بهرام امیراحمدیان - روزنامه اطلاعات: با فروپاشی نظام خاندان اسد، سوریه باری دیگر در کانون توجهات شرق و غرب قرار گرفته است. سوریه دارای موقعیت جغرافیایی مهمی است. این کشور در ساحل شرقی دریای مدیترانه در مرکز منطقه شامات قرار دارد که تا پیش از نا امنی راههای ابریشم در سده های میانه، پالمیرا(تدمر کنونی) در مرکز سوریه، محل داد و ستدی بزرگ و توزیع کاروانهای جاده ابریشم به سوی ساحل غربی شمال آفریقا و بسوی شمال شرقی به اروپا و دریای آدریاتیک و ونیز بود. در دوره اسلامی از شکوفایی برخوردار بود و در نظامیه دمشق دانشمندان و بزرگانی تدریس می کردند و مرکز آموزش علمی جهان اسلام بود.
این موقعیت جغرافیایی زمانی توانسته بود موقعیت خود را به اقصادی و در دهه های گذشته به موقعیت ژئوپلیتیک ارتقاء دهد.بهار عربی در آغاز دهه دوم قرن 21 می توانست در صورت مدیریتی کارامد، موقعیت ژئوپلیتیک آن را ارتقا دهد که بشار اسد و هیات حاکمه توان و یارای مدیریت این فضا را نداشتند.
لاجرم به یک موقعیت کمربند شکننده تبدیل شد که در نهایت مرکزی شد برای گروههای پیکارجوی افراطی اسلامی که موجب جنگ و کشتار و خونریزی و ویرانی و مهاجرت و دربدری و بی خانمانی ملتی مظلوم و سلطه جنگ سالاران گروههای باصطلاح جهادی و تبهکاری شد که شهرهای آبادی چون حلب بزرگترین شهر و پایتخت تجاری سوریه، به ویرانه تبدیل شد. اکنون بازیگرانی منطقه ای و فرامنطقه ای هر کدام بدنبال ایفای نقش در راستای منافع ملی و رفع نگرانی و تهدیدات خود هستند و به نام کمک به ثبات سوریه وارد صحنه شده اند، در صورتی که برخی همسایگان مدعی، خود محل عبور گروههای تکفیری از اروپا به سوریه و آوارگان سوری به اروپا و استفاده ابزاری از این پناهندگان برای چانه زنی با اروپا بودند. از مهمترین بازیگران خارج از منطقه در قلمرو سوریه، روسیه بود.
پس از فروپاشی بلوک شرق، روسیه توان حفظ پایگاههای دریایی ماوراء بحار خود را نداشت و پایگاه ناوگان اتمی دریایی روسیه در سواستوپل در شبه جزیره کریمه در اختیار اوکراین بود. روسیه با اشغال شبه جزیره کریمه و انضمام آن به خاک خود، بحرانی بین المللی ایجاد کرده بود که اعتراض غرب و کشورهای منطقه و بویژه کشورهای ساحلی دریای سیاه را برانگیخته بود. از سوی دیگر تنها پایگاه دریایی نزدیک به کانال سوئز در شرق دریای مدیترانه پایگاه دریایی طرطوس سوریه بود.
بحران بهار عربی و رشد جریانهای افراطی به روسیه این امکان را داد که بتواند حضور خود در دریای مدیترانه را تقویت کرده و با ورود به صحنه سیاسی-امنیتی-نظامی سوریه، و حفظ رژیم اسد، امتیاز بهره برداری از پایگاه دریایی طرطوس را ما به ازای آن دریافت کند. از سویی دیگر توجه جهان را از شبه جزیره کریمه به سوریه معطوف دارد. روسیه با همکاری با دولت سوریه با استفاده از جنگنده های مستقر در پایگاه هوایی حمیمیم لاذقفیه و پایگاه پشتیبانی دریایی طرطوس عملیات نظامی علیه گروههای جهادی را آغاز کردند.
جمهوری اسلامی ایران هم با درخواست رسمی دولت سوریه وارد صحنه سوریه شد و مکمل زمینی تفوق هوایی روسیه شد. این عملیات علیه گروههای تکفیری طی سالها موج تخریب بناها و زیرساختهای شهرهای محل تجمع جهادی ها شد. رژیم بشار اسد توانایی جلب مشارکت ملی برای ثبات در کشور را نداشت و مدیریت خود را بیشتر بر مبنای سرکوب مخالفان اداره می کرد تا مشارکت آنان در سازندگی و ثبات. در حالی که پادشاهی عمان تجربه ارزشمندی در این زمینه داشت و می توانست از این تجربه بهره گیرد. بنا به آنچه اکنون در سوریه توسط احمد الشرع مطرح است، روسیه و ایران در شرایط کنونی جایگاهی ندارند و هیئت تحریر شام این دو قدرت متحد بشار اسد را فعلا از دخالت در امور داخلی سوریه برحذر داشته و بزعم خود منتظر اصلاح دیدگاه آنها نسبت به سوریه بعد از اسد است.
وزرای خارجه آلمان و فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا در روز سوم ژانویه 2025(که روزهای تعطیلی کشورهای مسیحی است) وارد دمشق شدند و با احمد الشرع رهبر هیات تحریر شام و حاکم سوریه دیدار کردند.
احتمالا این دیدار برای هشدار به حاکمان جدید سوریه برای تشکیل دولتی بر پایه دموکراسی و مشارکت همه گروهها و اقوام و احزاب سیاسی و قول مساعدت در خارج کردن هیئت تحریر شام از فهرست گروههای تروریستی بوده است. از طرف دیگر اروپا در کنار آمریکا برای حضور در شمال شرق سوریه در کنترل جریانهای جهادی از سوی عراق را نیز مورد نظر دارند.
در اینجا منابع نفتی سوریه نیز قرار دارد که بر اهمیت استراتژیک منطقه می افزاید. نیروهای ارتش آزاد سوریه، احتمالا با تحریک و پشتیبانی ترکیه منطقه کرد نشین سوریه در مرز با عراق را به بهانه همکاری آنان با پ ک ک مورد حمله قرار دهند که موجب گسترش بحران خواهد شد. ارتش آزاد سوریه و هیئت تحریر شام به نوعی با کمهای مستشاری و آموزشی و لجستیک ترکیه قدرت گرفته و موفق به سرنگونی بشار اسد شدند. سهم خواهی ترکیه بیش از دیگر بازیگران خواهد بود. بنابراین حکومت جدید سوریه ناگزیر به رعایت منافع ملی ترکیه و رعایت نگرانی های آن در باره قدرتگیری کردهای سوریه است و این آغاز نا امنی و نابسامانی های دیگر در سوریه خواهد شد.
سوریه در دیپلماسی شرقی در گام نخست از سوی عربستان سعودی مورد توجه قرار گرفته است و این کشور ثروتمند منطقه آمادگی خود را برای بازسازی سوریه اعلام کرده است. عربستان برای پیش برد مگا پروژه نئوم نیاز به فضایی با ثبات و بدور از تنش های سیاسی دارد. عربستان خواهان دستیابی به برتری در میان کشورهای عربی خاورمیانه است و در غیاب قدرتنمایی دولت های تاثیر گذاری چون مصر، آماده سرمایه گذاری در سوریه است. پس از ویرانی های بسیار در دهه گذشته با بمبارانهای شهرهای بزرگ ادلب و حلب و ویرانی های ناشی از مهاجرتها و درگیری های منطقه ای در سوریه، کشورهای حاضر در صحنه سیاسی توان سرمایه گذاری برای بازسازی سوریه را ندارند. سرمایه های ملی هم همراه سرمایه داران به کشورهای منطقه و مهمتر از همه ترکیه سرازیر شده و در خرید خانه (سرمایه گذاری پر ریسک و زیانده برای فروش و انتقال پول آن بداخل سوریه)، رسوب کرده است.
روسیه خود درگیر جنگ با اوکراین است و روزانه یک میلیارد دلار هزینه جنگی دارد. چین بزرگترین سرمایه گذار خارجی است که آمادگی سرمایه گذاری در سوریه را نخواهد داشت، زیرا خود درگیر سرمایه گذاری های کلانی است که در «ابتکار کمربند و راه» در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین هزینه کرده است. همسایگان عرب سوریه همچون عراق و اردن و لبنان خود درگیر مسائل داخلی هستند و توانایی و تمایلی برای ورود به فضای سرمایه گذاری برای کوتاه مدت و میان مدت ندارند تا چه رسد به بلند مدت. برخلاف مصر که کشوری قدرتمند از نظر نظامی و فرهنگی و می توانست در مساله سوریه نقش داشته باشد، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و آنهم به سبب ثروت مازاد، در صحنه سیاسی سوریه وارد شده اند.
کشورهایی که زمانی سوریه را وادار به حمایت از ادعای بی اساس آنها در جزایر سه گانه کرده بودند، موردی که چین و روسیه را هم با ترفندهایی اقتصادی-بازرگانی با خود همراه کرده بودند، حالا علاقه مند به حضور در صحنه سوریه هستند.
سرانجام از دیگر بازیگران منطقه ای می توان از رژیم اسرائیل نام برد که با استفاده از سقوط رژیم اسد و خلا قدرت نظامی، اقدام به بمباران پایگاههای نظامی، فرودگاهها، مراکز تسلیحاتی، ادوات زرهی و هر آنچه می توانست به عنوان تاسیسات و تسلیحات استراتژیک در اختیار رژیم جدید قرار دهد نابود و میلیاردها دلار زیان به سوریه وارد آورد. در عین حال رهبر تحریر الشام هیچ عکس العملی در این باره به اسرائیل نشان نداده است.