عکسی تکان‌دهنده از دورهمی قدیمی بازیگران ایرانی

برترین نوشت: عزت‌الله انتظامی که دیگر نیست و البته عمر مفید و پرباری هم داشت اما او متعلق به نسلی بود که فقدانشان انگار قرار نیست پر شود. با رفتنش یک کاراکتر منحصر به فرد از سینمای ایران رفت. انگار آن نقش‌هایی را که عزت انتظامی اجرا می‌کرد، مختص به خودِ او بوده، جای خودش و جای نقش‌هایش را با هم از سینمای ایران بود، حضورش در هر محفلی رنگ و وزن بود، همان کت بلند سبز، آن دستان متواضع جمع شده روی شکمش، آن نگاه ته نشین شده، در گوشه عکس اما در متن نگاه مردم.

گوهر خیراندیش و جمشید اسماعیل‌خانی

خیراندیش البته در تمام این سال‌ها حضور متناوبی داشته اما انگار درد نبودن جمشید خان برای او تمامی ندارد، همین چند وقت پیش بود که در یک پادکست از شب رفتن اسماعیل‌خانی می‌گفت، هنوز داغ جمشید بر صدای گوهر خیراندیش لرزه می‌اندازد، فراتر از کاراکترهای هنری این زوج، آن شیمی رابطه بی‌همتایی که داشتند از چهره آن‌ها چیز یگانه‌ای ساخته که مشابهش را کمتر دیده‌ایم. از آن زوج مطمئن این عکس حالا یکی رفته و یکی هم مانده، آن که مانده اما آن آدم مطمئن این عکس نیست.

رضا عطاران؛ سلطان هنوز بر تاج و تخت ننشسته بود

در آن سال‌ها رضا عطاران اندازه سهمش از همین عکس بود، کسی نمی‌دانست او قرار است پولسازترین آدم سینمای ایران شود، آن قدر که اسمش که در یک پروژه باشد فروش چند میلیاردی آن پروژه تضمین شده باشد، عطاران آرام آرام پیشرفت کرد و با بزنگاه به اوجش در تلویزیون رسید، البته از همان اوج رانده شد و به سینما پناه برد. نمک ذاتی‌اش و آن کاراکتری که به واسطه فعالیت‌هایش در صداوسیما در ذهن مردم نشسته بود باعث شد که فیلم‌هایش تا همین امروز جزو پرفروش‌ترین‌های سینمای ایران باشد، البته درباره عطاران ذکر این نکته واجب است که او به واسطه سکوتش در اعتراضات سال اخیر آن جایگاه پیشین را تا اندازه‌ای از دست داده است.

در این عکس البته امین حیایی و نیلوفر خوش خلق هم حضور دارند، نیلوفر خوش‌خلق مدت‌هاست برای ادامه تحصیل به امریکا رفته است. حیایی در این سال‌ها خوب پول درآورد و خودش را از آتش دور نگه داشت، کیهان ملکی البته دچار حواشی غریبی شد، او را در آن سال‌ها با روزگار جوانی می‌شناختیم. مجید صالحی هم سعی کرد خودش را حفظ کند و آسه می‌رود و آسه می‌آید و پولش را در می‌آورد و باقی ساکنین عکس هم نوسان خاصی نداشتند.