یکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳ - ۰۵:۱۰
نظرات: ۱۴
۳
-
عدد باورنکردنی؛ سهم زنان از بازار کار ایران چقدر است؟

برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد پس از افغانستان و عراق، ایران پایین‌ترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان را در میان همسایگان خود دارد؛ درحالی‌که نرخ مشارکت اقتصادی در کشورهایی مانند عربستان و عمان بیش از دو برابر ایران است.

مینا حیدری خبرنگار اطلاعات نوشت: پاتریک نولان، جامعه‌شناس، در تحلیل وضعیت زنان در دنیای معاصر، تعبیر «محدوده ممکن‌ها» را به کار می‌برد. محدوده ممکن‌ها یعنی انسان‌ها برای ورود به عرصه زندگی با انتخاب‌های گسترده‌ای روبه‌رو هستند؛ نه آن‌که مجبور به ایفای نقش‌های جنسیتی باشند. تغییرات اجتماعی در دنیای معاصر، فرصت‌های بیشتری برای انتخاب در اختیار زنان قرار داده است. 

زنان بیش از نیمی از جمعیت بالقوه کشور برای ورود به عرصه‌های اقتصادی و نقش‌آفرینی در زمینه‌های رشد و توسعه اقتصادی هستند و تغییرات و تحولات اجتماعی و اقتصادی، محدوده انتخاب را برای آنان افزایش می‌دهد اما فرصت انتخابگری برای زنان در جامعه، همواره با موانع، مشکلات و چالش‌های جدی همراه بوده است؛ به‌گونه‌ای که از بسیاری از انتخاب‌های ممکن در محدوده زیست اجتماعی خود محروم بوده‌اند.
  
انقلاب انتظارات فزاینده

دکتر باقر قشلاقی، جامعه‌شناس فرهنگی در زمینه مشکلات زنان برای ورود به اجتماع می‌گوید: دیوید هیر، جمعیت‌شناس، پدیده‌ای به نام «انقلاب انتظارات فزاینده» را مطرح و بر اساس آن تبیین کرده است که با بهره‌گیری از قدرت انواع گوناگون وسایل و تجهیزات ارتباطی، امروزه بسیاری از کشورهای جهان سوم به تفاوت چشمگیر خود با سطح پیشرفت در جهان توسعه‌یافته پی برده‌اند و به همین جهت همواره می‌کوشند تا این تفاوت را کاهش دهند و هرچه بیشتر خود را به ویژگی‌های زندگی پیشرفته و مدرن نزدیک‌تر کنند. بااین‌همه، میزان اشتغال زنان در کشور ما علی‌رغم گسترش تکنولوژی‌های جدید ارتباطی و جهانی‌شدن، افزایش تحصیلات و کاهش باروری، در مقایسه با کشورهای پیشرفته و حتی برخی کشورهای درحال توسعه، همچنان پایین است.

او می‌افزاید: در این سال‌ها مشکلات اقتصادی، تأثیرات منفی گسترده‌ای بر خانواده‌ها داشته و بهبود کیفیت زندگی، رؤیایی است که بیش از مردان، دغدغه جدی زنان است؛ زیرا زنان به‌عنوان هسته مرکزی خانواده در جامعه ایران شناخته می‌شوند. آنها دوست دارند درگیر خانه و فرزندان خود باشند و محل امن و آرامی را برای بچه‌ها و همسرانشان فراهم سازند. زنان بیش از مردان به فکر محرومیت‌ها، کمبودها، مشکلات و انتظارات اعضای خانواده هستند و دوست دارند این کاستی‌ها را برطرف کنند. 

همین زنان، برای جبران بخشی از کاستی‌ها و رفع قسمتی از مشکلات خانواده، بارها به پیداکردن شغل و منبع درآمد فکر کرده‌اند تا بتوانند کمک‌خرج خانواده باشند. به نظر می‌رسد اشتغال، به‌ویژه در شرایط نامساعد اقتصادی، برای بسیاری از زنان نه یک رؤیای شیرین و از سر شکم‌سیری، بلکه موقعیتی است که احساس می‌کنند از طریق آن می‌توانند باری از مشکلات خانواده بردارند و از گرفتاری‌ها بکاهند. 

درحال‌حاضر بیش از ۲۳۳ هزار راننده زن در تاکسی‌های اینترنتی مانند اسنپ و تپسی کار می‌کنند، ۱۲ درصد خانوارهای ایرانی، زن‌سرپرست هستند، دوسوم کارها توسط زنان انجام می‌شود و بخش مهمی از کارهایی که زنان انجام می‌دهند به‌صورت غیررسمی انجام می‌گیرد. این مسائل نشان می‌دهد که زنان تا چه میزان گرفتار و درگیر پیامدهای سخت و ناگوار مشکلات اقتصادی هستند.
 
نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران

قشلاقی با بررسی آمارها می‌گوید: پس از افغانستان و عراق، ایران پایین‌ترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان را در میان همسایگان خود دارد؛ درحالی‌که نرخ مشارکت اقتصادی در کشورهایی مانند عربستان و عمان بیش از دو برابر ایران است.

 از جمعیت شاغل ۲۶ میلیون نفری کشور، سهم زنان ۱۷ درصد و سهم مردان ۸۳ درصد است. این آمار نشان می‌دهد زنان نرخ مشارکت پایینی در اشتغال دارند و نرخ بیکاری آنها بسیار بالاست. در سال ۲۰۲۳ نرخ مشارکت اقتصادی زنان در جمهوری آذربایجان ۶۷ درصد، در ارمنستان ۵۶ درصد و در ترکمنستان حدود ۵۰ درصد بوده است. در همان سال همچنین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در عربستان معادل ۵/۳۴ (سی و چهار و پنج دهم) درصد بود. عمان نیز ازجمله کشورهای مسلمانی به شمار می‌آید که نرخ مشارکت اقتصادی زنان در آن بالاتر از ایران است. این کشور طی دهه‌های گذشته تلاش کرده تا مشارکت زنان در نیروی کار را افزایش دهد.

خستگی مسئولیت زنانه

این جامعه‌شناس می‌گوید: مدیریت خانه برای زنان، صرفا انجام ‌دادن یک کار معمولی نیست، آنها خود را مسئول خانه و اتفاقات آن نیز می‌دانند؛ درحالی‌که مردان تلاش می‌کنند نقش کمرنگی در مسئولیت‌های خانه بر عهده بگیرند. مدیریت خانه برای زنان چیزی فراتر از انجام‌ دادن تعدادی کار مشخص و معمولی است؛ چیزی فراتر از برداشتن و گذاشتن و جابه‌جا کردن و گردگیری و جارو کشیدن. در این میان زنان شاغل، با شرایط پیچیده‌تری روبه‌رو هستند. 

برای زنان شاغل، خستگی ناشی از کار بیرون، هیچ‌گاه به‌درستی تعریف نشده است. درحالی که مراجعت مردان به خانه بعد از یک روز کاری، معمولا برای استراحت است، اما زن، خسته از کار روزانه، به خانه که می‌رسد با سنگینی و فشار کارهای خانه روبه‌رو می‌شود. این مسأله، خستگی را در زنان افزایش می‌دهد و موجب فرسودگی آنها می‌شود. در مقابل، مردان معمولا پشتیبان و حمایتگر خوبی برای زنان در انجام مسئولیت‌های درون خانه نیستند و همواره زنان در زیر فشار مسئولیت‌های مختلف، تنها می‌مانند.

قشلاقی ادامه می‌دهد: مردسالاری همواره در افزایش شکاف جنسیتی، نقش جدی داشته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد سلطه مردان و حضور آنها در رأس هرم و سلسله‌مراتب سازمان‌ها و شرکت‌ها، مانع مشارکت اقتصادی زنان است؛ ازاین‌رو، بخش مهمی از شکاف و نابرابری جنسیتی، محصول ساخت اجتماعی و فرهنگی مردانه است.

مردان در جامعه ما همواره قدرت و تسلط را در اختیار داشته و بر حفظ آن پافشاری کرده‌اند. آدامز و سیدای، دو جامعه‌شناس، معتقدند همین قدرت و تسلط، بسیاری از فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی را برای مردان مهیا کرده و زنان را از صحنه اقتصادی و اجتماعی خارج می‌کند.

درعین‌حال برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد بهبود کیفیت زندگی برای زنان، مسأله‌ای جدی است و علی‌رغم این موضوع، زنان دوست دارند حضور اجتماعی داشته باشند، به رشد فردی و منزلت اجتماعی دست یابند، در تصمیم‌گیری‌های خانواده نقش جدی ایفا کنند و صرفا یک عضو منفعل و تسلیم نباشند. زنان در فضای مردسالارانه، دچار چالش‌های مختلف با خانه و جامعه می‌شوند و در گذر زمان یاد می‌گیرند که مشکلات را چگونه تحمل کنند و چه هزینه‌هایی بپردازند تا به علایق و خواسته‌های خود برسند.
 
زنان و فشار تعارض‌های نقشی

این جامعه‌شناس می‌گوید: در شرایطی که زنان برای ورود به فضای اجتماعی می‌کوشند و قصد وارد شدن به محیط‌های کاری و اشتغال را دارند، در مقایسه با مردان از فرصت‌های شغلی، درآمد و امنیت شغلی کمتری برخوردارند. این مسائل باعث آسیب‌پذیری زنان شده است. 

پژوهش‌ها نشان می‌دهد وقتی مردان و زنان، ساعات یکسانی را در شغلشان صرف می‌کنند، زنان بیشتر از مردان دچار تعارض نقش می‌شوند؛ زیرا آنان در مقایسه با مردان به دلیل نقش‌های متعددی که در خانه و محل کار دارند و همچنین انتظاراتی که از آنان وجود دارد، دچار فشارهای بیشتری هستند.

این فشارها و تعارض‌ها زنان را در معرض آسیب‌ها و مخاطرات جدی قرار می‌دهد. از سوی دیگر، جامعه نه‌تنها نگاه حمایتگرایانه‌ای به زنان ندارد، بلکه فشار بیشتری را بر آنان تحمیل می‌کند. نتیجه فشارهای تولیدشده، آسیب فیزیکی و روانی مانند تنش، اضطراب، افسردگی، بی‌حوصلگی و خستگی است. در چنین شرایطی، زنان ناچارند فشار بیشتری تحمل کنند تا انتظارات ناشی از نقش‌های متعدد را برآورده سازند.

تعدد نقش و فشارهای ناشی از آن و همچنین احتمال تضاد نقش، می‌تواند انتظارات و فشارهای بیشتری را بر زنان تحمیل کند، اما به دلیل آنکه به‌دست‌آوردن نقش‌های جدید اجتماعی مانند اشتغال، موجب عزت‌نفس بیشتر، استقلال مالی، حل مشکلات اقتصادی، کمک به معاش خانواده، کسب حمایت‌های اجتماعی گسترده‌تر، حضور فعال در عرصه‌های اجتماعی، افزایش توان و ظرفیت مدیریتی در خانه و جامعه و شادابی و سلامت روانی و جلوگیری از افسردگی زنان می‌شود، تمامی فشارهای ناشی از تعارض‌ها و فشارهای مختلف خانوادگی و اجتماعی را تحمل می‌کنند. 

قشلاقی در پایان می‌افزاید: زنان باور دارند که باید برای حفظ کیفیت زندگی خانوادگی تلاش کنند، اما به این آگاهی رسیده‌اند که حضور اجتماعی موجب افزایش منزلت اجتماعی و رشد فردی آنها نیز خواهد شد، ازاین‌رو همزمان با آگاهی و درک چالش‌ها و مشکلات متعدد، می‌کوشند با تحمل مشکلات و حتی هزینه دادن، در ساختار مردسالارانه حاکم بر مناسبات جامعه، به‌ دنبال پیگیری علایق و خواسته‌های خود باشند.

زنان در جامعه ما، به دلیل فشارهای اجتماعی و خانوادگی، در دوراهی شاغل بودن یا خانه‌دارشدن قرار گرفته‌اند، سیاست اجتماعی ایران نیز همچنان، مرد نان‌آور و زن خانه‌دار را ترجیح می‌دهد. خیلی از اوقات، فشار اجتماعی و فرهنگی موجب شده که زنان در این دوراهی، علی‌رغم داشتن تحصیلات بالا و مهارت‌های مختلف، از کارکردن چشم‌پوشی کنند؛ زیرا بازار کار ایران همواره مردانه بوده و زنان نتوانسته‌اند در این بازار سهم خود را بگیرند و عموما در رویارویی با مشکلات مختلف، مجبور شده‌اند کوتاه بیایند.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 13
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • بهروزی IR ۲۱:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    یک خانواده برایمان مانده لطفا با مطرح و ایجاد انتظار شاغل شدن زنان و آمدن همان بلائی که در غرب با اشتغال زنان بوجود آمد را سرمان نیاورید.
  • کامی خسته IR ۲۱:۲۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    جمع کنین بابا بالا تا پایین مملکتو گرفتن این خانما مردای بدبخت کار گیر نمیارن شرمنده زن و بچه اونوقت اینا تو همه کاری هستن بازم طلبکارن
  • عاطفه IR ۰۱:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۱
    کار خونه مال زنه، کار بیرون مال مرد این اگه در جامعه اجرا میشد الان نه مشکل اشتغال داشتیم نه مشکل ازدواج نه اعتیاد
  • علی IR ۰۹:۰۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۲
    واقعا این آمار عجیبه . داخل هر اداره ایی که میری 80 درصد کارکنان زن هستن. مردها بیکار شدن ، درصد اعتیاد مردان بر اثر بیکاری زیاد شده . طلاق خانمهای شاغل با همسر بیکار زیاد شده . دیگه کانون گرم خانواده داره رنگ میبازه و شده کانون گرم اداره
  • محمدرضا گودرزی IR ۰۵:۰۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
    فقط از غرب همین مردسالار .زن مظلومش را یادگرفتی ؟! اصلا در ایران خانه وخانواده وثروت مرد دست زنان نیست اصلا.وکسی مادر سالاری وخواهر سالاری ندیده شما راست میگی ‌.لااقل جلد دوم منشور فیمنیستها را میخوندی اینها مال جلد اوله .مرد را خراب کن حتی با دروغ.
  • نام IR ۱۴:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
    مردم عقب مانده ای داریم... اما رفته رفته تغییرشون می‌دیم بخواهند یا نه
    • M IR ۰۵:۲۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۴
      جلو افتاده مواظب باش
  • عبدالله IR ۱۸:۳۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
    من پیشنهادمیکنم سری به ادارات بزنیدوهمینطور به کارخانه جات مواد غذایی وشرکت های خدماتی وخصوصی تا در صداستخدام خانمهابه دستتان بیاید.خود اقای روحانی زییس جمهور قبلی در صد استخدام را 67درصد زن اعلام کرده بود.
  • قلی پور IR ۱۱:۵۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
    مردها روز به روز بیکار و سرشکسته و منزوی و شرمنده در مقابل خانواده و جامعه . در مقابل، زنها حرکت بسوی اشتغال با درصد بالا در ادارات و شرکتها و در عین حال دنبال زن سالاری و اعتراض و مهریه
  • علیا IR ۰۶:۵۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۸
    شعار افزایش جمعیت الکی می دین اونوقت در ادارات مثلا دانشگاه های علوم پزشکی بالغ بر 70 درصد شاغلین خانوم هستند بعد پسران جوان بیکارند خب چطور ازدواج کنه وقتی سیاست تون غلطه
  • م_م IR ۲۱:۱۳ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۹
    این امار اصلا درست نیست. خنده دارتر از این نشنیده بودم.... مخصوصا در مقایسه با کشورهایی مثل افغانستان و عراق که خیلی مضحکه......
  • منصور رادمرد FR ۲۰:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۱
    مملکتی داریم که حراف توش زیاده و در عمل همشون و همگی مان بحق خودمان راضی نیستیم ، فقط یه عده خاص خوش می گذرونن چون خصوصی سازی شده و صاحب سهم از انقلاب و منابع کشورند .بقیه ملت رها شده اند و برای روزهای انتخابات و راهپیمایی آفریده شده اند و اینست قصه کشوری که مدیریت و برنامه‌ریزی نداشته
  • اسدی GB ۱۰:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۳
    آقای قشلاقی اعتیاد جوانان و هجوم ملت افغانستان به ایران ..و سختگیری های کوچک و بزرگ برعلیه زنان و نداشتن سرمایه و گرانی ها..چنان ضربه ای به ایران زده که عمیق تر از آن است....و جهان در فکر افغانستان و کابل است که 61 بیلیون دلار برای شهر مستحکم و جدید کابل تا سال 2040..خرج کند..و تیشه بر ریشه جوانان و دختران ایران بزند با مواد مخدر افغانی ..و سربار بودن هزاره از 45 سال قبل در ایران..و حالا پشتونها

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی