هم‌خوابگاهی‌ها تمرین بسیار خوبی است برای ورود به جامعه بزرگ‌تر و شروع یک زندگی مستقل بدون تنش در میان جمعیتی بزرگ‌تر و متفاوت‌تر. 

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب