روزنامه آرمان ملی نوشت: دولت در حالی ارز نیمایی را حذف کرد که در هفتهای که گذشت قیمت ارز و طلا روند صعودی پیدا کرد و در برخی مقاطع به قیمت دلار به۷۷ هزار تومان نیز رسید.
این در حالی است که به نظر میرسد با نزدیک شدن به آغاز رسمی ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا شرایط اقتصادی ایران تغییر نیز خواهد کرد.
به منظور تحلیل و بررسی چشمانداز پیش روی اقتصاد ایران با دکتر مرتضی افقه اقتصاددان گفتوگویی انجام شده است.
افقه در این زمینه معتقد است: «حذف ارز نیمایی به واسطه بحران ارزی دولت و نیاز به ساماندهی چند قیمتی بازار صورت گرفته است. در واقع قضیه حذف ارز نیمایی به کسری بودجه دولت و ناتوانی ارزی دولت در شرایط فعلی برمیگردد. دولت پزشکیان در بدترین شرایط اقتصادی مسئولیت را برعهده گرفته است. بعد از ۷ سال تداوم تحریم و افزایش هزینههای دولت تنشهای منطقه نیز شدت یافت و بر شرایط اقتصادی اثر منفی گذاشت. دولت قبل با ادعای اداره کشور با وجود تحریمها شرایط بحرانی به وجود آورد و آن را تحویل پزشکیان داد. در نتیجه هنگامی که دولت ۷ سال نتواند ارز کافی وارد کشور کند باید ارزهای موجود خود را مدیریت کند. دولت با این کار در حال ساماندهی بازار ارز و جلوگیری از فساد در این بازار است اما مشخص نیست چقدر موفق عمل کند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*مهمترین دلایل افزایش قیمت ارز و طلا در روزهای اخیر چه مسائلی بود؟
در شرایط کنونی نزدیک به هفت سال است که از تشدید تحریمها گذشته است. آسیبهایی که این تحریمها در سالهای اخیر بر اقتصاد ایران وارد کرده نیز از دوران جنگ ایران و عراق هم بدتر بوده است. دلیل این موضوع نیز این است که ایران در دوران جنگ در زمینه صادرات و واردات محدودیتی نداشت. از سوی دیگر در زمینه تبادلات مالی و انتقال پول نیز با محدودیت مواجه نبود. در آن مقطع زمانی ایران تنها با آمریکا مبادله نداشت و با بقیه کشورها مبادله اقتصادی و خدماتی داشت. این در حالی است که تشدید تحریمها در سالهای اخیر همه این تبادلات را متوقف کرده است. وضعیت به صورتی است که فروش نفت در سال۱۳۹۸ نیز در حد صفر بود. پس از این بود که تلاشهایی صورت گرفت که با دور زدن تحریمها نفت به فروش برسد. این در حالی است که دور زدن تحریمها نیز به نوعی خسارت به کشور وارد میکند. به همین دلیل نیز درآمد دولت پس از تشدید تحریمها کاهش پیدا کرده است. در شرایط کنونی آقای همتی با تک نرخی کردن ارز نرخ ارز نیمایی را بالا برده است. دولت فکر میکند با این اقدام صادرکننده انگیزه پیدا میکند که ارز را وارد کند و این میتواند عرضه ارز را افزایش و دلار را کنترل کند. این در حالی است که قیمت یک عامل برای تاثیرگذاری بر عرضه یا تقاضاست. در شرایط فعلی سرمایهگذاران که شرایط منطقه و اوجگیری تنشها را میبینند و از طرفی انتظار آمدن ترامپ، حتی با افزایش قیمت ارز نیمایی، بازهم نگرانی از آینده مانع میشود که ارز خود را وارد کشور کنند.
*حذف ارز نیمایی را در شرایط کنونی تصمیم صحیحی میدانید؟
حذف ارز نیمایی به واسطه بحران ارزی دولت و نیاز به ساماندهی چند قیمتی بازار صورت گرفته است. در واقع قضیه حذف ارز نیمایی به کسری بودجه دولت و ناتوانی ارزی دولت در شرایط فعلی برمی گردد. دولت پزشکیان در بدترین شرایط اقتصادی مسئولیت را برعهده گرفته است. بعد از ۷ سال تداوم تحریم و افزایش هزینههای دولت تنشهای منطقه نیز شدت یافت و بر شرایط اقتصادی اثر منفی گذاشت. دولت قبل با ادعای اداره کشور با وجود تحریمها شرایط بحرانی به وجود آورد و آن را تحویل پزشکیان داد. در نتیجه هنگامی که دولت ۷ سال نتواند ارز کافی وارد کشور کند باید ارزهای موجود خود را مدیریت کند. دولت با این کار در حال ساماندهی بازار ارز و جلوگیری از فساد در این بازار است، اما مشخص نیست چقدر موفق عمل کند. در این ۷ سال جایگزینهای درآمد نفت تخلیه شده و هرچه اموال دولتی بود را فروختند اما باز هم بحران ارزی وجود دارد. دولت فعلی چیزی برای جایگزین کردن ندارد و به همین دلیل سراغ حذف ارز نیمایی رفته است. من بنابراین بعید میدانم انتظاری که بانک مرکزی از افزایش قیمت ارز نیمایی دارد به نتیجه برسد. حاصل این شده که عوامل اوجگیری تنشهای منطقه و تهدیدهای اسرائیل برای حمله به مراکز هستهای ایران و نزدیک شدن به شروع کار ترامپ و از طرفی افزایش قیمت ارز نیمایی فشار ایجاد کرد که قیمت دلار در بازار آزاد افزایش یابد.
*نوسان قیمت ارز و طلا به چه میزان ادامه دارد؟ آیا این روند صعودی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد؟
واقعیت این است که باید صبر کنیم تا ترامپ کار خود را به صورت رسمی آغاز کند که آیا در سیاست خارجی ما اتفاقی رخ خواهد داد یا نه. متاسفانه دولت قبل فرصتها را از دست داد و زمانی که قدرت چانهزنی بالاتری داشتیم و هنوز مسائل منطقه در لبنان و سوریه به ضرر ایران نشده بود میتوانستیم احتمالا به توافقی برسیم اما در حال حاضر ایران در موضع ضعف در منطقه قرار دارد و قدرت چانهزنی بالایی ندارد. به همین دلیل نیز ناچار هستیم مذاکره کنیم، اما این بار از موضع پایین تر. ضمن اینکه اگر توافقی انجام نشود و تحریمها برداشته نشوند هم باید عنوان کرد این روند ادامه پیدا خواهد کرد. اگر ترامپ کار خود را آغاز کند و سختگیریهایش را آغاز کند، حتی فروش همین میزان نفتی محدود هم برای ایران ممکن نخواهد بود و فشار بر کشور بالا خواهد رفت. در داخل باید اقداماتی برای کاهش هزینههای غیرضروری و دریافت مالیات از برخی نهادها صورت گیرد. ترامپ دیدگاه متناقضی در سیاست خارجهاش دارد. او از یک سو میگوید نمیخواهد وارد هیچ جنگی شود و از سوی دیگر به شدت حامی اسرائیل است. از آن بدتر به لحاظ اقتصادی همان یک و نیم میلیون بشکه نفتی که در بودجه سال ۱۴۰۴ پیشبینی کردند و در دوره بایدن در همین حدود بشکه نفت فروخته میشد، به دلیل سختگیری ترامپ همان هم محقق نمیشود. بایدن مقداری خودش اغماض میکرد تا ایران را به سمت فعالیت انرژی هستهای هل ندهد، اما ترامپ نمیگذارد همین میزان را هم بفروشیم. از این رو به نظر میآید اگر تحول جدی در این موضوع رخ ندهد ممکن است سال سختی به لحاظ اقتصادی پیش روی ما باشد. قیمت ارز، طلا و سکه رو به بالا میرود و بورس هم با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.
*به چه میزان این احتمال وجود دارد که رویکرد ایران در سیاست خارجی نسبت به ترامپ تغییر پیدا کند؟
در شرایط کنونی دولت بیپولی خود را از مدیریت ارز تأمین میکند. تصور دولت این است که با حذف ارز نیمایی انگیزه برای صادرکنندگان ایجاد میشود که پولشان را به کشور برگردانند و در همین شرایط بازار با ارز بسیاری مواجه شود. وزیر اقتصاد به این نکته توجه ندارد که واردکننده فقط به خاطر ارز دو نرخی پولهای خود را در خارج نگه نمیداشت بلکه نگرانی از آینده کشور باعث شده سرمایهها در کشورهای دیگر باقی بماند. به همین دلیل نیز گرایش به بازگرداندن ارز در دوران ترامپ نیز کمتر میشود و تنشهای منطقهای هم روی این مسأله اثر میگذارد. من معتقدم با توجه به دوره گذشته ریاستجمهوری ترامپ واقعیت این است که ترامپ سختگیریهای بیشتری نسبت به ایران و محاصره اقتصادی کشورمان خواهد داشت. ترامپ در واقع کمربند تحریمهای اقتصادی که در دولت اول خودش بسیار محکم شده و در دولت بایدن و ابراهیم رئیسی کمی شل شده بود را سفتتر از هر زمان دیگری خواهد بست. برخی تصور میکردند دولت سیزدهم از فرصت احیای برجام و کاهش تحریمهای اقتصادی بهره لازم را برده و زمینه کاهش تحریمها و دستیابی به یک توافق را فراهم میسازد، اما دولت قبل این فرصت تاریخی را از دست داد. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی انتظار میرود که ترامپ که نسبت به قبل تغییری نکرده و اتفاقا تجربه بیشتری هم پیدا کرده همان سختگیریهای قبلی را علیه ایران تداوم بخشد. از آنجا که ترامپ به طور کلی طرفدار جنگ نیست، تلاش میکند از طریق فشار اقتصادی فزاینده بر کشورمان دست بالا را در مذاکرات احتمالی با ایران داشته باشد، اما تفاوت این دوره ریاستجمهوری ترامپ با دوره سال ۹۷ آن است که دولت حسن روحانی و پس از آن دولت رئیسی در آن مقطع منابع و فرصتهای اقتصادی دیگری داشت تا در غیاب درآمدهای نفتی که به دلیل تحریمهای شدید ترامپ کاهش یافته بود، استفاده کنند. در آن مقطع یکسری از اموال دولتی و شرکتهای دولتی را فروختند. در دولت ابراهیم رئیسی مالیاتها را بهشدت افزایش دادند، اوراق قرضه منتشر کرده و فروختند، از صندوق توسعه ملی برداشت کرده و استفاده کردند و سایر امکانات و ظرفیتهای دیگر را هم به کار گرفتند. این در حالی است که امروز تقریبا میتوان گفت که اغلب ظرفیتهای ممکن اقتصادی استفاده شده است.