دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۴:۱۷
نظرات: ۰
۰
-
تنش‌های کهن و سلاح‌های نوین

در جنگ‌های نوین ترکیبی، تحریم‌ها، شبکه‌های مجازی، اخبار نادرست، شبکه خرید نفوذ در کشورهای رقیب، استفاده از شبکه‌های مجرمین و جنایتکاران، جاسوسی و خرابکاری از زمره عناصری هستند که در جنگ‌های نوین به‌صورت هم‌زمان به کار گرفته می شوند.

سید محمدکاظم سجادپور - اطلاعات: روابط بین‌المللی امروز، شاید یکی از پیچیده‌ترین‌ها در نوع خود در تاریخ پرنشیب و فراز جهان باشد. با محوریت قدرت و ثروت، جوامع بشری در طی قرون و اعصار با یکدیگر تعامل داشته‌اند و به منظومه روابط بین‌المللی شکل داده‌اند. در این منظومه، سه سیاره محوری وجود داشته و دارد: «کنشگران که هرکدام بخشی از قدرت و ثروت را دارا می‌باشند»؛ «ماهیت کنش‌ها بین آنها» و «محیط کنشگری آنها». در ماهیت کنشگری بین آنها، دو پدیده حضور دائمی دارند: صلح که در برگیرنده کنش‌های دوستانه است و جنگ که کنش‌های خصمانه را در بر می‌گیرد.

این دو پدیده پایدار ولی کیفیت آنها در زمانه‌های مختلف، با یکدیگر متفاوت بوده است. زمانی جنگ‌ها، با سرنیزه و سپر شکل می‌گرفته‌اند و جنگ رودررو، سربازان دو کنشگر متخاصم، با ابزارهای ساده یکدیگر را می‌کشته‌اند و البته امروز ماهیت جنگ‌ها دگرگون شده و در چگونگی جنگ‌ها، دگردیسی رخ داده است.

دگردیسی در جنگ‌ها در مناسبات بین‌المللی را چگونه می‌توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ در پاسخ سه موضوع مرتبط با یکدیگر را باید مورد مداقه قرار داد: «تداوم و پایداری عنصر نظامی»، «ترکیبی شدن جنگ‌ها» و «تسلیحاتی شدن همه پدیده‌ها».بی‌تردید، عنصر نظامی جنگ‌ها همچنان پایدار و اثرگذار است افزایش بودجه‌های نظامی و سعی در به‌روز کردن توان نظامی توسط کنشگران روابط بین‌المللی شاهدی بر این مدعاست.

اما آنچه که در عرصه نظامی دگرگون شده، فن‌آوری نظامی می‌باشد و جالب آنکه فن‌آوری نظامی، گسترده شده و دارندگان آن، از حالت انحصاری خارج شده‌اند. دارندگان فن‌آوری نظامی، متعدد و متکثر گردیده‌اند، اما نوع و کیفیت تکنولوژی نظامی است که تعیین‌کننده شده است.البته این همه ماجرا نیست، جنگ‌های معاصر، جنگ‌های ترکیبی‌اند. بدین معنی که عنصر نظامی با عناصر دیگر ترکیب شده‌اند. عناصر دیگر، نه به عنوان پیوست عنصر نظامی، بلکه هم طراز و هم‌سنگ عنصر نظامی، تعیین‌کننده شده‌اند. 

در این خصوص باید گفت که واژگان جدیدی، به مجموعه ادبیات استراتژیک افزوده شده که همگی ترکیبی بودن جنگ‌ها را به تصویر می‌کشند و ناگفته پیداست که بین آن واژگان، ظرافت‌ها و دقایق قابل توجهی وجود دارد؛ در این عرصه می‌توان به واژگانی چون جنگ هیبریدی(Hybrid War)، جنگ در مناطق خاکستری(Gray Zone Warfare)، جنگ نامتقارن(Asymmetric War)، جنگ نامحدود(Unrestricted War) و جنگ غیرخطی(Non Liner Warfare) اشاره کرد. در همه این واژگان و در تحقق خارجی آن، عنصر نظامی با سایر عناصر حضور داشته و با آلیاژ و مخلوطی خاص از آن دو، با هدف بی‌ثبات‌سازی نظام‌های سیاسی بکار گرفته می‌شوند.

دلایل گوناگونی برای این ترکیب وجود دارد، یکی از آنها پرهزینه بودن جنگ‌های صرفاً نظامی است. هزینه‌مند بودن آنها هم وجه اقتصادی و هم وجه اجتماعی و سیاسی دارد. جنگ‌های تمام عیار بسیار پرهزینه‌اند. مدیریت عملی آنها مشکل است و در عرصه داخلی، حکومت‌ها را با مشکلات روبرو می‌کند. در جنگ‌های نوین ترکیبی همه چیز بکار گرفته می‌شوند: تحریم‌ها، شبکه‌های مجازی، اخبار نادرست، شبکه خرید نفوذ در کشورهای رقیب، استفاده از شبکه‌های مجرمین و جنایتکاران، جاسوسی و خرابکاری از زمره عناصری هستند که در جنگ‌های نوین به‌صورت هم‌زمان و بعضاً به صورت هم‌سنگ بکار گرفته می‌شوند.

معنای این روند آن است که پدیده‌های گوناگون، به عنوان اسلحه بکار گرفته شده و اصطلاحاً تسلیحاتی می‌شوند. عنوان کتاب مارک گالونتی، انعکاسی از این پدیده است. عنوان کتاب او که در سال 2022 منتشر شد «تسلیحاتی شدن همه چیز»می‌باشد. او از این جنگ‌ها، به‌ عنوان موج جدید جنگ یاد می‌کند و توضیح می‌دهد که در جنگ‌های مدرن، چیزی نیست که به عنوان اسلحه استفاده نشود. آنچه در تسلیحاتی شدن همه پدیده‌ها در جنگ‌های معاصر جلب توجه می‌کند، به‌هم ریختن اعصاب و تعادل روانی کنشگران است. شاید به تعبیری، جنگ‌های روانی، عمیق و گسترده‌تر از قبل شده‌اند. مخصوصاً با ورود فضای مجازی در دو دهه گذشته به زندگی بشری، دیجیتالی شدن زندگی اقتصادی، اجتماعی در گوشه و کنار جهان و به‌هم پیوستگی همه‌جانبه در سراسر گیتی، امکان استفاده از هر پدیده‌ای به عنوان اسلحه و ابزار کنش خصمانه فراهم آورده است.

کتاب جدیدالانتشار لارنس فریدمن در این خصوص جالب و عبرت‌آموز است: «داستان‌ها به مشابه اسلحه‌ها»(Stonies As Weapons). او بیان می‌دارد که چگونه یک داستان نادرست که در فضای مجازی منتشر می‌شود، به منازعه و کشمکش منجر می‌شود. او این پدیده‌ را در قالب تنش‌ها و جنگ‌های روانی مورد توجه قرار می‌دهد .نتیجه دگرگونی‌ها و دگردیسی‌ها در جنگ، شاید نوعی بی‌ثباتی پایدار در روابط بین‌المللی باشد. این پدیده تا حدودی جهانی است اما کمتر جایی مانند خاورمیانه و غرب آسیاست که بی‌ثباتی‌های چند لایه همراه با جنگ‌های ترکیبی، شرایط کاملاً متفاوتی با گذشته را بوجود آورده است.هرچه هست، اگرچه جنگ و کنش خصمانه و حضوری تاریخی در زندگی بشری دارد، اما ماهیت و چگونگی جنگ‌ها، با امکان تسلیحاتی شدن همه پدیده‌ها، دچار دگردیسی شده‌اند.

   در این خصوص باید گفت که واژگان جدیدی، به مجموعه ادبیات استراتژیک افزوده شده که همگی ترکیبی بودن جنگ‌ها را به تصویر می‌کشند و ناگفته پیداست که بین آن واژگان، ظرافت‌ها و دقایق قابل توجهی وجود دارد؛ در این عرصه می‌توان به واژگانی چون جنگ هیبریدی(Hybrid War)، جنگ در مناطق خاکستری(Gray Zone Warfare)، جنگ نامتقارن(Asymmetric War)، جنگ نامحدود(Unrestricted War) و جنگ غیرخطی(Non Liner Warfare) اشاره کرد. در همه این واژگان و در تحقق خارجی آن، عنصر نظامی با سایر عناصر حضور داشته و با آلیاژ و مخلوطی خاص از آن دو، با هدف بی‌ثبات‌سازی نظام‌های سیاسی بکار گرفته می‌شوند.

دلایل گوناگونی برای این ترکیب وجود دارد، یکی از آنها پرهزینه بودن جنگ‌های صرفاً نظامی است. هزینه‌مند بودن آنها هم وجه اقتصادی و هم وجه اجتماعی و سیاسی دارد. جنگ‌های تمام عیار بسیار پرهزینه‌اند.

مدیریت عملی آنها مشکل است و در عرصه داخلی، حکومت‌ها را با مشکلات روبرو می‌کند. در جنگ‌های نوین ترکیبی همه چیز بکار گرفته می‌شوند: تحریم‌ها، شبکه‌های مجازی، اخبار نادرست، شبکه خرید نفوذ در کشورهای رقیب، استفاده از شبکه‌های مجرمین و جنایتکاران، جاسوسی و خرابکاری از زمره عناصری هستند که در جنگ‌های نوین به‌صورت هم‌زمان و بعضاً به صورت هم‌سنگ بکار گرفته می‌شوند.

معنای این روند آن است که پدیده‌های گوناگون، به عنوان اسلحه بکار گرفته شده و اصطلاحاً تسلیحاتی می‌شوند. عنوان کتاب مارک گالونتی، انعکاسی از این پدیده است. عنوان کتاب او که در سال 2022 منتشر شد «تسلیحاتی شدن همه چیز»می‌باشد. او از این جنگ‌ها، به‌ عنوان موج جدید جنگ یاد می‌کند و توضیح می‌دهد که در جنگ‌های مدرن، چیزی نیست که به عنوان اسلحه استفاده نشود. آنچه در تسلیحاتی شدن همه پدیده‌ها در جنگ‌های معاصر جلب توجه می‌کند، به‌هم ریختن اعصاب و تعادل روانی کنشگران است. شاید به تعبیری، جنگ‌های روانی، عمیق و گسترده‌تر از قبل شده‌اند. مخصوصاً با ورود فضای مجازی در دو دهه گذشته به زندگی بشری، دیجیتالی شدن زندگی اقتصادی، اجتماعی در گوشه و کنار جهان و به‌هم پیوستگی همه‌جانبه در سراسر گیتی، امکان استفاده از هر پدیده‌ای به عنوان اسلحه و ابزار کنش خصمانه فراهم آورده است.

کتاب جدیدالانتشار لارنس فریدمن در این خصوص جالب و عبرت‌آموز است: «داستان‌ها به مشابه اسلحه‌ها»(Stonies As Weapons). او بیان می‌دارد که چگونه یک داستان نادرست که در فضای مجازی منتشر می‌شود، به منازعه و کشمکش منجر می‌شود. او این پدیده‌ را در قالب تنش‌ها و جنگ‌های روانی مورد توجه قرار می‌دهد .نتیجه دگرگونی‌ها و دگردیسی‌ها در جنگ، شاید نوعی بی‌ثباتی پایدار در روابط بین‌المللی باشد.

این پدیده تا حدودی جهانی است اما کمتر جایی مانند خاورمیانه و غرب آسیاست که بی‌ثباتی‌های چند لایه همراه با جنگ‌های ترکیبی، شرایط کاملاً متفاوتی با گذشته را بوجود آورده است.هرچه هست، اگرچه جنگ و کنش خصمانه و حضوری تاریخی در زندگی بشری دارد، اما ماهیت و چگونگی جنگ‌ها، با امکان تسلیحاتی شدن همه پدیده‌ها، دچار دگردیسی شده‌اند.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی