سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۸
نظرات: ۰
۰
-
ماجرای خطرناک زن همسایه خبرساز شد؛ بازنده‌ای که مردم دوست دارند

سریال «بازنده» که برداشتی آزاد از رمان معروف شاری لاپنا است، تبدیل به اثری محبوب شده است.

روزنامه هفت صبح نوشت: روز جمعه (ششم مهر ماه) دومین قسمت از سریال «بازنده» در پلتفرم فیلیمو منتشر شد. سریالی که در بدو انتشار جایگاهی مطلوب میان مخاطبان به دست آورده و فضاسازی خاص و قصه معمایی‌اش مورد توجه قرار گرفته. امین حسین‌پور در دومین تجربه کارگردانی خود پس از سریال «درمانگر» این بار نیز خالق اثر جنایی دیگری شده که امتیازات آن به مراتب بیش از نقاط ضعف است.  

 مورد اول| قصه چیست
داستان سریال «بازنده» از جایی شروع شد که ارغوان (سارا بهرامی) در قالب نریشن، گذشته خود را شرح داد و مخاطب پی‌برد این دختر متمول چطور عاشق جوانی فقیر یعنی کاوه (صابر ابر) شده است. نقطه عطف اول قصه سریال جایی بود که زن و شوهر همزمان با بازگشت از مهمانی همسایه، پی به سرقت نوزاد خود بردند. پیش از آن مشخص شد که ارغوان، افسردگی پس از زایمان دارد و نسبت به رابطه همسر با زن همسایه (آوا / صدف‌ اسپهبدی) مشکوک است.

حالا کارآگاه کیانی (علیرضا کمالی) و همکاران در پی گشودن راز پرونده دزدی نوزاد هستند. «بازنده» از نظر روایت، انطباق خوبی با ژانر معمایی –جنایی دارد و روند پیش رفتن قصه، مخاطب را کلافه نمی‌کند. بلکه این سوال مدام با اوست که بالاخره چه کسی نوزاد را دزدیده و انگیزه‌اش چه بوده؟ در این بین فرضیاتی مطرح می‌شود و ذهن تماشاگر از این سو به آن سو می‌رود. با این حساب باید گفت امین حسین‌پور در چینش پازل‌ها و تعریف قصه، عملکردی قابل‌قبول دارد.  

مورد دوم| رمان زن همسایه
پس از انتشار قسمت اول «بازنده» مخاطبان و چند رسانه اشاره کردند که سریال با منبع اصلی تفاوت چندانی ندارد و صرفا اسامی به فارسی تبدیل شده‌اند. در تیتراژ اشاره می‌شود که داستان برداشتی آزاد از رمان «زن همسایه» نوشته شاری لاپنا (نویسنده کانادایی) است. این کتاب در ایران ترجمه شده ‌ و خیلی‌ها آن را خوانده‌اند. خط اصلی قصه سریال، شباهت‌های زیادی با رمان دارد اما تفاوت‌ها هم محسوس است که عمده آن به تغییر موقعیت شخصیت‌ها برمی‌گردد.

فارغ از این نکته، ماجرا از منظری دیگر واجد اهمیت می‌شود و آن تلاشی است که برای رونق اقتباس رخ داده. «بازنده» پا در مسیری گذاشته است که سریال‌ها و فیلم‌های مشهور دنیا طی کردند و می‌کنند. درباره فرامتن ماجرا حتما نویسنده توضیح می‌دهد اما بعد از دو قسمت می‌توان نتیجه گرفت که این نکته، ضعف «بازنده» نیست و سریال فاقد ایرادات گل‌درشت است.

مورد سوم| فضاسازی
امتیاز اصلی «بازنده» به فضاسازی آن برمی‌گردد. امین حسین‌پور در خلق موقعیتی منطبق با قصه‌های رازآلود موفق عمل کرده و نتیجه تلاش همکارانش در بخش فنی مثل نور، طراحی صحنه، طراحی لباس و ... مثمرثمر بوده. مخاطب با تماشای سریال به فضایی سرد و ساکن و گاه دلهره‌آور پرتاب می‌شود. عده‌ای این مسئله را کپی از آثار فرنگی قلمداد کرده‌اند اما نباید از یاد برد که جهان سریال را باید فراتر از مرزها و جغرافیا قضاوت کرد. کارگردان تعمدا از ویژگی‌های ژانر جنایی بهره برده (مثل باران، نور سرد، رفتارهای ساکن شخصیت‌ها و ...) و همین‌ها تبدیل به امتیازهای «بازنده» شده‌اند.  

 مورد چهارم| بازیگران
ویژگی ممتاز بعدی «بازنده» عملکرد خوب برخی بازیگران مقابل دوربین است. سارا بهرامی که هر بار در جلد شخصیتی متفاوت می‌رود و توانایی‌اش در کاراکترهای درونگرا و برون‌ریز اثبات شده، از پس نمایش یک زن افسرده به خوبی برآمده. صدف اسپهبدی به این سریال نیاز داشت تا کمی از زیر بار انتقادات خارج شود و متهم نشود که موفقیت در فیلم «علفزار» اتفاقی بوده است. صابر ابر کاری را که باید می‌کند اما هنوز گل طلایی را نزده!  

علیرضا کمالی در نقش کارآگاه کیانی ظاهر شده و عملکردش حکایت از تداوم موفقیت او در بازیگری دارد. با این حال نمی‌توان کتمان کرد که برخی رفتارهای تکرارشونده او مثل همراه داشتن لیوان و شرب مدام، به شخصیت کمک نکرده. کاش کارگردان موقع طراحی شخصیت بازپرس کمی از کلیشه‌ها فاصله می‌گرفت. محمد علی‌محمدی جزو جوان‌های خوب است که در آینده از او بیشتر خواهیم شنید. او نقش دستیار گستاخ کارآگاه را خوب بازی کرده. پیمان قاسم‌خانی فاصله‌ای آشکار با شخصیت‌های پیشین دارد اما هنوز فرصتی برای عرض اندام پیدا نکرده است و قضاوت درباره  بازی‌اش بماند برای بعد.  

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب