سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۲
نظرات: ۰
۰
-

« جریانی که شبکه نمایش خانگی در انعکاس معضلات پیش گرفته، عموماً و عمدتاً واقع‌گرا و نزدیک به جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم»

عصر ایران نوشت: پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی در تولیدات تصویری از مقوله‌های پراهمیت و البته حساسیت‌برانگیزی است که همیشه با نقد و اعمال نظرهای مختلفی روبه‌رو می‌شود. جریانی که البته گریزی از آن نیست و یکی از ملزومات خلق داستانی واقع‌گرایانه و برگرفته از دل جامعه محسوب می‌شود. با این حال هنوز که هنوز است برخی گسترش آمار این معضلات، مانند استعمال دخانیات یا موارد دیگر را بر گردن همین انعکاس‌‎ها انداخته و در آمار ارائه شده از فضایی مثل شبکه نمایش خانگی نام می‌برند.

در این بین شکی در پرداخت عریان‌تر نمایش خانگی به موضوعات مختلف وجود ندارد اما نقش این جریان در تشدید معضلات اجتماعی و اینکه آیا واقعاً چنین جریانی وجود دارد از مواردی است که کم و کیف آن را از محمدعلی الستی، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس ارتباطات جویا شدیم.

الستی، در خصوص شیوه پرداختن به معضلات و انعکاس آن در تولیدات تصویری بیان کرد: در تولیدات مختلف رسانه‌ای دو مسئله و یک مرز وجود دارد که باید آن‌ها را روشن نمود. از آنجایی که خیلی از موضوعات مطرح و نمایش داده‌شده، بخشی از واقعیت‌های اجتماعی هستند، باید در رسانه منعکس شوند و مورد بحث و  پردازش قرار بگیرند، در حالی که همواره این خطر مطرح است و وجود دارد که نحوه پرداختن به بعضی از آسیب‌ها و مسائل اجتماعی، خود می‌تواند ضمن از بین بردن قبح موضوع، سبب الگو سازی و تشدید معضل در سطح اجتماع شود. در سوی دیگر اما این مسئله، به قوت خود باقیست که اگر به بهانه تشدید یک معضل به آن نپردازیم، با خطر از دست دادن واقع‌گرایی مواجه می‌شویم. این همان مرزی است که در صورت زیاده‌روی در آن خطر ترویج وجود دارد و در نبود و سانسورش، بحث دوری از واقعیت مطرح می‌شود. بنابر این همان‌قدر که نگرانی دلسوزان از ترویج فساد به جا است، دغدغه مصلحان نسبت به تهدید پوشانده شدن و مخفی ماندن و نتیجتاً باقی ماندن انبوه مشکلات و مسائل اجتماعی، بر حق است. 

او با تأکید به لزوم در نظر گرفتن مرز این دو امر،  افزود: در مسیر تولید یک اثر و انعکاس موضوعات گوناگون باید دید که درجه واقع‌گرایی در نهاد تولید‌کننده آن چقدر است؟ با نگاهی اجمالی به شبکه نمایش خانگی نیز می‌توان گفت که این فضا اتفاقاً واقع‌گراست و افراطی که گاه برخی به آن اشاره می‌کنند، در آن وجود ندارد. بنابراین نباید با زدن برچسب سیاه‌نمایی، این رسانه را هم از واقع‌نمایی دور کرد و آن را به سمت قالب تلویزیونی سوق داد که خیلی وقت‌ها با فرم کلیشه‌ای سراغ موضوعات مختلف می‌رود. در واقع باید مرز بین نمایش واقعیت‌ها و ترویج و تشدید معضلات را در این برآوردها در نظر گرفت تا بتوان درست در مورد آن قضاوت کرد.

حضور عده‌ای غیر‌متخصص در ارائه آمار و اظهار‌نظر در خصوص جریان موجود در فضاهای مختلف مثل شبکه نمایش خانگی هم از موضوعاتی بود که این جامعه‌شناس با اشاره به آن تصریح کرد: همانطور که گفته شد، به عقیده من جریانی که شبکه نمایش خانگی در انعکاس معضلات پیش گرفته، عموماً و عمدتاً واقع‌گرا و نزدیک به جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم.

او ادامه داد: در این میان عده‎‌ای هستند که صلاحیت و تخصص ندارند ولی خود را به کارشان متعهد می‌دانند، در صورتی که آن تعهد با تخصص معنا پیدا می‌کند و تا وقتی که شما در کاری متخصص نباشید، نمی‌‎توانید خود را به آن متعهد بدانید و یا به آن بپردازید. اساساً نخستین شرط و نشانه تعهد این است که اگر در کاری تخصص نداریم، آن را بر عهده نگیریم، در دنیای رسانه و تولیدات آن نیز همین قواعد حکمفرماست. گاهی افرادی خارج از این فضا اظهارنظرهای غیر‌اصولی می‌کنند و با تلاش برای عدم انعکاس واقعیت به دنبال آن هستند تا همان بلایی را که سر تلویزیون آوردند، برسر دیگر رسانه‌ها هم بیاورند. 

الستی ادامه داد: دوری از حقیقت و ارائه تصویر غیر‌ واقعی از یک جامعه که می‌خواهیم آن را در ساحت نمایش، به صورت آرمانی نزدیک و منعکس کنیم (که انصافاً شعبه‌ای از شعبات کفر به معنای پوشاندن حق و حقیقت است)، همان بلایی است که تلویزیون را درگیر کرده و به گمانم همان‌گونه که در میان موحدان و یکتاپرستان، آفت و انحراف «شرک خفی» در برابر «شرک جلی» مشرکان مطرح است، بدین گونه می‌توان از عارضه «کفر خفی» در اجتماعات و جوامع مسلمان سخن گفت که با گسترش روزافزون بساط  انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی، به نام ترویج دین، روز به‌روز از محبوبیت و اقبال آن می‌کاهند؛ چرا که اگر امر مقدس را امر بی‌عیب و بدون نقص یا به عبارتی نقد‌ناپذیر بدانیم، اعتقاد توحیدی ما ایجاب می‌کند که فقط ذات اقدس الهی را  مقدس بدانیم و هرگاه هرکس یا هرچیز غیر از خدا را مقدس یعنی مصون از نقد به شمار آوریم، برای خداوند، شریک قائل شده و در عین ادعای توحید، مرتکب شرک خفی شده‌ایم. 

هر نظامی برای استمرار حیات، نیازمند نقد مستمر و اصلاحات دائم است، در حالی که ما نظام خود را نظام مقدس می‌خوانیم و می‌نامیم، نتیجه آن است که نمی‌خواهیم و پس از مدتی اصلاً نمی‌توانیم آن را نقد و اصلاح کنیم. پس به ناچار مرتکب کفر خفی می‌شویم و واقعیات منعکس شده دررسانه‌ها، از عوارض، آسیب‌ها و بحران‌ها را، نشر اکاذیب، سیاه‌نمایی و تشویش افکار عمومی می‌نامیم.

این جامعه‌شناس در پایان با یادآوری اینکه نباید از انعکاس حقایق هراس داشت، خاطرنشان کرد: خلاصه عرض کنم، از انعکاس واقعیت‌ها در رسانه‌ها نهراسیم، اخلاقیات و نظام اخلاقی بسیار عزیز و مهم است و باید جلوی ترویج فساد و فحشا را از هر دست که باشد گرفت ولی اشاره به گسترش سرسام‌آور استعمال دخانیات در سطح جامعه و یا فساد بعضی از مدیران و مسئولان، نه دروغ و نشر اکاذیب است، نه بدآموزی محسوب می‌شود.

وی افزود: اما در مورد اصطلاح «تشویش اذهان عمومی»،  باید گفت، ذره‌ای تشویش برای بیداری وجدان‌ها و بیداری افکار عمومی، نه تنها بد نیست که بسیار هم لازم و ضروری است. راضی نباشیم تا گردانندگان رسانه‌ها با لالایی «شهر در امن و امان است»، مردم را به خواب خرگوشی فرو ببرند و در آن نگاه دارند. «آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن، آیینه شکستن خطاست»، اگر آنچه امروز در شبکه نمایش خانگی می‌بینیم به واقعیتی که آن را زندگی می‌کنیم، نزدیک‌تر است، به خود بیاییم و با هم در اصلاح واقعیت‌های تلخ بکوشیم. آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنیم، پاک کردن صورت مسئله و ندیدن آن، فقط حل آن را به تعویق و ما را از چاله به چاه خواهد انداخت.

نظرسنجی

اولین اقدام ترامپ پس از ورود به کاخ سفید؟

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی