روفیا تیرگری - روزنامه اطلاعات|این روزها نردههای آهنی و سبزرنگ دیوارکهای دانشگاه تهران، مزین شده به عکس و بیوگرافی کوتاهی از دانشآموختگان دانشگاه تهران، اندیشمندانی که در روزگار خودسر آمد همتایان خود بودند؛ فرهیختگانی همچون ابراهیم پورداوود، سهراب سپهری، پرویز ناتل خانلری، محمدتقی بهار، جلال الدین همایی، بدیعالزمان فروزانفر، حمید سمندریان، دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی و...
به مناسبت نودمین سال تأسیس دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا مراسم گردهمایی و تجلیل از بزرگان عرصه هنر و معماری را در تاریخ ۲۲ آذر ماه در محل این دانشکده (دانشکدگان) برگزار کرد.
از ویژگیهای بارز این مراسم، حضور دانشآموختگان دانشکده در تمامی رشتهها از سالهای دور تا امروز بود. دانشگاه چهرهای تازه به خود گرفت، همه شور و شوق روزهای اول دانشگاه را داشتند؛ این بار مضطرب از این که آیا همدیگر را باز خواهند شناخت؟ عجب آن که ملاقات دوباره چهرهها را باز و خندان میکند. در این عصر تنهاییها، دیدار از دانشکدهای که بهترین سالهای عمرت را در آنجا گذراندهای و ملاقات با دوستانی که امروز هر کدام وزنهای در عرصه هنر و معماری به شمار میآیند تجربه بسیار شعفانگیزی بود.
حاصل ماهها تلاش و زحمت دستاندرکاران این گردهمایی، شاید کاستیهایی داشت اما در مجموع حال همه را خوب کرد.
موبایلها فقط وسیلهای بودند برای ثبت و ضبط لحظات خاطرهانگیز. برای نخستین بار تمامی دانشآموختگان در همه رشتهها از معماری تا هنرهای تجسمی و هنر نمایش و موسیقی در یک قاب زیبا در کنار هم قرار گرفتند.
هنر، زبان جهانی
دکتر حامد مظاهریان، رئیس دانشکدگان هنرهای زیبا، در مراسم تجلیل از هنرمندان برگزیده که روزگاری از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا بودند گفت: تاریخ دانشگاه تهران پر از افتخار و موفقیت است. این دانشگاه به عنوان معتبرترین نهاد آموزشی کشور در طول ۹۰ سال گذشته، نقش بسزایی در تربیت نسلهای خلاق و هنرمند داشته است. دانشآموختگان ما امروز در عرصههای مختلف هنری ـ فرهنگی و اجتماعی در ایران و جهان میدرخشند و هر یک به نوعی نمایندهای از ارزشها و آموزههایی هستند که در این دانشگاه آموختهاند.
دکتر مظاهریان در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما در دانشکدگان هنرهای زیبا آموختهایم که هنر زبانی جهانی است؛ زبانی که میتواند مرزها را بشکند، فرهنگها را به هم نزدیک و انسانها را به هم متصل کند. ما با افتخار به تربیت هنرمندانی پرداختهایم که با آثار خود نهتنها زیبایی را به مردم هدیه میدهند بلکه پیامهای عمیق انسانی، اجتماعی و معنوی را نیز منتقل میکنند. بیایید با هم عهد ببندیم که تلاشمان را برای ارتقای هنر و فرهنگ کشورمان دو چندان کنیم؛ با همدیگر همکاری داشته باشیم تا دنیایی زیباتر بسازیم و این میراث بهجایمانده را به عنوان پیشروترین مرکز هنر کشور و منطقه برای نسلهای آینده به ارمغان بگذاریم.
من هنرهای زیباییام
فرهنگ سرزمین آریایی ما پر از شگفتی است. دانشجو اگر به بالاترین جایگاه علمی و فرهنگی هم دست پیدا کند، همواره در مقابل استاد خود شرم حضور دارد اما این بار استادی یگانه اجازه میدهد تا این شرم حضور به ملاقاتی کمنظیر بدل شود. او در کنار دانشجویان دیروز خود در یک قاب قرار میگیرد و شریک حس خوب و شادیهایشان میشود.
دکتر محمدباقر قهرمانی، مدرس دوره کارشناسی ارشد سینما و تئاتر و استاد هنرهای نمایشی میگوید: بچهها وقتی وارد دانشگاه شدند جوان بودند ولی امروز همکاران ما هستند. به گفته یکی از استادان هنرهای زیبا ما به عنوان معلم زمانی احساس موفقیت میکنیم که فارغالتحصیلان این دانشگاه از تکتک معلمانشان بهتر باشند.
موفقیت آنها موفقیت ما محسوب میشود. دانشجویانی که ۳۰ سال پیش با من کلاس داشتند امروز به من میگویند استاد مرا به خاطر میآورید؟ دانشجویانی که امروز هر کدام ستارهای در آسمان هنر و وزنهای در جامعه خود محسوب میشوند. این برای یک معلم، احساسی توصیفناپذیر است.
این گردهمایی یک برنامه دلگرمکننده بود که حس خوبی را برای همه کسانی که در آن حضور داشتند ایجاد کرد.
دانشکدگان هنرهای زیبا
دانشآموختگان هنرهای زیبا حس غریبی به کلمه دانشکدگان داشتند. حتی مجری برنامه ترجیح داد از همان کلمه دانشکده استفاده کند، گویی دانشکدگان کلمهای ناملموس است که به دل نمینشیند.
دکتر قهرمانی در این باره میگوید: با توجه به گسترش دانشگاه تهران از نظر اداری، هر بخش باید درست تعریف میشد. گروه معماری، تجسمی و موسیقی، پایهگذار هنرهای زیبا بودند. بعدها این حوزه گستردهتر و رشتههای مختلف مانند مجسمهسازی، نقاشی، گرافیک، طراحی صنعتی، عکاسی، معماری و شهرسازی، پژوهش هنر و سینما به آن افزوده شد.
همه اینها در کنار هم دیگر نمیتوانست در حد یک دانشکده با عنوان مصوب دهه بیست شمسی باقی بماند و لازم بود که در حد کالج تعریف شود. ابتدا با عجله نامش را گذاشتند پردیس اما پردیس، انتخاب مناسبی نبود.
به دنبال برگزاری مسابقهای در دانشگاه تهران، دانشکدگان (چند دانشکده) به عنوان واژه مترادف کالج انتخاب شد. اما نامش هر چه میخواهد باشد، همیشه هنرهای زیباست و هنرهای زیبا خواهد ماند.
چهرههای محبوب کمتر دیدهشده دکتر جابر عناصری، نهتنها یک استاد برجسته بلکه یک معلم اخلاق برای دانشجویان خود بود. این استاد فقید همیشه با یک بغل کتاب سرکلاس حاضر میشد.
هرگاه دانشجویی نیاز به کتابی داشت و آن کتاب در کتابخانه دانشکده موجود نبود، چه کتاب تألیفی خود ایشان و چه غیر آن، کتاب را از کتابخانه شخصی خود برای دانشجو میآورد. اما چه بر روی نردههای آهنی دانشگاه تهران و چه در مراسم تجلیل، نامی از این استاد برده نشد.
دکتر مظاهریان، رئیس دانشکده هنرهای زیبا در این باره میگوید: من خودم به این استاد فقید ارادت بسیار داشتم و از طرفداران ایشان بودم اما شرط برگزیده شدن، حضور در برنامه تجلیل بود که متأسفانه ایشان دیگر در میان ما نیستند. در رشته تئاتر ما کسی بالاتر از بهرام بیضایی را سراغ نداریم و ایشان هم شرایط حضور در برنامه را نداشتند.
انتخاب تعدادی معدود از میان هنرمندان و استادانی که همگی شایسته تقدیر هستند کار بس دشواری است.
انتخاب عکسهای فرهیختگان بر روی نردههای آهنی هم توسط دانشگاه تهران انجام گرفت و دانشکده هنرهای زیبا در آن نقشی نداشت. هر کار بزرگی با انتقادهایی همراه است. انتقادها نشاندهنده بلوغ فکری افراد است و میتواند در برنامههای آتی، سازنده باشد.
دورهمیهای خاطرهانگیز
محمد طاهری راد، دانشآموخته هنرهای زیبا، کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر که سابقه برگزاری دورهمیهای بسیاری را در کارنامه خود دارد میگوید: نفس برگزاری دورهمی به هر شکلی که باشد حرکت قشنگی است؛ بهخصوص در فضای دانشکده که بخشی از عمر و زندگی خود را در آنجا گذراندهایم. زنده شدن خاطرات خوش دوران دانشجویی بسیار ارزشمند است. حضور جمعی در کنار همدانشکدههایی که همدورهایهای ما در رشتههای معماری، نقاشی، گرافیک، عکاسی، طراحی صنعتی و... بودند موقعیتی بسیار عالی و کمنظیر ایجاد میکند، احساس خوب و قشنگی که قابل بیان نیست.
اما در مراسم تجلیل از هنرمندان که در آمفیتئاتر دانشکده برگزار شد بهتر بود به جای قدردانی از هنرمندانی که روزگاری از دانشجویان این دانشکده بودند و اکنون جزو هنرمندان سرشناس سینما و تلویزیون به شمار میروند، از هنرمندانی تجلیل به عمل میآمد که فقط در حوزه تئاتر فعالیت دارند. افزون بر آن شایسته بود از استادان و هنرمندانی که از دانشآموختگان این دانشکده بودند و در سالهای اخیر از میان ما رفتهاند هم یادی میشد؛ حتی در حد یک پوستر در خلال کلیپهایی که نمایش داده شد.
وی میافزاید: جا دارد اشاره شود قدردانی و تجلیل از استاد ارزنده، دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی قابلتحسین است، چرا که بعد از انقلاب فرهنگی اگر پیگیریها و تلاشهای بیوقفه ایشان نبود شاید امروز آموزش رشته تئاتر را در دانشکده هنرهای زیبا نداشتیم.
به جز زندهیاد حمید سمندریان، استادی در دانشکده باقی نمانده بود. استاد ناظرزاده با دعوت از استادان تازه و پیشین، بانی راهاندازی دوباره رشته تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا شدند.