سه‌شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰

این برنامه‌ها فرصت طلایی جوانان را به باد می‌دهد

اگر جوانان دیروزی در اوقات فراغت، بیشتر با بچه‌های هم‌سن و سال همسایه و محله، فوتبال و هفت‌سنگ و قایم‌باشک و... بازی می‌کردند، امروزه با افزایش استفاده از فناوری و رسانه‌های دیجیتال، تفریح و وقت‌گذرانی جوانان با تغییر در نگرش نسبت به ورزش و فعالیت‌های بدنی و نقش بیشتر هنر و موسیقی همراه شده است.  

این برنامه‌ها فرصت طلایی جوانان را به باد می‌دهد

اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات نوشت: تغییرات فراگیر جوامع طی دهه‌های گذشته که به رشد اقتصادی و تکنولوژی و تغییر در ساختارهای اجتماعی انجامیده، الگوهای تفریح و سبک وقت‌گذرانی جوانان و نوجوانان را نیز متحول کرده و تغییر داده است.

اگر جوانان دیروزی در اوقات فراغت، بیشتر با بچه‌های هم‌سن و سال همسایه و محله، فوتبال و هفت‌سنگ و قایم‌باشک و... بازی می‌کردند، امروزه با افزایش استفاده از فناوری و رسانه‌های دیجیتال، تفریح و وقت‌گذرانی جوانان با تغییر در نگرش نسبت به ورزش و فعالیت‌های بدنی و نقش بیشتر هنر و موسیقی همراه شده است. 

در یک تعریف جامعه‌شناسانه، مفهوم وقت‌گذرانی و اوقات فراغت به مجموعۀ فعالیت‌هایی گفته می‌شود که انسان‌ها با رضایت خود انجام می‌دهند. این فعالیت‌ها می‌تواند شامل استراحت، تفریح یا مشارکت اجتماعی در فعالیت‌های داوطلبانه باشد. 

رهایی مغز 

سینا خردپژوه، روان‌شناس و مدرس دانشگاه، در گفتگو با گزارشگر روزنامۀ اطلاعات، با تأکید بر نقش و اهمیت اوقات فراغت هدفمند بر سلامت روان نوجوانان و جوانان می‌گوید: باید باور درستی دربارۀ نوع اوقات فراغت هدفمند داشته باشیم.

بسیاری از والدین به این نتیجه رسیده‌اند که در زمان فراغت فرزندان، مثلا در ایام تعطیلات تابستان، باید از فرصت استفاده کرده و فرزندشان را در کلاس‌های آموزشی ثبت‌نام کنند. این اقدام در ظاهر خیلی خوب است و نشان می‌دهد که وقت بچه‌ها هدر نمی‌رود، اما در واقعیت این‌طور نیست؛ چرا که مغز انسان به گونه‌ای عمل می‌کند که اگر به‌طور مداوم در وضعیت یادگیری قرار بگیرد، دیگر چیز جدیدی را یاد نمی‌گیرد. از این رو مغز آدمی نیاز دارد مدتی آزاد و رها باشد. 

برای درک بهتر این موضوع، مغز انسان را مانند یک کامپیوتر در نظر بگیرید که همه نوع اطلاعات به آن می‌دهید و چند فایل را همزمان باز می‌کنید. 
در این صورت خواهید دید دستگاه رایانۀ شما ناگهان هنگ می‌کند و برای ادامۀ کار باید دوباره راه‌اندازی (ری‌استارت) شود. پس از شروع دوباره، می‌بینید هیچ فایلی روی صفحه باز نیست، اما به ‌راحتی می‌توانید از کامپیوتر استفاده کنید.

 اوقات فراغت هم با مغز انسان مانند همین ری‌استارت کامپیوتر عمل می‌کند. وقتی نوجوانی هر روز در حال درس خواندن و یادگیری است، نیاز به استراحت موقت دارد تا بتواند فرآیند یادگیری را بهتر پیش ببرد.

مرز اوقات فراغت با بطالت‌گذرانی

زهرا قاسم‌زاده، جامعه‌شناس و پژوهشگرمی گوید: بین اوقات فراغت و بطالت وقت، مرز مشخصی وجود دارد. اوقات فراغت، فعالیت‌ها و تفریحاتی است که در راستای رشد فرد باشد و تفریحات ناسالمی که روح و جسم جوانان و نوجوانان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، موردنظر نیست. بسیاری از ما تصور می‌کنیم اوقات فراغت یعنی فقط روزهای تعطیل، در صورتی که ممکن است در طول هر روز، اوقات فراغت زیادی داشته باشیم. در واقع، اوقات فراغت می‌تواند پس از ساعت کاری یا تحصیلی ما باشد. در این زمان، فعالیت‌هایی را انجام می‌دهیم که شادی‌بخش و دلپذیر است؛ مثل ورزش، گوش دادن به موسیقی و مطالعه. 

به عبارتی دیگر، در اوقات فراغت، کاری مفید برای تقویت روحیه و افزایش آگاهی خودمان انجام می‌دهیم یا با شرکت در فعالیت‌های داوطلبانه، قدمی مفید برای جامعه برمی‌داریم.

در اوقات فراغت، انسان‌ها آزادی عمل دارند تا آنچه را که برایشان لذت‌بخش است انجام دهند. 

رشد و هویت‌یابی 

قاسم‌زاده دربارۀ این که چرا اوقات فراغت هدفمند برای جوانان و نوجوانان اهمیت بیشتری دارد، توضیح می‌دهد: جامعۀ انسانی، پویا و پیوسته در حال رشد است. نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت می‌توانند محیط اطراف خود را کشف و نسبت به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند شناخت بهتری پیدا کنند و در عین حال به هویت مختص خودشان دست یابند؛ همچنین اوقات فراغت می‌تواند فرصتی فراهم کند تا آن‌ها روابط دوستانه و خانوادگی خود را مستحکم کنند و فعالیت‌های مشترکی با دیگران انجام دهند. این‌ اقدامات باعث می‌شود نوجوانان یا جوانان به جمع و خانواده و شهر و... احساس تعلق کنند و  به رشد و هویت‌یابی آن‌ها و رشد جامعه کمک می‌کند. 

اوقات فراغت زیر سایۀ دنیای مجازی

این جامعه‌شناس می‌گوید: تحولات یک دهۀ گذشتۀ جامعۀ ما به‌ویژه گسترش شبکه‌های اجتماعی، بخش زیادی از زندگی ما را فرا گرفته و مفهوم وقت‌گذرانی و اوقات فراغت را تحت‌تأثیر قرار داده است. 

قاسم‌زاده می‌گوید: گسترش رسانه‌های اجتماعی به‌ویژه بر جامعۀ ما که دسترسی‌ها و ارتباطات محدودتری داریم، تأثیر فراوانی داشته و سهولت دسترسی به آن، موجب شده نحوه وقت‌گذرانی و اوقات فراغت نیز تغییر کند. پس از فراگیری کرونا و مجازی شدن آموزش‌ها، گوشی تلفن همراه به ‌راحتی در دسترس کودکان قرار گرفت. به ‌دنبال این دسترسی، ارتباطات آن‌ها در فضای مجازی بیشتر شده و شاهدیم که زمان زیادی از روز و شب را در شبکه‌ها و سایت‌های مختلف اینترنتی می‌گذرانند؛ حتی در پلتفرمی مثل اینستاگرام می‌بینیم که بسیاری از نوجوانان بلاگر شده‌اند و در حال تولید محتواهای متنوع هستند.

در گذشته نوجوانان بیشتر به بازی‌های فیزیکی رو می‌آوردند و همین بازی کردن، موجب ارتباطات رودررو در بین آن‌ها می‌شد، اما اکنون بیشتر به بازی‌های آن‌لاین و گیم‌نت‌ها روی آورده‌اند. بازی‌های آن‌لاین هم عموما فردی هستند. اگرچه برخی از این بازی‌ها را به‌صورت گروهی هم انجام می‌دهند، ولی ارتباطات رودررو در آن وجود ندارد.

دسترسی به فیلم‌ها و گشت‌زنی‌های اینترنتی بیشتر شده است. کاربری اینترنتی، وقت و انرژی بسیاری از کاربران می‌گیرد و اگرچه فضای آموزشی گسترده‌تری را در اختیار نوجوانان قرار می‌دهد، ولی لزوما به یادگیری بهتر نمی‌انجامد. همۀ این شرایط باعث شده شیوۀ گذران اوقات فراغت به ‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم سبک زندگی در جامعۀ ما تغییر کند.

متأسفانه شاهد استفادۀ افراطی از فضای مجازی هستیم؛ تا جایی که حتی در ارتباطات رودررو، مانند مهمانی‌ها هم بیشتر افراد به گوشی تلفن همراه خود می‌نگرند و اگر سخنی رد و بدل شود مربوط به محتواهایی است که افراد در گوشی تلفن خود می‌بینند. 

نقش نهادهای آموزشی و فرهنگی

قاسم‌زاده در پاسخ به این پرسش که در شرایط کنونی، نهادهای آموزشی و فرهنگی و نهادی مثل خانواده برای هدفمند کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان چه بایدها و نبایدهایی را باید در نظر داشته باشند، می‌گوید: نباید فراموش کرد که جامعه، پویا و در حال تغییر است و این تغییرات که به ‌مرور اتفاق می‌افتد، شیوۀ گذران اوقات فراغت را نیز متحول کرده است.

در حال حاضر، جوانان و نوجوانان اکثر اوقات فراغت خود را با دوستانشان می‌گذرانند؛ چون هم‌سن و هم‌عقیده و پرانرژی هستند، همچنین می‌خواهند اوقات فراغتی توأم با هیجان و بازی داشته باشند. در گیم‌نت‌ها و بازی‌های مجازی، این خواسته‌ها برآورده می‌شود. این‌که شور و هیجان آن‌ها برآورده و انرژیشان تخلیه می‌شود، مثبت است، اما باید بدانیم به چه قیمتی ! 

برنامه‌ریزیِ مشارکتی 

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: نهادهای آموزشی مانند مدرسه و دانشگاه و حتی خانواده می‌توانند در مفید بودن اوقات فراغت جوانان تأثیرگذار باشند؛ به شرط این‌که با کمک خود جامعۀ هدف، برنامه‌ریزی را انجام دهند و نیازهای جوانان و نوجوانان را با کمک خود آن‌ها بشناسند. این‌طور نباشد که یک فردِ مثلا چهل یا پنجاه ساله بر اساس سلایق و خواسته‌های خود برای یک نوجوان شانزده ساله برنامه‌ریزی کند. درست است که این فرد چهل ساله نیز دورۀ نوجوانی را پشت سر گذاشته، ولی شرایط آن زمان با الآن بسیار متفاوت شده و علایق و سلایق نیز تغییر کرده است.

بهترین راه این است که نیازهای تفریحی جوانان با توجه به نظر خودشان شناسایی شود و برنامه‌ریزی نیز با مشارکت آن‌ها  انجام گیرد. این‌که چه چیزی از اوقات فراغت خود می‌خواهند و اوقات فراغت برای آن‌ها چه مفهومی دارد مسائل مهمی است.

باید اجازه دهیم خود نوجوانان و جوانان برای اوقات فراغتشان برنامه‌ریزی کنند و نهادهای آموزشی و فرهنگی و خانواده و همۀ نهادهای خرد و کلان مرتبط، در کنار آن‌ها باشند.

قاسم‌زاده می‌گوید: من تأکید زیادی بر مشارکت دارم. اگر مشارکت نباشد بهترین فضاها را هم آماده کنیم و بهترین امکانات را هم به آن‌ها بدهیم، بدون استفاده می‌ماند و برنامه‌ای که نوشته‌ایم اجرایی نمی‌شود. 

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب