روزنامه همشهری نوشت: تکدیگری برای خیلی از متکدیها شغلیپردرآمد است؛ شغلی که نه نیاز به مغازه دارد و نه محل کسب؛ کافی است فرد شکل و شمایل محزون و نامرتب بهخود بگیرد و گوشه دنجی برای تکدیگری پیدا کند؛ آنوقت برای او کسب درآمدی چشمگیر اتفاق میافتد.
مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران درباره کسبوکار متکدیان میگوید: بسیاری از متکدیان بهطور خانوادگی فعالیت دارند. برای مثال، خانوادهای داشتیم که پدر سرایدار یک ساختمان بود و فرزندان و همسرش نیز در شهر و نقاط مختلف تکدیگری میکردند و درآمد بالایی هم داشتند. وی میافزاید: این افراد به واسطه درآمد بالایی که دارند، خیابان را رها نمیکنند. آنها این فعالیت را شغل خانوادگی خود میدانند و در هر بار دستگیری و رهایی باز به خیابان برمیگردند.
گداهای کاملا حرفهای
متکدیانی که در تهران فعالیت میکنند، ۲دسته هستند: حرفهای و غیرحرفهایکه البته با توجه به فعالیتشان برخورد با آنها نیز متفاوت است.
محمد اسماعیلی، مدیر ساماندهی آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران میگوید: متکدیان حرفهای بهصورت خانوادگی فعالیت دارند و شغلشان تکدیگری است؛ مانند کولیهایی که حرفهای کار میکنند و شبکه دارند. متکدیان غیرحرفهای افراد معتاد و بیخانمانی هستند که برای تامین هزینه موادمخدرشان در کنار تکدیگری کارهایی از قبیل دود کردن اسفند نیز انجام میدهند.
وی میافزاید: متکدیان با اشکال و شگردهای مختلف در شهر در حال فعالیت هستند. ما ۲ماده قانونی داریم که مختص تکدیگری است؛ ماده نخست درباره متکدیان بزرگسال است و ماده دوم با توجه به اینکه فعالیت کودکان کار در چهارراهها نوعی تکدیگری محسوب میشود، درباره افرادی که کودکان کار را تحت استثمار قرار میدهند، است که قانون مجازاتی برای آنها تعیین کرده است.
وی میافزاید: تکدیگری، شغل خوشدرآمدی است؛ برای همین افرادی که وارد این حوزه میشوند دیگر جذب شغل دیگری نخواهند شد. خیلی سخت است که متکدی را راضی کنیم پشت یک چرخ خیاطی بنشیند تا ماهی ۷تا ۸میلیون پول درآورد، چون او خود روزی ۳ تا ۶میلیون درآمد دارد.
یکی دیگر از مشکلاتی که باعث شده متکدیان بعد از جمعآوری شدن به خیابان برگردند، این است که مراجع قضایی از حکم حبس برای آنها کمتر استفاده میکنند. به گفته اسماعیلی، سال گذشته ۵هزار متکدی به مراجع قضایی تحویل داده شدند، اما تعداد کمی از آنها زندانی شدند.
شگردهای متکدیان برای فرار از قانون
برخی از متکدیان که میدانند کارشان جرم است، از شگردهایی استفاده میکنند که قانون را دور بزنند.
اسماعیلی میگوید: یکی از چالشهایی که با آن روبهرو هستیم، تکدیگری در قالب دستفروشی است؛ برای مثال متکدی سر چهارراه چند شاخه گل به دست گرفته و درحال تکدیگری است، اما چون به ارائه خدمت مشغول است، در قانون مجرم محسوب نمیشود و قاضی، او را به عنوان تکدیگر محکوم نمیکند. اینها دستفروش محسوب میشوند، درحالیکه کارشان کاملا تکدیگری است. برخی نیز یک کیسه دستمال کاغذی در دست میگیرند و در کنارش تکدیگری هم میکنند. اینها شگردهای جدید متکدیان برای فرار از قانون است.
مدیر ساماندهی آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران ادامه میدهد: با توجه به اینکه ما در سطح شهر متکدیان را جمعآوری و کودکان کار را شناسایی و جذب میکنیم، اکنون آنها مکانهای دیگری را برای فعالیت خود انتخاب کردهاند. آنها از چهارراهها به پاساژها، مراکز خرید و رستورانها نقل مکان کردهاند؛ بهویژه در مناطقی که زنان، بیشتر در تردد هستند؛ مثلا زن جوانی در مقابل قصابی میایستاد و با لحنی ترحمآمیز از مردم میخواست برایش گوشت بخرند. او به مردم میگفت بچههایش گرسنه هستند و ماههاست که گوشت نخوردهاند و وقتی فردی برایش گوشت میخرید، آن گوشت را در محلی مخفی میکرد تا مقدار قابلتوجهی گوشت جمع کند و دوباره گوشتها را به صاحب قصابی بفروشد. او حین انجام این کار دستگیر شد.
یا مردی در مقابل یکی از بیمارستانها خود را به عنوان همراه بیمار نشان میداد و با پهن کردن زیراندازی زیر درخت خانوادهاش را به تکدیگری وادار میکرد. با اینکه چندین بار با او برخورد شده، اما حالا حتی اقوامش را نیز به تهران آورده و در قالب یک باند در حال تکدیگری هستند.
مناطق طلایی برای گدایی
برخی از مناطق تهران برای متکدیان، مناطق طلایی بهشمار میروند. به گفته اسماعیلی، منطقه ۱۲و به ویژه محدوده ۱۵خرداد بیشترین آمار متکدیان را دارد. در منطقه ۲ و ۳ نیز آمار بالایی از کودکان کار وجود دارند. منطقه یک هم ترکیبی از متکدی و کودک کار است. به گفته اسماعیلی، ۸۰ درصد کودکان کار اتباع و غیرایرانی هستند؛ برای مثال یک گروه از این کودکان هستند که ۱۵نفری در یک اتاق ۲۰متری در کنار هم زندگی میکردند. سرکردههای آنها صبح، این کودکان را سوار بر ماشین در خیابانها برای تکدیگری پخش میکردند. بعد از ظهر نیز آنها را جمع میکردند. سرپرست این گروه یک فرد افغان بود که آنها را جذب شبکه کرده بود و بهصورت حرفهای به آنها آموزش میداد. این کودکان روزانه بین ۲ تا ۳میلیون تومان درآمد داشتند. به گفته اسماعیلی، ۱۵درصد از کودکان کار هم ایرانی هستند که در سنین ۲ تا ۳سالگی از شهرهای مختلف دزدیده شدهاند تا در باندهای تکدیگری به کار گرفته شوند. در این میان مأموران موفق شدهاند بسیاری از آنها را جمعآوری کنند.