بهمن نامور مطلق: استاد حبیبالله آیتاللهی، عضو پیوسته فرهنگستان هنر، یکی از هنرمندان و هنرشناسان برجسته و بزرگ این مرز و بوم بود. او که از همان دوران آغازین، به ادبیات و هنر عشق میورزید، در طول زندگی خود هرگز از این دو گوهر دست نکشید و همواره در اشکال گوناگون هم آموخت و هم آموزش داد. پس از پایان تحصیلات در ایران، راهی فرانسه و دانشگاه سوربن شد و با هنرها و دانشهای روز آشنایی یافت. در کنار ادامه نقاشی، دکتری خود را در رشته تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر دریافت کرد.
پس از بازگشت به ایران، استاد آیتاللهی خدمات شایان و گستردهای ارائه داد. او ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را برعهده داشت و همچنین سرپرستی گروه ترجمه و تألیف کتابهای هنری را عهدهدار بود. ایده تأسیس دانشگاه هنر شیراز نیز از جمله نظرات پیشرو و خلاقانه وی بود. بسیاری از استادان برجسته امروز دانشگاههای ایران از شاگردان او بوده و او نقشی سترگ در تربیت نسل جدید اساتید هنر ایفا کرده است.
به یاد دارم که استاد آیتاللهی همواره از نظریههای نوین در پژوهشهای هنری استقبال میکرد. به عنوان نمونه، یکی از کارهای مشترک ما راهنمایی رسالهای در دانشگاه تربیت مدرس با رویکرد نقد تکوینی در عرصه عکاسی بود که در آن، مرحوم اکبر عالمی نیز همکاری داشت. همچنین رساله دیگری با عنوان "تاریخ شفاهی هنر معاصر" در دانشگاه شاهد، از دیگر همکاریهای علمی ما بود. حتی زمانی که برای معالجه به فرانسه سفر کرده بود، طی تماسی دانشجویان خود را به من معرفی کرد تا ادامه پایاننامههایشان را پیگیری کنم، تا لطمهای به تحصیل آنان وارد نشود.
استاد آیتاللهی در حوزه پژوهش بسیار پویا و خلاق بود و میکوشید تا از هویت هنری کشور غبارروبی کرده و این هویت ارزشمند را به نسل جوان بشناساند. برای نمونه، کتاب "ایران: تاریخ هنر" از تلاشهای مهم او در این زمینه است. او به عنوان پژوهشگری متعهد، همواره در تلاش بود تا دانشجویان و نظام آموزشی کشور را با دانشها و آثار نوین آشنا کند. تألیفات و ترجمههای متعدد او در ارتقاء سطح علمی و هنری کشور تأثیری کمنظیر داشته است. او توجه ویژهای به مبانی هنرهای تجسمی داشت و کتابهایی چون "مبانی نظری هنرهای تجسمی" و "مبانی رنگ و کاربرد آن" از آثار ارزشمند او در این حوزه است.
زبان فارسی برای استاد آیتاللهی همواره اهمیت ویژهای داشت و او نسبت به پالایش این زبان از واژگان بیگانه حساس بود. کتابهایی همچون "واژهگزینی و همانندسازی" نمونهای از تلاشهای او برای حفظ اصالت زبانی و فرهنگی ایران است. همچنین، نقد هنر و هنر دینی از دیگر زمینههای مورد توجه او بود. آثاری چون "نوشتارهای هنری دینی"، "آیه نور و هنر" و ترجمه "تاریخ انتقادی هنر معاصر غرب"، نشان از دغدغهمندی او در این حوزهها دارد.
در عرصه خلق هنری، استاد آیتاللهی به نقاشی غیرفیگوراتیو علاقه ویژهای داشت و اغلب آثار خود را در این سبک خلق میکرد. او از واسیلی کاندینسکی و پل کله تأثیر بسیاری پذیرفته بود و افزون بر خلق آثار هنری، کتابی با عنوان "درسهای کاندینسکی در باهاوس" را نیز منتشر کرد. با این حال، توانسته بود با تلفیق آراء عرفان ایرانی و سبکهای انتزاعی-هندسی، امضای هنری خود را ایجاد کند. در آثار او، هندسه و معنویت در هم میآمیزند و مخاطب را به کشف جهانی مثالین دعوت میکنند.
استاد حبیبالله آیتاللهی همواره توفیق همراهی همسری هنرمند، مهین نورماه، نقاش و مجسمهساز برجسته را داشت. ایشان و دخترشان نگاره آیتاللهی، بهویژه در سالهای اخیر، تأثیری بسزا در زندگی هنری و نیز مراقبت از استاد داشتند. لذا این ضایعه بزرگ را ابتدا به خانواده گرامی ایشان و سپس به جامعه هنری کشور تسلیت میگویم.
*رییس انجمن علمی هنر و ادبیات تطبیقی