اعتماد نوشت: احسان هوشمند، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل قومي در گفتوگویی تلاش ميكند نوري به ابعاد پنهان گزارههايي بتاباند كه زمينههاي افزايش وقوع يك چنين حملاتي را بيشتر ميكند. به اعتقاد اين پژوهشگر، دليل اصلي انجام اين حملات، جلوگيري از تحقق توسعه در چابهار و مناطق شرقي كشور است. هوشمند همچنين نحوه عملكرد دولت در مناطق مرزي را منفعلانه و فاقد راهبردهاي متوازن ارزيابي ميكند.
هوشمند در این خصوص اظهار کرد: براي تحليل شفاف رخدادها، بايد در عمق حوادث سير و غور كنيم. جيشالعدل مدعي است كه در عمليات اخير بيش از 168 نفر از نيروهاي خود را براي انجام عمليات راهي ايران كرده است. اين گروه تروريستي ادعا ميكند گردانهاي استراتژيك فداييان عدل الهي با گردانهاي جان بر كف عدل و واحد اطلاعات و امنيتش را براي انجام عمليات ميداني وارد خاك ايران كرده است. 29نفر از اين تعداد، عضو گردانهاي عدل الهي بودهاند كه 18نفر از اين تعداد كشته شدهاند و 11نفر هم زنده باقي ماندهاند. بر اساس دادههاي اطلاعاتي جيشالعدل، 139نفر ديگر همراه اين تيم يا زنده به پايگاه خود برگشتهاند يا در ايران براي عملياتهاي بعدي باقي ماندهاند. اگر اين روايت صحت داشته باشد، از نظر كميت افراد شركتكننده در عملياتهاي تروريستي اتفاق بيسابقهاي در تاريخ معاصر ايران رخ داده است. در واقع از دوران مشروطه تا به امروز هرگز يك چنين عملياتي در اين سطح و وسعت در استان سيستان و بلوچستان رخ نداده بود. به نظر ميرسد اين عمليات را بايد بزرگترين عمليات نظامي و تروريستي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در استان سیستان و بلوچستان محسوب كرد.
وی افزود: بر اساس آمارهاي رسمي ارايه شده، حدود 34 نفراز طرفين، جانشان را در اين رويداد تروريستي از دست دادهاند كه نشاندهنده ابعاد بزرگ اتفاقاتي است كه طي 2روز در منطقه بروز كرده است. بنابراين از نظر امنيتي و نظامي، حادثه مهمي در منطقه شكل گرفته است. اما بايد توجه داشت، اين رخداد فقط ابعاد نظامي و امنيتي ندارد. به عبارت ديگر، مقابله با گروههاي تروريستي بدون توجه به مناسبات اجتماعي آن هم در منطقهاي مانند سيستان و بلوچستان، دستاورد زيادي نداشته است. اين رويكرد در نقاط ديگري هم آزموده شده است. به عبارت ديگر در بخشهايي كه شكافها مديريت شده، راهكارهاي لازم براي معضلات اجتماعي پيدا شده و ساير تدابير لازم انديشيده شده، بروز خشونت نيز به حداقل رسيده است. بر عكس در بخشهايي كه شكافها به حال خود رها و معضلات اجتماعي و سياسي، تعمدا ناديده گرفته شدهاند و براي حل و فصل آنها راهحلهاي كارشناسانه تدارك ديده نشود، مساله همچنان نمايان خواهد بود، همانطور كه مشكلات انباشته شده گذشته در منطقه خود را در قالب حضور گروههاي تروريستي نمايان كرده است. اين گزاره از اين نظر داراي اهميت است كه سيستان و بلوچستان به واسطه فضاي اجتماعي ويژه خود و وجود مناسبات سنتمحور، قدرت طوايف و مولويها، سرداران و سرامدان اجتماعي، واجد ويژگيهايي است كه از آنها ميتوان در راستاي حل مسائل و معضلات منطقهاي استفاده كرد.
این جامعه شناس ادامه داد: به نظر ميرسد دولت سيزدهم از اين منظر به شكل حيرتانگيزي نتوانسته از ظرفيتهاي بزرگ اجتماعي استفاده كند.به ويژه كه در انتخابات گذشته نيز بخشي از مولويهاي شاخص استان از رييسي حمايت كردند ولي در مقابل دولت آقاي رييسي متوجه حساسيتهاي پيچيده اين منطقه با اهميت از ايران عزيز نشد.شايد بد نباشد موضوع اينگونه مطرح شود كه در تاريخ معاصر ايران در دو دوره شاهد گسترش خشونتها در سيستان و بلوچستان بودهايم. دوره اول در دولت محمود احمدينژاد و در دوره فعلي كه دولت ابراهيم رييسي حاكم بوده است.
وی درباره هدف قرار دادن چابهار عنوان کرد: جيش العدل در اين انتخاب به دو نكته توجه كرده است: نخست) جيشالعدل رسما اعلام كرده است، هدف از اجراي اين عمليات، تلاش براي ناكام گذاشتن بخشي از برنامههاي طرح موسوم به توسعه سواحل مكران است. پس اين گروه تروريستي صريحا ميگويد نميخواهد برنامه توسعه سواحل مكران پيشرفتي داشته باشد. چرا كه اين طرح به دنبال آن است كه شهروندان غير بلوچ را به سواحل بلوچستان بكشاند (از نظر جيشالعدل) تا از اين طريق بافت زباني و مذهبي چابهار را تغيير دهد. جيشالعدل مدعي است با طرح توسعه سواحل مكران و استقرار گروههاي مناسبات منطقه به هم ميخورد. نبايد فراموش كرد پروژه توسعه سواحل مكران زيرساختهاي نظامي و امنيتي خاص خود را هم خواهد داشت. پس جيشالعدل به لحاظ تئوريك اهدفي را تعريف ميكند، ضمن اينكه اضافه ميكند، جمهوري اسلامي براي توسعه سواحل مكران به دنبال آن است كه پاي چين، هندوستان و روسيه را به منطقه باز كند. حيرتانگير اينكه اين گروه تروريستي ادعا ميكند كه قصد ندارد به منافع سه كشور هند، چين و پاكستان آسيبي وارد سازد و به اين كشورها توصيه ميكند كه با طناب ايران وارد چاه توسعه مكران نشوند! اين ميداني است كه گروه تروريستي جيشالعدل ترسيم ميكند. بايد ديد چه راهبردي در برابر اين پروژه بايد در دستور كار قرار بگيرد تا راهبرد جيشالعدل محقق نشود. البته اين اظهارات به هیچوجه ريشه در واقعيت ندارد و هر ايراني حق دارد هر سكونتگاهي را در قلمروي كشور انتخاب كند. همانطور كه بسياري از اهل سنت در شهرهاي تهران و ساير شهرها زندگي ميكنند.