دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۶
نظرات: ۰ |
۰
ناگفته هایی از لایه‌های رنگارنگ المپیک
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

نباید فراموش کردکه در المپیک نهایت، سیاست پژواک دارد. این پرچم کشورها و سرود ملی آنها است که در صورت پیروزی ورزشکارانشان بالا می‌رود. این‌ها نمادهای سیاسی حاضر و پیوسته‌اند.در مجموع ورزش و روابط بین‌المللی به هم گره خورده و المپیک‌ها نمایشگر لایه‌های رنگارنگ و متنوع پیوند سیاست و ورزش در سطح جهانی‌اند.

 سید محمدکاظم سجادپور: برگزاری پر زرق و برق المپیک پاریس از ۲۶ ژوئیه تا ۱۱ اوت ۲۰۲۴ (۵ تا ۲۱ مرداد ۱۴۰۳) را صرفاً نمی‌توان رخدادی ورزشی قلمداد کرد، هرچند که موضوع و محور گردآوری افراد و نهادها در پاریس، ورزشی بود. این گردهمائی ورزشی، در ماهیت خود، از رابطه و موضوعی بسیار جدی و اساسی سخن می‌گوید و آن نسبت ورزشی و روابط بین‌المللی است. المپیک سابقه‌ای کهن و نوین دارد. کهن بودگی آن به مراسمی است که یونانی‌ها از قرن ۸ قبل از میلاد تا قرن چهارم بعد از میلاد در منطقه‌ای به نام المپیا برگزار می‌کردند که صرفاً اختصاصی ورزش نبود، بلکه مناسکی مذهبی نیز بود و آئین کار ویژه خود را داشت. 

اما ایده برگزاری مسابقات ورزشی توسط کاربرتین در ۱۸۹۶ مطرح گردید و برگزاری اولین المپیک نوین از ۱۹۰۰ تاکنون، المپیک گره خورده با ماهیت و پویائی‌های روابط بین‌المللی بوده است. چگونه می‌توان نسبت ورزشی و المپیک را با روابط بین‌المللی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ این سوال نگاهی کلان و فرا ورزشی را طلب می‌کند. البته ابعاد ورزشی المپیک بسیار حائز اهمیت و خود موضوع بحث متخصصین ورزش در حوزه‌های گوناگون است. اما در چشم‌اندازی وسیع، نسبت بین ورزش و روابط بین‌المللی را می‌توان در سه پدیده مورد توجه قرار داد. 

«آئینه بودگی المپیک از روابط بین‌المللی»، «نیاز به قانونمندی تعاملات انسانی در سطح بین‌المللی» و «حضور سایه سیاست بین‌المللی برکنش‌های غیرسیاسی».المپیک‌ها و من‌جمله المپیک پاریس، آئینه‌ای از روابط بین‌المللی معاصرند.

به طور کلی گردهمائی‌های ورزشی در سطوح منطقه‌ای، قاره‌ای و جهانی، بازتاب پدیده‌های مهم و گره خورده‌ای چون «اقتصاد»، «سیاست»، «فرهنگ»، «تکنولوژی» و شبکه‌های گسترده انسانی و اجتماعی از ورزش، درکنار ماهیت سلامت بخش خود، در قالب‌ها و لایه‌های جمعی، با اقتصاد سیاسی  پیوند خورده است.

به عبارت دیگر، در تمام رخدادهای جمعی ورزشی پویائی قابل ملاحظه‌ای از پول‌سازی، کسب درآمد، توسعه صنعت سرگرمی، برندسازی، اوقات فراغت، تمایلات سیاسی، کسب پرستیژ و اعتبار و موقعیت اجتماعی مشاهده می‌شود.

لذاست که ما با موضوع اقتصاد سیاسی ورزشی بین‌المللی روبرو هستیم. مدتی است که واژه‌ای به واژگان اقتصاد سیاسی  افزوده شد و آن «ورزش شوئی» (Sportwashing) است این واژه، بعضاً در همان فضائی به کار برده می‌شود که واژه «پولشوئی» مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

مرکز سنتر دانشگاه‌ هاروارد که مرکز مطالعات رشته‌ای است در میزگردی که در فوریه ۲۰۲۲ در نسبت سنجی بین سیاست و ورزش برگزار کرد، به این واژه ورزش شوئی اشاره کرد. اما در آخرین شماره مجله امور خارجی،آنتونی لیک، مشاور امنیت ملی کلینتون، در نقد سیاست‌های امارات در منطقه، از واژه ورزشی شوئی در بعد منفی آن استفاده کرد و واقع می‌گوید امارات از ورزش برای شست‌وشوی اقدامات ناهنجار خود بهره می‌گیرد.

فراتر از این مسئله، ورزش در سطح جهانی در دوران معاصر عمیقاً با تکنولوژی پیوند خورده و تکنولوژی یکی از شاخصه‌های عمده روابط بین‌المللی در حال دگرگونی است.

 تکنولوژی، اقتصاد سیاسی، روانشناسی فردی و گروهی خود را دارد. ورای مباحث اقتصادی و تکنولوژی همه کشورها و کنشگران بین‌المللی از المپیک چه می‌خواهند! «اعتبار» و «پرستیژ». اعتبارجویی و پرستیژخواهی به مشروعیت و مقبولیت آنها در داخل و خارج کمک می‌کند. آئینه بودگی المپیک از روابط بین‌المللی چند لایه و چند وجهی است.اما پدیده دیگر که نسبت ورزش و روابط بین‌المللی در المپیک را به تصویر می‌کشد، نیاز بشر به قانونمند کردن تعاملات انسانی در سطح جهانی است.

در کمتر موردی، جامعه بین‌المللی توانسته مانند ورزش، تعاملات را قانونمند و قابل اندازه‌گیری کند. این قانونمندی و قابلیت اندازه‌گیری کردن که در تمامی رشته‌های ورزشی در المپیک برجسته است، نتیجه کاری حرفه‌ای و بین‌المللی و چندجانبه است کمیته بین‌المللی المپیک، در واقع با مشورت، هماهنگی  ایجاد اجماع و پذیرش همگانی، چارچوب قابل اندازه‌گیری هر حوزه در رشته ورزشی را با دقت روشن کرده است. این پدیده، خود تبدیل به شاخصه‌ای برای سنجش توسعه کشورها شده است. توان و میزان حرفه‌ای ورزشکاران هر کشور، نمایشگر نه فقط سطح ورزشی بلکه سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهاست .

اما در عین تأکید فوق‌العاده کمیته بین‌المللی المپیک بر حرفه‌ای بودن و غیرسیاسی بودن رقابت‌های جهانی ورزشی، سیاست حضوری پیوسته در تمامی بازی‌های المپیک از جمله المپیک پاریس داشته است هو کردن ورزشکاران رژیم صهیونیستی به خاطر جنایت‌های آن رژیم در فلسطین و مخصوصاً در غزه، نقطه عطفی به یاد ماندنی است.

اما این بعد سیاسی، پرسابقه است. بیش از یک قرن  از برگزاری المپیک‌های معاصر می‌گذرد، انواع و اقسام به کار بردن نهادهای سیاسی و رفتارهای سیاسی را شاهدیم. شاید یکی از جالب‌ترین‌ها بایکوت و تحریم المپیک‌ها توسط اتحاد جماهیر شوروی، در دهه‌های اولیه تسلط بلشویک‌ها هستیم.

شوروی نه تنها در دهه‌های اولیه در المپیک‌ها شرکت نمی‌کرد، بلکه آن را محل گردهمائی بورژواها می‌دانست طُرفه آنکه خود برای یک دهه «المپیک کارگران» را در مقابل «المپیک سرمایه‌دارها» راه‌اندازی می‌کند، اما از دهه ۵۰، قرن بیستم میلادی رسماً شرکت کرده و با سرمایه‌گذاری در ورزش، تبدیل به ابر قدرتی ورزشی می‌شود.

نباید فراموش کردکه در المپیک نهایت، سیاست پژواک دارد. این پرچم کشورها و سرود ملی آنها است که در صورت پیروزی ورزشکارانشان بالا می‌رود. این‌ها نمادهای سیاسی حاضر و پیوسته‌اند.در مجموع ورزش و روابط بین‌المللی به هم گره خورده و المپیک‌ها نمایشگر لایه‌های رنگارنگ و متنوع پیوند سیاست و ورزش در سطح جهانی‌اند.

نظر شما چیه؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

جدیدترین‌ها

پربحث‌ترین

آخرین مطالب