طرفداری نوشت: بخش مهمی از روزنامه جهان ورزش در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۸۰ به موضوع گزارشگر بازی ایران ایرلند و چرایی غیبت عادل فردوسی پور و جواد خیابانی اختصاص داشته است.
روزنامه جهان ورزش گزارش جالبی درباره انتخاب گزارشگر آن زمان منتشر کرده و چیزی که بیش از همه به چشم میآید، برخی خرافات مردم است. مثلا در آن زمان مردم اعتقاد داشتند صدای عادل فردوسی پور برای تیم ملی ایران بدشانسی میآورد و او نباید مسابقه ایران و ایرلند را گزارش کند.
گزارش این روزنامه در این خصوص را میخوانید؛
اولش با یک تلفن شروع شد. بعد شد دو تا و همینطوری بگیر برو تا آخر اولش یک انتقاد کوچک بود بعد کمی بیشتر از یک انتقاد و بعدش به جایی رسید که خیلی باریک بود. کار به جاهای باریک رسیده بود.
یک گزارشگر خوب فوتبال با اسم عادل و شهرت فردوسی پور و یک گزارشگر دیگر فوتبال با اسم کامل جواد خیابانی خودشان تصمیم گرفتند فعلا ساکت باشند. ساکت، ساکت هم که نه، فقط برای بازیهای تیم ملی کمی احتیاط به خرج بدهند و بعد؟ خدا را چه دیدی، شاید همه چیز درست شود. عادل نمی خواهد صحبت کند. اما چه فایده؟ همه می دانند که او برای چی تصمیم گرفته فعلا بازیهای تیم ملی را گزارش نکند. کافی است یکی دو بازی را گزارش کنی و تیم ملی خوب نتیجه نگیرد، آن وقت برای این مردم خرافاتی عامل عدم نتیجه گیری پیدا میشود. نه تاکتیک، نه تکنیک، نه سیستم، نه روحیه بازیکنها، نه حریف، نه شرایط آب و هوایی، نه افت بازیکنان، نه دستورات مربی و نه هزار و یک چیز دیگر عامل باخت نیست. فقط گزارشگر بازی. او که گزارش میکند بدیمن است. اصلا صدایش طوری است که تیم نتیجه نمیگیرد و به قول یک مدیر این توهین به تیم ملی است: به نظر من این توهین به تیم و گزارشگر است. مگر نتیجه گرفتن تیم ربطی به حرفهایی که از دهان مربی خارج میشود دارد؟ این یعنی زیر سوال بردن تلاش سرمربی، بازیکن و کل تیم. اینطور نیست؟
خرافات علیه عادل
عادل فردوسی پور بازی ایران و تایلند را گزارش کرد که بازی بدون گل مساوی شد. بازی ایران و عربستان را گزارش کرد که ۲ بر ۲ مساوی شد و جالب اینکه مردم بعد از این بازی به خیابان ریختند.
مسابقه ایران و بحرین که به شکست ایران انجامید تنها مرتبهای است که صدای فردوسی پور روی بازی بوده و در آن بازی ایران باخته است. تلفنهای زیاد به دفتر نشریات نشان از خرافاتی بودن تلفن کنندگان داشت: آقا هر وقت که فردوسی پور بازی رو گزارش می کند تیم بد نتیجه می گیرد، اصلا بد یمن است و صدایش برای تیم بدشانسی میآورد!
و اینطوری شد که عادل تصمیم گرفت فعلا گزارش نکند. شاید این طوری آن عده «خرافاتی» متوجه شوند که نتیجه بازی ربطی به صدای گزارشگر آن بازی ندارد. مثلا ایران از ایرلند باخته و گزارشگر بازی هم مزدک میرزایی بوده حالا چطور؟
زمانی میگوید: من متاسفم این واقعا بی پایه و اساس است. چاپ یکی دو پیام تلفنی در روزنامه سر انجام بخشی از جامعه را به یک باور غلط میرساند. بعد از یکی دو بازی که آقای فردوسی پور بازی را گزارش کرد این باور در بخشی از جامعه به وجود آمد که او بدیمن است. پس تیم چی؟ آن همه توصیه هایی که مربی میکند و تلاش خود بازیکنان چی میشود؟ خود آقای فردوسی پور نخواسته که فعلا مسابقه ای را گزارش کند و به نظر من همه این حرفها خرافات و انحراف از اصل موضوع است بر علیه یک گزارشگر توانا.