چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۶
نظرات: ۰
۰
-
وقتی صدای تبر در هیاهوی شهر گم می‌شود

حق درختان این پایتخت آلوده نبود که با آن همه بخشندگی و زیبایی، به ناگاه بیمار و خشک شوند. یکی دو سال است که تب بی‌مهری به جانشان افتاده و تیشه به ریشه آن‌ها زده است.

مریم مرتضوی‌نسب خبرنگار اطلاعات نوشت: درختان نشانده شده بودند تا سال‌های درازی با ما و آیندگان ما بمانند و زیبایی ببخشند شهر را و چشم امیدی باشند برای تفرج و تماشا، همان‌ها که در این سال‌های آلودگی، نقش هستی‌بخشی را هم به سایر وظایف خود افزودند. حق آن درختان این نبود.

حق درختان صبور و استوار این پایتخت آلوده نبود که با آن همه بخشندگی و زیبایی، به ناگاه بیمار و خشک شوند. یکی دو سال است که تب بی‌مهری به جانشان افتاده و تیشه به ریشه آن‌ها زده است. شهرداری تهران، اداره منابع طبیعی استان و اداره آب و فاضلاب ازیک‌طرف و کنشگران محیط‌زیست از طرف دیگر، مجادله‌ای را از سال گذشته آغاز کردند که بالاخره پای دادستانی را به ماجرا باز کرد.

سایه تبر

«پیر و فرتوت بیمارند و چاره‌ای جز قطع آن‎ها نیست»، شهرداری تهران و اداره کل منابع طبیعی که متولیان اصلی این جنگل‌ها هستند ‌چنین می‌گویند. آب و فاضلاب استان هم آب به آسیاب آن‌ها می‌ریزد. به این صورت که با حفر چاه‌های عمیق 300 متری، چاه‌های 90 متری شهرداری را که برای آبیاری آن‌ها بوده، خشکانده است. این ادعای رئیس سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران در اواخر تابستان است. 

در حالی که برخی مسئولان، بسیاری را از سیاسی کردن ماجرا برحذر می‌دارند اما سمت و سوی دیگر ماجرا غیر از این را برنمی‌تابد.چندی پیش، محمد درویش، کنشگر محیط‌زیست به منابع رسمی اعلام کرد که 314 هکتار از فضای سبز تهران از مرداد 1400 تا مرداد 1403 نابود شده است. در حال حاضر نیز شش هزار و 230 هکتار از پوشش فضای سبز تهران در معرض تشنگی قرار دارد.

 وی همچنین اظهار کرد که شهرداری به دنبال مجوز از اداره منابع طبیعی استان تهران برای قطع 16 هزار و 500 اصله درخت است، به این دلیل که خشک شده‌اند. 

اداره منابع طبیعی استان هم اوایل آبان به‌طور رسمی اعلام کرد عمده توده‌های جنگلی اطراف تهران به سن دیرزیستی رسیده و پیر شده‌اند.

پیری بهانه است

مصطفی خوشنویس، رییس هیأت مدیره انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع و پژوهشگر درخت در ایران، نظری بی‌اندازه متفاوت با مسئولان پایتخت دارد. او می‌گوید: دیرزیستی کدام است؟ این درخت‌ها در اوج جوانی خشک شدند و از بین رفتند. درختی که ۳۰ یا ۴۰ و حتی ۶۰ سال سن دارد که پیر محسوب نمی‌شود. درخت کاج، 38۰ تا 40۰ سال عمر می‌کند و ۵۰ سال اول، جزو عمر جوانی‌اش به‌حساب می‌آید!

وی ضمن تأکید بر این که برخی حرف‌ها در این زمینه پذیرفتنی نیست، می‌افزاید: درختان کاج تهران در شرایط خیلی خوب در سال‌های 1347 تا 1350 کاشته شده‌اند و الان پنجاه و اندی سال دارند. با قطع این‌ها در چنین شرایط دشواری اگر بخواهیم دومرتبه این‌همه درخت بکاریم باید ۷۰ تا ۸۰ سال دیگر منتظر باشیم تا به‌اندازه امروز برسند. با این کار به‌راحتی و یک‌دفعه، زمان زیادی را برای فضای سبزمان از دست می‌دهیم.

وی که از اظهارنظر دوباره مسئولان در مورد فرتوتی درختان بسیار آزرده‌خاطر بود در دفاع از مظلومیت این درختان و بسندگی آن‌ها به چهار نوبت آبیاری در سال اشاره کرده و می‌گوید: یک درخت کاج در سال اول کاشت، باید هفته‌ای یک نوبت آبیاری شود تا رشد طبیعی داشته باشد، اما بعد از پنج سال می‌توان آن را 10 روز یک‌بار آب داد و بعد از ۳۰ سال می‌توانیم ۱۵ روز یک‌بار و چه بسا ۲۰ روز یک‌بار آن را آب بدهیم. وقتی درخت بزرگ می‌شود ریشه‌هایش در خاک گسترده‌تر شده و در نتیجه در جذب آب و مواد غذایی عمیق‌تر عمل می‌کند. این درختان حتی در اوج گرمای تابستان از خرداد تا شهریور اگرسه تا پنج نوبت آب می‌خوردند هیچ‌کدام خشک نمی‌شدند، چون در پاییز و زمستان و تا آخر اردیبهشت نیاز به آبیاری ندارند.

بحران آب بهانه است

از جمله عواملی که مسئولان شهرداری و اداره منابع طبیعی آن را مسبب خشکی جنگل‌ها و بوستان‌های پایتخت می‌دانند طغیان آفت سوسک پوست‌خوار است؛ یکی از آفات مهم و ثانویه درختان. آن‌ها به‌موازات این آفت، گرم‌شدن هوا، کاهش منابع آبی، پایان دیرزیستی درختان پهن‌برگ، تراکم درختان، عمق کم خاک زراعی و فقدان سرمای زمستانه را از علل این خشکی‌ها برمی‌شمارند. 

مصطفی خوشنویس اما این سخنان را مردود دانسته و معتقد است اگر بحران آب داریم پس چرا چند صد میلیون مترمکعب آب را در دریاچه خلیج‌فارس می‌ریزیم و بخارش می‌کنیم؟

 وی با زیرسؤال‌بردن احداث این دریاچه می‌گوید: وقتی ما با بحران روبه‌رو هستیم احداث دریاچه یک اشتباه بزرگ زیست‌محیطی به شمار می‌آید. سطح تبخیر در اطراف دریاچه چیتگر تهران، بالای ۲۴۰۰ تا ۲۵۰۰ میلی‌متر در سال است و اگر این سطح تبخیر را نسبت به سطح دریاچه چیتگر محاسبه‌ کنیم متوجه می‌شویم که در سال، چند صدهزار مترمکعب از آب آن تبخیر می‌شود. 

این کارشناس و کنشگر محیط‌زیست مدعی است که ما می‌توانستیم به‌جای دریاچه، جنگلی زیبا ایجاد کنیم و سطح دریاچه را با یک‌دهم آن آب درختکاری کرده و در نتیجه به‌جای دریاچه از آن جنگل سرسبز استفاده کرده و لذت ببریم؛ جنگلی که می‌توانست آشیانه اکولوژیکی برای پرنده‌هایی که بومی منطقه هستند باشد.

مصطفی خوشنویس با اشاره به سخنان مدیر اداره منابع طبیعی در مورد تعداد درختان خشک شده می‌گوید: 16 هزار درخت در این دو سه سال اخیر خشک شده و از این بابت خیلی دلم می‌سوزد. ما مردمی داشتیم که چهارهزار سال پیش در شرایط خیلی سخت آن زمان، از درختان کهن‌سال بذر گرفتند و ۵۰۰ کیلومتر دور از رویشگاه خودشان کاشته و به نهال تبدیلشان کردند. سپس به مدت چهار هزار سال از آن‌ها نگهداری کرده و به نسل ما رساندند، مثل سرو ابرقو، سرو سنگان، سرو بوشهر و سروهای دوقلوی مبارکه و بالای صدها درخت سرو این‌چنینی، همچنین چنارها و گردوها. 

وی با یادآوری رفتار گذشتگان در مواجهه با درختان می‌گوید: چطور مردم گذشته ما آن‌قدر دانش داشتند که راحت می‌توانستند با توانایی‌های آن زمان، درختی را هزارسال نگه دارند، آن وقت ما نمی‌توانیم آن‎ها را با این همه امکانات امروز حفظ کنیم؟! برای همین است که من نمی‌توانم فکر کنم بحران کم‌آبی باعث این قضیه شده است. 

او برای اثبات مدعای خود می‌گوید: اگر کم‌آبی یا هر بحران دیگری در این‌طرف دیوار مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها باعث مرگ کاج‌ها در پارک چیتگر شده، چرا آن طرف دیوار مؤسسه این اتفاق نیفتاده است؟

خوشنویس که به پدر درخت ارس ایران نیز شهرت دارد، ضمن تأکید بر این که ما آب‌های خیلی زیادی را هرز داده و از دست می‌دهیم خاطرنشان می‌کند: چرا دریاچه چیتگر و این‌همه چمن‌کاری‌ها و حتی درختان بید و صنوبر با هشت تا 10 برابر نیاز آبی کاج در کنار بزرگراه‌ها خشک نشدند؟ حتی اگر بحران آب هم داریم می‌توانیم آن را مدیریت کنیم و در این مکان‌ها درختان خشکی‌پسندی مثل داغداغان و ده‌ها گونه دیگر بکاریم و مازاد آبش را برای بقیه جنگل‌کاری استفاده کنیم.

زمین‌خواری 

به باور مصطفی خوشنویس، آب ندادن، دلیل اصلی خشک‌شدن این دست مجموعه‌هاست. او که گمان می‌کند افکاری پشت این ماجراست می‌گوید: وقتی قیمت هر متر از زمین‌های پارک چیتگر چندصد میلیون تومان است، این درخت‌ها باید خشک و زمین‌هایشان خالی شود تا بتوان در آن‌ها ساختمان و برج‌ ساخت. حدس من این است که چنین تفکری پشت این قضیه هست. اگر این تفکر نبود این‌همه چمن‌کاری باآن‌همه نیاز آبی بالا انجام نمی‌شد. ما به‌جای چمن‌کاری می‌توانستیم منطقه را به گونه‌هایی که خشکی‌پسندتر هستند محدود کرده و از مازاد آب برای حفظ درخت‌های پارک چیتگر، پارک سرخه‌حصار و نقاطی از پارک لویزان استفاده کنیم.

موقعیت بحرانی دیگری که این کنشگر از آن گلایه دارد محدوده اطراف بزرگراه قم- تهران و فرودگاه امام است. 

وی با ابراز تأسف فراوان از بی‌مبالاتی در مواجهه با درختان این محدوده می‌گوید: یکی از نقاطی که خیلی حساس است و آبروی یک مملکت به‌حساب می‌آید فرودگاه بین‌المللی آن است، برای این که گذار ملل و مردم مختلف دنیا به این فرودگاه می‌افتد.

آدم دلش می‌خواهد به‌خاطر این درخت‌ها که دارند با شدت و حدت در اوج تشنگی و مظلومیت، خشک و از این طبیعت حذف می‌شوند گریه ‌کند. اگر قرار بود این درخت‌ها را بکاریم که بعد از ۳۰ سال خشکشان کنیم از اول نمی‌کاشتیم. حالا که کاشتیم و دارند خشک می‌شوند اثر منفی آن در طبیعت و روی افکار عمومی ملتمان و روی ملت‎های کشورهای دیگری که از بیرون ما را نگاه می‌کنند خیلی بدتر و بیشتر است. این‌ها خیلی درد دارد. 

وی که با انتشار کلیپ‌هایی در حوزه صیانت از درختان، سعی در آگاه‌سازی افکار عمومی و مسئولان دارد می‌گوید: یکی از نتایج ضبط و انتشار کلیپ‌ها ورود دادستانی به این قضیه بود. 

دادستان با بازدید از پارک چیتگر و سایر درخت‌های این پارک، دستور احیای چاه‌هایش را داد، همچنین دستور داد که این پارک درختکاری شده و به حالت اول برگردد. 

مصطفی خوشنویس با ابراز تأسف از این که نصف درخت‌هایی که الان خشک شده‌اند در خردادماه خشک نبودند می‌گوید: حتما باید کسانی به‌خاطر خشک‌شدن این درخت‌ها محاکمه بشوند، حتی اگر مدیران شهرداری و منابع طبیعی و حتی آقای شهردار یا منِ کارشناس، مقصر باشیم که کاری از دستمان برمی‌آمده و نکرده‌ایم. دل ما باید برای فضای سبز کشورمان بسوزد.

با همه این حرف‌ها ماجرا همچنان ادامه دارد، هرچند صدای تبر در هیاهوی شهر گم می‌شود.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی