سارا و نیکا: در فکر بازگشت به ایران هستیم

همشهری آنلاین نوشت: انتشار خبر ساخت سری جدید پایتخت و غیبت سارا و نیکا از فصل هفتم این سریال و انتخاب دوقلوهای جدید، بازتاب های فراوانی را در شبکه های مجازی ایجاد کرد تا آنجا که سارا و نیکا فرقانی اصل به آن واکنش نشان داده و اعلام کردند: «هیچ چیزی صد در صد نیست و داستان پایتخت قرار است ۱۰ سال جلوتر برود و ما بزرگ تر شویم.»

شورش شماعی‌زاده علیه معین؛ پرونده «بازگشت» به کجا ختم می‌شود؟

در همین رابطه این دو بازیگر دوقلو که ساکن سوئد هستند و در اولین فصل پایتخت ۶ ساله بودند و حالا در آستانه ۲۰ سالگی قرار دارند در گفتگوی تصویری درباره حضورشان در پایتخت و حواشی که در این باره ایجاد شده بود به نکات خواندنی اشاره کردند.

خلاصه گفتگوی او را در ادامه بخوانید:

-ما از هشت ماهگی با مادرمان که در برنامه به خانه بر می‌گردیم آموزش فرش بافی می داد به تلویزیون آمدیم و همانجا برای یک سریال انتخاب شدیم. بعد که بزرگ‌تر شدیم عکس ما را آقای تنابنده و مقدم دیدند و قرار شد فقط عکس ما در سریال باشد اما بعد خوششان آمد و ترجیح دادند ما بازی کنیم.

ما ۶ ساله بودیم و خیلی کوچک بودیم در واقع به ما گفتند قرار است از صبح تا شب بازی کنید. ما فکر کردیم عروسک بازی است اما یکهو دیدیم مامان بابای جدید داریم و کامیون و دوربین و... و. و سریال پایتخت شروع شد.

- قرار است هم نسخه سینمایی و هم سریالی آن ساخته شود اما با ما هنوز صحبتی نشده و گفتند هیچ چیز صد در صد نیست. به ما گفتند حضور بازیگران دیگر هم قطعی نیست. ممکن است ما را حذف کنند ممکن است هم نکنند. برای ما خیلی حاشیه درست کردند. مثلا به ما می‌گفتند چرا شما دیالوگ ندارید. در حالی که این موضوع اصلا دست ما نیست. ضمن اینکه همه چیز در بازیگری دیالوگ نیست. همین که از کودکی پا به پای آنها بودیم کار بزرگی بود. گاهی ۱۷ ساعت پشت سر هم کار می‌کردیم به ما قهوه می‌دادند که خوابمان نبرد.

- تا وقتی خشایار الوند زنده بود همه چیز متفاوت بود او حتی لباس بازیگران را هم انتخاب می‌کرد. صدا و لحن بازیگران را هم در می‌آورد و می‌گفت باید مثلا ارسطو اینطوری بگوید. نقی این‌طوری حرف بزند. حالا هم تا آقای تنابنده هست همه چیز خوب است اما تا وقتی او بود با محسن تنابنده انرژی فوق‌العاده ای وجود داشت.

- از ته دلمان دوست داریم در پایتخت باشیم چون با آن بزرگ شدیم بخشی از زندگی مان شده انگار خانواده ما هستند. اگر نباشیم خوب یا بد باید بپذیریم اما حتما دلمان خیلی تنگ می‌شود.

-درباره رقم دستمزد ما چیزی نپرسید چون همین هم دوباره حاشیه می‌شود. فقط بگوییم برای ۶-۷ ماه که یک فصل بود بالاتر از ۱۰۰ میلیون بوده است. ولی خب ما اگر واقعا به ما هیچ پولی نمی دادند هم باز بازی می‌کردیم. چون واقعا مثل خانواده ما بوده. پیشنهادهای دیگری هم داشتیم هم سینمایی هم تلویزیون اما خب یا سر کار پایتخت بودیم یا باید سوئد باشیم و به درسمان ادامه دهیم. در فکر این هستم که برگردیم ایران ما شخصا خودمان زندگی در ایران را بیشتر دوست داریم. اینجا ۶ ماه شب و ۶ ماه روز است و تحمل آب و هوا از همه سخت تر است. به هر حال ایران را دوست داشته باشی هیچ جای دیگر به چشمت نمی آید.

- من شغل پدرم را نمی‌گویم چون ممکن است دوباره حاشیه شود اما شغل مادرم در سوئد کمک به کودکان اوتیسم است.

- همین حاشیه خواستگاری امیر تتلو از ما که درست شد برای این بود که ما را خراب کنند. ما ندیدیم اما خب برای ما هم این خبرها را می فرستادند. ما اصلا اعتقادی به حاشیه و جذب فالوئر و مخاطب نبودیم. بازیگر اگر کارش را درست انجام دهد خود به خود دیده می‌شود و همیشه در بورس باقی می‌ماند. اصلا نیازی به ایجاد حاشیه برای نقش گرفتن و دیده شدن نیست. همیشه هم سعی کردیم از حواشی دور بمانیم.