یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۴
نظرات: ۰
۰
-
صدای این زنگ خطر را می‌شنوید؟!

براساس نظرسنجی رصد خانه مهاجرت ایران، بیش از ۶۰ درصد ایرانی‌ها تمایل به مهاجرت دارند؛ عددی که واقعا دردآور است و نشان می‌دهد سطح حس تعلق به کشور به شدت کاهش یافته است.

محمود نجفی عرب، رئیس اتاق بازرگانی تهران در اطلاعات نوشت: آنچه امروز «مهاجرت» را به یک دغدغه ملی و مساله اجتماعی و اقتصادی بدل کرده است، اوج گرفتن آن و شکل‌گیری موج گسترده تمایل به مهاجرت از کشور است؛ نکته‌ای که مرکز مطالعات استراتژیک ریاست‌جمهوری از آن به عنوان «ورود به فاز مهاجرت عام» یا « مهاجرت توده‌وار» یاد کرده است؛ اتفاقی که می‌تواند تبعات منفی جدی برای جامعه و فرآیند رشد و توسعه کشور به همراه داشته باشد.

طبق آمارها در ۱۰ سال اخیر به صورت متوسط سالانه ۲۷ هزار ایرانی اقامت کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکا را اخذ کرده‌اند و براساس گزارش رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۱ حدود ۶۵ هزار نفر از کشور مهاجرت کرده‌اند؛ در شرایطی که در نظرسنجی همین سال این مرکز بیش از ۶۰ درصد ایرانی‌ها تمایل به مهاجرت دارند؛ عددی که واقعا دردآور است و نشان می‌دهد سطح حس تعلق به کشور به شدت کاهش یافته است.

اما سوال این است که چرا به چنین روزی گرفتار شده‌ایم که درصد بالایی از جمعیت کشور تحقق رویاهایشان را در سرزمین‌های دیگر جست‌وجو می‌کنند؟ پاسخ به این سوال به عوامل متعددی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باز می‌گردد اما ریشه اصلی آن را باید در کاهش شدید اعتماد اجتماعی و سقوط سرمایه اجتماعی دنبال کرد. اگر روزی بیشتر شاهد مهاجرت دانشجویان و نخبگان علمی برای تحصیل به کشورهای دیگر بودیم حالا می‌بینیم از ورزشکاران مدال‌آور و فعالان استارت‌آپی گرفته تا کارمندان و کارگران آرزوی مهاجرت دارند و حتی بسیاری از خانواده‌ها، فرزندانشان را از همان کودکی به مدارس خارج از کشور می فرستند.

برای مثال طبق آمار سازمان نظام پزشکی تعداد گواهی گوداستندینگ از حدود ۷۵۰ نفر در سال ۱۳۹۷ به ۶ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است؛ اتفاقی که اثرات منفی شدید خود را در سال‌های آینده با کمبود پزشک، داروساز و به خصوص پرستار در نظام درمان کشور نشان خواهد داد. 

لذا باید گفت به صورت کلی ، تهی‌شدن کسب‌وکارها از سرمایه‌های انسانی و نیروی کار جوان و خلاق به ویژه در اکوسیستم فناوری و مشاغل تخصصی و فنی، زنگ خطری جدی برای اقتصاد و رشد و توسعه کشور محسوب می‌شود زیرا یکی از پتانسیل‌ها و پشتوانه‌های اصلی اقتصاد ایران در سال‌های گذشته نیروی کار و سرمایه انسانی بوده است که در حال خدشه‌دار شدن است. 

همچنین ،طبق گزارش بانک مرکزی در طول ۲۰ سال گذشته که در ۱۲ سال آن میانگین نرخ سرمایه‌گذاری منفی بوده است، حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است؛ عددی که طبق برنامه هفتم توسعه معادل نیاز کشور برای رسیدن به رشد ۸ درصدی در یک سال است.

دراین باره باید به یافته های گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری اشاره کرد که در بخشی از یک پژوهش دو عامل «نااطمینانی» و «ناامنی» اقتصادی را مهم‌ترین دلایل مهاجرت کارآفرینان و فعالان استارت‌آپی عنوان کرده و نوشته است: تحریم‌های اقتصادی، تورم شدید، تغییر نرخ ارز، ناامنی و پیش‌بینی‌ناپذیری نظام اقتصادی، به‌صرفه نبودن تولید، بوروکراسی پیچیده و بی‌ثباتی در سیاست داخلی و خارجی و در مقابل جذاب بودن محیط سرمایه‌گذاری و ثبات کشور مقصد مهم‌ترین دلایل علاقه به مهاجرت در بین کارآفرینان و فعالان استارت‌آپی است.

در شرایط کنونی معتقدیم برای مدیریت مسئله مهاجرت نیروی انسانی و فعالان اقتصادی و کسب‌وکارها ضرورت دارد انگاره حاکمیت از بخش خصوصی و جامعه دچار تغییر شود. در گام اول ضرورت دارد سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به نحوی تنظیم شود که ضمن تضمین معیشت شایسته، مردم بتوانند به کار و زندگی خود در جامعه دلبستگی و نسبت به آتیه خود و فرزندانشان امید پیدا کنند. در غیر این صورت و در فقدان امید به فردای بهتر، نیروی کار نیز به عنوان بخشی از جامعه، دچار احساس بی‌نقشی و بی‌تفاوتی شده و روند مهاجرت به شکل «توده‌وار» افزایش خواهد یافت و سرمایه اجتماعی حاکمیت دچار استهلاک بیشتر می‌شود.

همچنین معتقدیم اگر در جهت تغییر الگوی حکمرانی قدم برداریم و به جای پافشاری بر راه‌های رفته بی‌حاصل ،به الگوهای جهانی پیشرفت و توسعه که با ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورمان هم‌خوانی دارند توجه کنیم می‌توانیم به مسیر درست برگردیم و شاهد رشد شدید حس تعلق و کاهش موج مهاجرت و خروج سرمایه از کشور باشیم.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی