سه‌شنبه ۰۲ آبان ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۸

تفاوت های زبان گفتاری و نوشتاری مشکل آفرین می شود

نخستین مشکل آن است که در آینده حتی نواده‌های خودمان بلاتکلیف می‌مانند که نمی‌دانند بالاخره ما ایرانی هستیم یا ایرونی؟ رفتار ما با هم باید انسانی باشد یا انسونی؟

محمد صالح علاء در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت:مالکان زبان، مردم هستند، نه دولت‌ها و نویسنده‌ها و شاعرها. مرزبان زبان، مردم هستند و زبان‌شناس‌ها و اهالی فرهنگستان،‌ پاسبان‌های زبان. البته مردمی که کم مطالعه می‌کنند، زاویۀ زبان شفاهی و کتبی‌شان، روز به روز بازتر می‌شود.

 این تفاوت در گذشته آشکار نبود. زیرا آنها که می‌نوشتند، اندک بودند. اما در این سال‌ها همه می‌نویسند، هر روز می‌نویسند، که ما در هیچ دوره‌ای به اندازۀ امروز ارتباط کتبی با همدیگر نداشته‌ایم.

جدا از فراوانی کاغذ و قلم، تلفن‌دستی و کامپیوتر موجب شده چنددستگی در زبان، گفتار و نوشتار ظهور کند. زبان موضوع مهمی است. زیرا رفتار زبانی، بخشی از رفتار اجتماعی است. ما یک زبان شفاهی داریم و یک زبان کتبی؛ که این دو تفاوت‌ها با هم دارند.

 در زبان شفاهی، بیشتر فعل‌های مرکب به کار می‌گیریم. مانند نیگاش کردم و گریه کردم. در حالی که هنگام نوشتن همین جمله، فعل ساده را به کار می‌بریم: او را نگریستم و گریستم.

در زبان شفاهی، واژه‌ها و اسم‌ها را خلاصه و خفیف می‌کنیم. این روش در زبان‌های دیگر هم رایج است. چنان‌که در زبان شفاهی برخی از کشورهای انگلیسی‌زبان، «هِلو» را «های» می‌گویند، خداحافظی را «بای»، تاکسی را «تا»، تلویزیون را «تی‌وی».

ما هم اسامی را کوتاه می‌کنیم. چنان‌که دو نفر برادرند، یکی ابراهیم، یکی اسماعیل. اما همه ایشان را ابی و اسی صدا می‌زنند. اسم من محمد است، اما برخی از  دوستانم مثل آقای کیومرث پوراحمد(که هم اکنون در عالم ناز به سر می برد) مرا ممد صدا می‌زنند. یا مثلاً در خانه می‌گوییم بارون میاد، ولی در رادیو و تلویزیون می‌گوییم: باران می‌بارد.

در جمع دوستانه با شور بسیار می‌گوییم: ما ایرونی‌ها واسۀ ایرون و ایرونی جون می‌دیم، اما روی کاغذ می‌نویسم: ما ایرانی‌ها برای ایران و ایرانی جان می‌دهیم.

خودمان که با هم حرف می‌زنیم، زبان همدیگر را به خوبی می‌فهمیم. خودمان می‌دانیم جون همان جان است، و می‌دیم همان می‌دهیم. اما همین ایرون و جون را اگر بنویسیم یا در رادیو و تلویزیون به کار بریم، کم‌کم تبدیل به زبان رسمی می‌شود. زبان معیار.

آن وقت نخستین مشکل آن است که در آینده حتی نواده‌های خودمان بلاتکلیف می‌مانند که نمی‌دانند بالاخره ما ایرانی هستیم یا ایرونی؟ رفتار ما با هم باید انسانی باشد یا انسونی؟....

 شاید فعلاً اهمیت چالش زبانی چشمگیر نباشد و ما همچنان نخواهیم بدانیم که ایرونی هستیم یا ایرانی، انسونیم یا انسان، جان می‌دهیم یا جون می‌دیم، من محمدم یا ممد، بارون می‌ریزه یا باران می‌بارد؟... اما در آینده، موضوع بسیار مهمی است. 

چرا که فارسی گفتاری است که به سرعت رشد کرده است. البته میل بیشتر گویش‌وران، همین زبان ساده و آشنا به گوش است. به عکس زبان ادبی که پیچیده، رمزآلود و پر از صورت‌های خیالی، استعاری و کنایی است.

گزارش خطا
نظرات
ناشناس
عالی بود استاد
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب