سه‌شنبه ۰۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۷

عشایر؛ مردمانی سخت کوش که با کمترین هزینه بهترین تولید را دارند

زندگی عشایری یکی از ظرفیت‌های بالقوه صنعت گردشگری است و پیشرفت و توسعه در این صنعت می‌تواند کمک شایانی در شناسایی و ساماندهی این ظرفیت‌ها و زمینه‌ساز رونق و جهش تولید این قشر مولد باشد.

بهناز عسکری در گزارش امروز روزنامه اطلاعات  درباره زندگی عشایر و مشقت‌های آن ها نوشت: هرچند زندگی عشایر برای مردم شهرنشین پر از هیجان است ولی بدون شک، تحمل مشقت‌های این زندگی فقط از عهده شیرزنان و غیورمردان عشایر بر می‎آید که با تحمل تمام کمبودها در راستای رونق تولید تلاش می‎کنند.

بازدید خبرنگاران از عشایر شهرستان ابرکوه با هدف آشنایی با شیوه زندگی و بررسی مسائل و مشکلات آنها به همت رئیس اداره امور عشایری یزد در دستور کار قرار گرفت.

برای رسیدن به منطقه موردنظر و دیدن جلوه‌های دلنشین زندگی عشایر- یعنی زمانی که با صدای زنگوله گوسفندها، بوی دلنشین غذاهای سنتی، صدای کودکان قدونیم قد در بازی‌های بومی و محلی، پوشش گیاهی رنگارنگ، لباس‌های محلی و هوای مطبوع مناطق عشایری همراه شویم- مقرر شد رأس ساعت چهارونیم صبح، همگی با یک دستگاه مینی‌بوس و یک دستگاه اتومبیل مخصوص جاده‌های ایل‎رو به سمت مقصد حرکت کنیم.

دیدن این زندگی ساده ولی دلنشین و توأم با آرامش و خوردن نان و ماست و کره (مسکه) و پنیر محلی در چادر عشایر و روی گلیم دست‌بافت قرمزرنگ، دل خیلی‌ از شهرنشینان را می‌برد اما وجود این همه زیبایی در زندگی عشایری، چیزی از سختی‌های زندگی آنها نمی‎کاهد. کمبود امکانات از جمله آب شرب و حمام، بخشی از مشکلات این مسافران طبیعت است. عشایر این منطقه با امکانات محدود، نقش برجسته و مهمی در تولید گوشت استان و کشور دارند.

زمان کوچ

کوچ، بارزترین نشانه زندگی عشایر است و آنها همه ساله در فصل بهار از منطقه قشلاقی خود به سمت نواحی بلند ییلاقی هجرت می‌کنند.

وضع آب و هوا و میزان بارندگی و وضعیت مراتع بر زمان کوچشان تأثیر دارد، به طوری که از سالی به سال دیگر، زمان عزیمت را در حدود چند روز تغییر می‌دهد.

عبور عشایر به همراه خانواده و اثاث منزل و دام‎هایشان به صورت جمعی از میان دشت‌ها و گردنه‌های صعب‌العبور، تنگه‌ها و مراتع سرسبز، جذابیت و ویژگی‎های خاصی به کوچ داده است. آنها به واسطه توسعه راه‎ها و وسایل ارتباط جمعی، بخشی از دام‎های خود را با وسایل نقلیه، کامیونت و تراکتور انتقال می‌دهند.

زندگی عشایری یکی از ظرفیت‌های بالقوه صنعت گردشگری است و پیشرفت و توسعه در این صنعت می‌تواند کمک شایانی در شناسایی و ساماندهی این ظرفیت‌ها و زمینه‌ساز رونق و جهش تولید این قشر مولد باشد. آشنایی با آداب و رسوم، صنایع دستی و غذاهای سنتی و محلی عشایر از مهم‎ترین عوامل جذب گردشگران داخلی و خارجی است.

مشکلات عشایر

در ادامه راه، وقتی وارد جاده خاکی (ایل‌رو) شدیم همگی از مینی‎بوس پیاده شدیم و خانم‌ها در دوکابین وانت و آقایان پشت وانت سوار شدند و تجربه جدیدی در سفرمان رقم خورد.

مسیر خاکی و پر از سنگلاخ که به دلیل جاری شدن روان آب پر از پستی و بلندی شده بود حرکت را برایمان سخت می‌کرد و همراه با تکان‎های شدید ماشین، ما هم بالا و پایین می‎پریدیم. 

بالاخره به جایی که یک چشمه آب و تعدادی کپر و سرپناه وجود داشت رسیدیم و در بدو ورود خانواده های آقای سعیدی‎فر و شبانی به استقبالمان آمدند. پس از سلام و احوالپرسی وارد مکانی شدیم که با سیاه‌چادر مسقف شده بود و در کنار ورودی، منقلی پر از آتش و یک کتری آب‎جوش و دو قوری چای به ما چشمک می‌زد.

میزبانان بلافاصله سفره صبحانه را پهن کردند و ما با پنیر محلی، مسکه و نان تازه دلی از عزا درآوردیم. حال زمان آن رسیده بود که پای درد دل این قشر زحمتکش بنشینیم.

رضا شبانی، یکی از عشایر ده عرب شهرستان ابرکوه می‎گوید: «در چند سال گذشته و مخصوصا دو سال اخیر، طبیعت قهر خودش را نشان داده و آسمان بخیل شده بود. ما فقط توانستیم خود و دام‌هایمان را زنده نگه داریم و تقریبا سود و عوایدی نصیبمان نشد.»

خانمی به نام سمیرا وارد بحث می‌شود: «یک گوسفند می‌فروختیم و یک کیسه جو می‎خریدیم و به بقیه هم می‎دادیم تا زنده بمانند و همین که تمام می‌شد یکی دیگر را می‌فروختیم. این‌گونه سال را به سر بردیم.»

آقای شبانی می‎افزاید: «خدا را شکر امسال به دلیل بارش خوبی که در این منطقه داشتیم، مشکلات آذوقه نسبت به قبل بهتر شده است. اصولا دام‎ها از طریق چرا تغذیه می‎شوند و پیش‌بینی می‎کنیم تا اواخر پائیز بتوانیم در این منطقه بمانیم. 

در آن سال‌های تنگدستی، دولت به عشایر دامدار کارت داد تا از سختی‎هایمان بکاهد و حال که زمان بازپرداخت رسیده، توان پرداخت این دامدارکارت‌ها را نداریم. از مسئولان درخواست می‎کنیم یا آنها را تمدید کنند یا وام دیگری در اختیارمان بگذارند تا بتوانیم آنها را تسویه کنیم. 

از دیگر مشکلاتمان سهمیه آرد است که فقط در زمستان به ما تعلق می‌گیرد، خواهشمندیم در صورت امکان در طول سال هم سهمیه آرد تخصیص بدهند تا زمانی که در ییلاق هستیم مجبور نشویم به خاطر تهیه نان، مسافت طولانی و سخت تا شهر را طی کنیم. از دیگر مشکلاتمان، نهاده‌های دامی (توزیع خوراک مدت‎دار دام) می‎باشد که بسیار کم و ناچیز است و همه مایحتاج دام‎های ما را برآورده نمی‌کند.»

آقای سعیدی‌فر ضمن تشکر و قدردانی از دلسوزی‌های مدیر امور عشایر استان که خودش بزرگ‎شده عشایر است، می‌گوید: «او درد ما را می‌فهمد و لمس می‌کند، سازمان امور عشایر کشور باید به او کمک کند تا بتواند از ما حمایت کند. همگی می دانیم چنانچه سازمان عشایر کشور کمک نکند انجام برخی از کارها از دستش خارج است.»

وقتی از آنها پرسیدم آیا بچه هایتان شما را همراهی می‎کنند و شغل شما را دوست دارند، چند نفر همزمان پاسخ دادند: «نه خودشان دوست دارند و نه ما دوست داریم که آنها این کار را ادامه بدهند. سختی‌های زندگی عشایری در پس این لحظات گل و بلبلی که شما می‎بینید پنهان شده و نمی‌خواهیم فرزندانمان درگیر این زندگی سخت و پررنج شوند.»

به همین ترتیب در آن مجموعه از لباس‎های محلی زنانه هم خبری نبود و وقتی علت را جویا شدیم گرانی پارچه ها و هزینه دوخت ودوز این نوع لباس را عنوان کردند که مقرون به صرفه نیست.

دامگاه

حدود ساعت ۱۱صبح، صدای زنگوله‎های پی‎درپی گله‎ها و پارس سگ‌های گله، خبر از بازگشت گوسفندان به همراه چوپانان برای استراحت و آب خوردن می‌داد. همکاران عکاس برای ثبت لحظات ورود دام‌ها به محل استراحت و آبشخور دست به‌کار شدند. ما نیز برای این که تماشای این صحنه‌های زیبا را از دست ندهیم بیرون آمدیم.

به گفته آقای شبانی، دامگاه جایی بود که دام‎هایی که شیر داشتند وارد آن می‌شدند؛ یک آغل یا طویله که یک ورودی پهن و یک خروجی باریک داشت. زمانی که بزها آب می‌خوردند، آنهایی که شیر داشتند برحسب عادت وارد دامگاه می‎شدند و آنهایی که شیر نداشتند در گوشه‎ای استراحت می‌کردند.

جلوی خروجی دامگاه یک یورت کوچک قرار داشت که در اطراف آن چند بلوک گذاشته بودند و مردانی که مسئول دوشیدن شیر بودند روی آن ها می‌نشستند. با گفتن کلمه «دام»، یک بز وارد محوطه یورت می‌شد و بعد از این که شیر آن دوشیده می‌شد به دام‎هایی که در حال استراحت بودند می‌پیوست.

پس از دوشیدن دام‎ها، شیرشان را چرخ و خامه را از آن جدا می‎کنند. همسر آقای شبانی می‌گوید: «خامه ها را می‎جوشانیم و مقداری مایه ماست می‌زنیم و بعد از این که به ماست تبدیل شد در مشک از آن کره یا همان مسکه می‎گیریم. شیرهای صاف و بدون چربی را نیز ماست می‎کنیم و بعد به دوغ تبدیل کرده و در نهایت از آنها کشک و قره‌قوروت درست می‌کنیم.»

جمعیت اندک و تولید بسیار

مسئول امور عشایر استان ضمن تشکر از خبرنگارانی که وی را در این سفر سخت اما پرهیجان همراهی کردند اذعان می‎کند: «جامعه عشایر زحمتکش، کم‌توقع، مولد و سخت‎کوش هستند و با کمترین هزینه بهترین تولید را برای دولت و کشور دارند. دولت باید توجه ویژه‎ای به این قشر داشته باشد، زیرا اگر از دام مرتعی حمایت شود کاهش وابستگی را به دنبال دارد.»

جواد شمس با اشاره به این که جامعه عشایری به‌عنوان سومین جامعه کشور با ۲۵۲ هزار خانوار، نقش مؤثری در پیشبرد زمینه‌های مختلف کشور دارند می‌افزاید: «جمعیت عشایر کشور در حال حاضر حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است که کمتر از دو درصد جمعیت کشور را شکل می‌دهد اما همین جمعیت اندک حدود ۳۵ درصد تولید گوشت قرمز کشور و حدود ۲۵ درصد تولیدات صنایع‌ دستی کشور را به خود اختصاص داده‌اند.  عشایر استان یزد شامل هزار و ۴۲۳ خانوار در سه شهرستان هرات، مروست، ابرکوه و بخش ندوشن مستقر هستند و جمعیتشان حدود چهارهزار و ۸۰۰ نفر است. این جمعیت اندک در حال حاضر دارای ۲۵۰ هزار رأس دام سبک هستند که حدود ۲۰ درصد گوشت قرمز تولیدی استان، حاصل زحمات این قشر است.»

شمس یادآور می‌شود: «خدا را شکر در دولت فعلی به عشایر توجه ویژه‌ای شده و امیدواریم که این حمایت‎ها تداوم داشته باشد اما اکتشافات معادن و بهره‌برداری از آنها، احداث بزرگراه و راه آهن از مشکلات اصلی عشایر و مراتع آنهاست که باید دولت تدبیری کند و سهم اجتماعی عشایر در این مجموعه ها دیده شود.»

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب