اگرچه فقدان رئیسی را می توان یک خسران بزرگ برای ایران دانست،اما باید به این نکته توجه داشت که سیاست خارجی و نگاه تهران به جهان و خاورمیانه در دوران پس از رئیسی هم تغییر نخواهد کرد.به زبان سادهتر، میراث رئیسی همچنان ادامه مییابد.
اطلاعات نوشت: بسیاری از صاحبنظران رئیس جمهور رئیسی را نماد سیاست خارجی تهران میدانند که کاملا براساس مبارزه علیه «اسرائیل» بنا شده است و حمایت از آرمان فلسطین را با نهایت فداکاری دنبال می کند.
ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری ایران در سانحه تکان دهنده بالگرد در استان آذربایجان شرقی جان باخت. درگذشت او در کنار درگذشت همرزمان، محافظان و دکتر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه اتفاق افتاد که به طغیان غم و اندوه گستردهای در متن جامعه ایران انجامید و شاهد بودیم که پیامهای تسلیت از هر گوشه و کنار جهان به سمت تهران سرازیر شد. پرچمهای برخی کشورها به حالت نیمه افراشته در آمد و بازتابهای داخلی و بینالمللی درباره میراث او در مرکز پوشش رسانههای بینالمللی قرار گرفت.
گرچه فقدان رئیسی را می توان یک خسران بزرگ برای ایران دانست،اما باید به این نکته توجه داشت که سیاست خارجی و نگاه تهران به جهان و خاورمیانه در دوران پس از رئیسی هم تغییر نخواهد کرد.به زبان سادهتر، میراث رئیسی همچنان ادامه مییابد.
دلایل واضح است. برخلاف گمانهزنیهای بیاساس در غرب، میراث ابراهیم رئیسی عمیقاً در نظام سیاسی ایران جا افتاده است، جایی که در مورد موضوعاتی مانند نسلکشی وحشیانه «اسرائیل» در غزه اتفاق نظر وجود دارد.
ایران همچنین یک رژیم توتالیتر نیست که در آن مرگ یک چهره کلیدی، منجر به تغییر رژیم یا فروپاشی روابط اجتماعی بین جامعه و حاکمان شود.
در واقع، رقابت آتی در انتخابات 2024 در کمتر از 50 روز، مربوط به رقابت نامزدها برای نزدیکی به رهبر معنوی است، نه درگیری های ایدئولوژیکی که گریبانگیر کشورهای دیگر، به ویژه در جهان غرب شده است.
جانشین موقت ابراهیم رئیسی و معاون او «محمد مخبر» است که به حمایت از تمایلات ایدئولوژیک ایران به ویژه در مورد حمایت از روسیه در برابر اوکراین مشهور است. با این حال، نقش سرپرستی محمد مخبر توسط رئیس جمهوری بعدی دنبال خواهد شد که به پیگیری دستورکارِ نظام ایران ادامه خواهد داد.
ایران ،محقق شدن صلح واقعی درخاورمیانه را در حل بحران فلسطین و توقف تجاوزات وحشیانه و نسل کشی اسرائیل می داند؛ از این رو، در حمایت بی چون و چرای ایران از آرمان فلسطین وقفه ای حاصل نخواهد شد و لحن منتقدانه ایران درباره سرزنش تلاشهای آمریکا برای نفوذ در منطقه ادامه خواهد یافت.در واقع تهران نشان خواهد داد که دوران پس از رئیسی ، حکومت در ایران بهعنوان یک حکومت دینسالارِ اسلامی ادامه مییابد، نه یک دولت استبدادی.
اصولاً یک حکومت دینی دستورات دینی را با تصمیم گیری مشورتی ترکیب می کند و اجازه می دهد تا در مورد رویکردها نسبت به موضوعات مهم ملی به ویژه امور خارجی، اتفاق نظر وجود داشته باشد. دقیقاً همین موضوع اسرائیل را آزار میدهد.همچنین نزدیکی ایران با عربستان سعودی با میانجیگری چین در زمان ریاست جمهوری رئیسی اتفاق افتاد و انتظار می رود تعامل اقتصادی و نظامی بیشتر بین ایران، چین و روسیه همچنان ادامه یابد. تمامی این عوامل برای اسرائیل به شدت نگرانکننده هستند.
در مورد رژیم جنایتکارِ اسرائیل هم سیاست روشن است. رژیم صهیونیستی باید جنایات جنگی علیه فلسطینیان بیگناه را متوقف کند وگرنه ممکن است در معرض حمله جدید حماس یا حتی تهران قرار بگیرد.
باید بگوییم عزاداری حماس برای درگذشت رئیسی و ابراز همدردی انصارالله یمن با مردم و حکومت ایران پس از این ضایعه بزرگ اسرائیل را به شدت عصبی کرده است.یکی دیگر از مؤلفههای کلیدی سیاست خارجی ایران، دیدگاه این کشور نسبت به سیاست عدم اشاعه هستهای منطقهای است.تهران میگوید شاید به دلیل برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای اسرائیل در برههای مجبور شود در سیاست های هستهای خود بازنگری کند. همچنین، ایران پس از خروج آمریکا در دوران ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ «برجام» به این توافقنامه بیاعتماد شده است.
با توجه به اینکه سیاست ملی هستهای توسط رهبر، آیتالله خامنهای و شورای عالی امنیت ملی تعیین میشود و نه رئیسجمهور،این موضوع گمانهزنیها را در مورد اینکه آیا ایران موضع خود در مورد غنیسازی هستهای داخلی را در دوران پس از رئیسی تغییر خواهد داد یا خیر، از بین میبرد.
موضع ثابت تهران نشان میدهد که خصومت با برنامه مبهم «اسرائیل» که حق مشروع ایران برای غنیسازی هستهای داخلی را تقویت میکند، ادامه خواهد داشت. لغو توافق هستهای 2015 به دلیل حماقت آمریکا همچنین مستلزم آن است که تهران فعالیتهای غنیسازی خود را در مواجهه با اقدامات غربیها افزایش دهد.
این پیام واضح است: اگر «اسرائیل» سلاحهای هستهای را به شیوهای مبهم تولید کند، ایران با فعالیتهای غنیسازی خود به خاطر نگرانیهای مربوط به اشاعه هستهای پاسخ خواهد داد. برای ایران، موضوع بازدارندگی اجبار است، نه انتخاب.از نظر جنبشهای مقاومت در خاورمیانه، حمایت ایران از حزبالله ادامه خواهد داشت، زیرا این گروه یک جنبش سیاسی مشروع و نه یک سازمان تروریستی بهشمار میرود که رژیم جنایتکار صهیونیستی آن را به چالش میکشد.
میراث امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه رئیسی که مبتنی بر نزدیکی با سپاه پاسداران، ارتباط با کشورهای حاشیه خلیج فارس و مدیریت روابط با شخصیت هایی چون حسن نصرالله است نیز ادامه خواهد داشت.
باز هم، این نشان میدهد که تمایل ایران به بازدارندگی منطقهای در برابر بربریت اسرائیل با قوت ادامه خواهد یافت.برای «اسرائیل»، این دوران نگرانکنندهای است.
واکنش شتابزده تلآویو در انکار نقش داشتن تلآویو در مرگ رئیس جمهوری ایران نشان میدهد که رژیم نتانیاهو در بحبوحه افزایش نارضایتی داخلی و بینالمللی و اتهامات جدی در مورد در مورد نسلکشی این رژیم در غزه، در شرایط سختی قرار گرفته است.
اگر رئیسی زنده بود،او از تصمیم دادستان کل دیوان بینالمللی کیفری برای پیگیری حکم بازداشت نتانیاهو و همپیمانانش که با مواضع حکومت ایران همخوانی دارد، استقبال میکرد.آنچه واضح است اینکه سیاست خارجی ایران بنیادین است و افراد تعیین کننده آن نخواهد بود. رئیسی اما مظهر سیاست خارجی تهران بود که قاطعانه علیه «اسرائیل» موضع میگرفت و آرمان فلسطین را با نهایت فداکاری دنبال میکرد.
منبع: المیادین انگلیسی نویسنده:حمزه رفعت - مترجم:آرش میریخانی