دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۷
نظرات: ۲
۰
-
تغییر پایتخت؛ هیاهو برای هیچ!

شاید بهتر باشد با کنار گذاشتن موضوع تغییر پایتخت که عملا هیاهوی بسیار برای هیچ است؛‌به رفع اشکالات تهران پرداخته شود.

فربد فدائی - روزنامه اطلاعات: چند روز پیش خبری از سوی سخنگوی دولت به اطلاع عموم رسید که موجب شگفتی شد و آن احتمال انتقال پایتخت به «مُکران» بود. آنچه اهمیت دارد، این است که آیا این خبر یک ضرورت واقعی را مطرح می‌کند، یا آنچنانکه پیشتر فراوان دیده‌ایم، برای ارضای نیازهای روانشناختی ویژه‌ای است که در این مورد، مقدمه کوتاهی بیان می‌شود.

از ناشایست‌ترین سلسله‌های حکومتی در ایران، سلسله قاجار است که حاکمان آن را افراد بیسواد و بی‌اطلاعی تشکیل می‌دادند که از حمیت و مردانگی نیز بی‌بهره بودند؛ به‌نحوی‌که به طنز آورده‌اند تنها مرد سلسله قاجار، آغامحمدخان خواجه بوده است! (البته عباس میرزا در این میان استثناء بوده است) و در عین حال، آغامحمدخان تنها فردی از این خاندان بود که اقدامات مثبتی هم انجام داد. او ایران را متحد و شورش‌های تجزیه‌طلبی را خاموش کرد و سبب عقب‌نشینی روس‌ها از بخش‌های شمالی ایران و از جمله قفقاز شد. از کارهای دیگر او گزینش تهران به عنوان پایتخت بود که با توجه به موقعیت جغرافیایی، گزینش بدی نبود. به هر حال تهران تا 4 دهه پیش هم مشکلی به عنوان کم‌آبی یا  آلودگی هوا یا ازدحام بیش از حد جمعیت نداشت. اینکه چرا وضع تهران که به گوارایی آب و پاکی هوا شهره بود، به اینجا رسید؛ نیاز به بررسی‌های علمی دارد.

در مورد انتقال پایتخت به نظر می‌رسد عوامل روانشناختی نقش عمده‌تری از واقعیت عینی دارد. این امر به معنی پاک کردن صورت مسأله به عوض حل آن است؛ زیرا با تعیین پایتخت دیگر، تهران و همه مشکلات آن باقی می‌ماند. مدیران نالایقی که سهمی در ایجاد معضلات تهران داشتند، با تغییر پایتخت به صورت مدیران لایق در نخواهند آمد و احتمالا به پایتخت جدید می‌روند و آنجا را نیز به مجموعه‌ای از مشکلات حل‌ناشدنی بدل خواهند کرد.

انتقال پایتخت یا به صورت تعیین یکی از شهرهای موجود به‌عنوان پایتخت است که در آن صورت خیل عظیم کارکنان دولت و موسسات گوناگون نیز به این شهر منتقل می‌شوند و با خود مشکل مسکن و رفت و آمد و دود و کاهش منابع حیاتی را به آن شهر می‌برند، یا قرار است اَبَر شهر یا متروپلیس نوینی با امکانات آینده‌نگر بنا شود که البته به برنامه‌ریزی و بودجه کلانی نیاز دارد که از عهده دولت خارج است.

به هر حال، این نکته مطرح است که آیا دگرگونی نام یا تغییر ظاهر، موجب تغییر رفتار می‌شود؟ آیا ساختن بناهای جدید موجب می‌شود که کارکرد هم تصحیح شود یا با همان کارگزاران پیشین، دیدگاه‌های ناکارآمد ادامه خواهند یافت؟

این دیدگاهی مسلط در کشورهای در حال رشد است که گمان می‌کنند با ساخت بناهای جدید و آوردن دستگاه‌های نوین، به دانش روز دست می‌یابند؛ حال آنکه مهم‌ترین عامل دگرگونی، نیروی انسانی کارآمد است.

شاهد بودم که دکتر ایرج گنج‌بخش، جراح نام‌آور قلب در فرانسه در یک بیمارستان بسیار قدیمی، نوآورانه‌ترین جراحی‌های قلب را انجام می‌داد در حالی‌که در ایران به عوض حفظ گنجینه‌های علمی، استادان به طور اعم و پزشکان به طور اخص، در ساختمان‌های نو و پر ابهت چیزی به‌نام طب سنتی ترویج می‌کنند، حال آنکه بی‌تردید اگر رازی و ابن سینا امروز زنده بودند، به پزشکی نوین می‌پرداختند. از اصل بحث کمی دور افتادیم، در مورد تجربه کشورهای دیگر در تغییر پایتخت باید گفت چندان موفقیت‌آمیز نبوده و گاه صرفاً تظاهری برای نمایش توانایی‌ها بوده است و علاوه بر مخارج پایتخت قدیمی، مخارج پایتخت جدید هم اضافه شده است.

در این مورد، تجربه برزیل در بنای شهر جدیدی به نام برازیلیا به عنوان پایتخت قابل ذکر است که موجب نشد مشکلات ریودوژانیرو (پایتخت پیشین) حل شود؛ بلکه بخش عمده‌ای از جنگل‌های آمازون برای ساخت شهر جدید از دست رفت و به محیط‌زیست در قلب جنگ‌های حیاتی آمازون آسیب فراوان وارد شد. شهروند برزیلی هم که ساکن ریودوژانیرو است. حالا باید برای کارهای خود به قلب آمازون برود! 

گاه برای تغییر پایتخت نزدیکی به دریا و اقتصاد دریامحور مطرح می‌شود که باید پرسید: مگر رشد اقتصادی یا تأثیر سیاسی و نظامی یک کشور فقط مربوط به دریاست؟اگر کسی پاسخ مثبت بدهد، باید پرسید که در این صورت ثروت و قدرت و صنعت و حتی کشاورزی پیشرفته کشورهای سویس و اتریش را که هیچ مرز دریایی ندارند و از سوی کشورهای دیگر احاطه شده‌اند، چگونه می‌توان توجیه کرد؟

شاید بهتر باشد با کنار گذاشتن موضوع تغییر پایتخت که عملا هیاهوی بسیار برای هیچ است؛‌به رفع اشکالات تهران پرداخته شود. بلندمرتبه‌سازی‌هایی را که مشوق اسکان جمعیت بیشتر است، می‌توان متوقف کرد، باغ‌های قدیم تهران و شمیران را می‌توان احیاء کرد، می‌توان برای برج‌هایی که در غرب تهران جلوی تبادل هوا را گرفته‌اند، فکری کرد. ختم کلام آنکه تعجب نخواهم کرد که حتی حالا که فقط صحبت از تغییر پایتخت و گزینش شهری بندری به جای آن است، عده کثیری مشغول خرید خانه و مستغلات در آن خطه‌اند و سنگ بنای افزایش قیمت زمین و مسکن را نهاده‌اند.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی