شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۹
نظرات: ۰
۰
-

نگاهی به آمار و ارقام نشان می‌دهد حتی تجربه مصرف در دوران ۱۰ تا ۱۲ سالگی نیز وجود دارد و مصرف مواد سبک‌تر یا در دسترس‌تر مانند سیگار، حشیش و الکل در ۱۵ تا ۲۰ سالگی مشاهده می‌شود.

اطلاعات نوشت: آنچه می‌خوانید، شرحی است از میزگرد «چالش‌های اعتیاد در جامعه و راهبردهای کاهش آسیب» که با حضور پژوهشگران مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، دکتر امید مساح، پزشک و متخصص مطالعات اعتیاد، دکتر محمدحسن فرهادی، متخصص علوم اعصاب شناختی و دکتر کامیار غنی، متخصص مطالعات اعتیاد در روزنامه اطلاعات برگزار شد.

آیا اعتیاد، درمان پذیر و قابل ترک است؟ بهترین درمان برای آن چیست؟

دکتر مساح: اعتیاد یک بیماری مزمن، عودکننده و قطعا درمان پذیر است، منتها درمان از علاج متفاوت است و فاکتورهای گوناگونی همچون عوامل اجتماعی در آن دخیلند. اگر تعیین‌کننده‌های اجتماعی مؤثر بر سلامت در حد نرمال و متوسطی نباشد خوش‌باورانه است که بتوانیم افراد مصرف کننده را در سیر بهبود بیماری و مسیر درمان نگه‌داریم. باید دقت کرد که درمان‌های سریع برای بیماری اعتیاد مثمر ثمر نیستند؛ زیرا اعتیاد یک سیر مزمن و بطئی است که به‌تدریج پیشروی می‌کند و زمان شروعش چندان مشخص نیست.

شاید دفعات اول مصرف با اختیار و انتخاب باشد اما به‌مرور به سمت بیماری زایی پیش می رود و این پیشرفت در افرادی که عوامل زیستی‌روانی‌ و اجتماعی مستعدکننده آن را داشته باشند با سرعت بیشتری خواهد بود. همان‌طور که این سیر با کندی شکل گرفته و طی سال‌ها ریشه می‌دواند، درمان آن نیز کند و زمان‌بر است.

مهم‌ترین هدف درمان، بهبود عملکرد فردی-شغلی-اجتماعی فرد است. افراد و خانواده‌ها باید اصرار بر پرهیز و قطع مصرف هرگونه دارو را فراموش کنند. چون این نوع نگاه به انگ روش‌های درمانی دامن زده و منجر به گسترش اعتیاد خواهد شد. اگر عوامل تشدیدکننده‌ برخی بیماری‌ها کنترل نشوند، شاید تا ابد لازم باشد که درمان ادامه یابد.

بهتر است در صدد دسته بندی درمان‌ها نباشیم. نوع درمان بسته به شدت وابستگی و درجه بندی مصرف و نوع ماده مصرفی یا نوع رفتار اعتیادی متفاوت خواهد بود و ممکن است دوره درمان فردی کوتاه‌تر و دوره درمان فرد دیگری طولانی‌تر باشد. گرچه درمان‌های پرهیزمدار و دارویی در دنیا شناخته‌شده و رایج هستند، ولی خط‌کشی بین آن‌ها و تخصیص هریک به موارد خاص ممکن نیست و چه بسا فردی در هر مرحله از مصرف، یکی از این روش‌ها و حتی تلفیقی از آن‌ها برایش مناسب باشد.  بهترین درمان برای هر فرد، درمانی است که او را به بهترینِ خودش برساند. یعنی کارایی و عملکرد فردی-اجتماعی و شغلی او را ارتقا داده یا لااقل حفظ کند. وقتی فرد عملکرد و راندمان و انگیزه‌هایش را از دست داده و پویایی و تلاش نشان نمی‌دهد، لزوما پرهیز از هر نوع ماده و دارو بهترین درمان نیست. 

با توجه ‌به این که اعتیاد در کشور از شکل سنتی خارج ‌شده و مصرف داروهای روان‌گردان یا مخدرهای گوناگون افزایش‌یافته، آیا شکل درمان نیز تغییر کرده است؟

دکتر مساح: علیرغم تمام تغییراتی که به‌سرعت در سبد عرضه مواد از سوی سوداگران و قاچاقچیان رخ می‌دهد، ولی آسیب‌شناسی بنیادی در تمامی رفتارهای اعتیادی اعم از اعتیاد به ماده‌ای خاص یا اعتیاد به رفتاری خاص تا حدود زیادی مشترک و لذا بخش اعظمی از مداخلات درمانی نیز مشترک هستند.

فارغ از این که مشخصا چه نوع دارو یا رویکرد روان‌درمانی در یک اعتیاد خاص کمک‌کننده‌تر است، تشخیص داروی مناسب و روان‌درمانی مناسب بر اساس شرایط خاص هر فرد و ویژگی‌های زیستی-روانی-اجتماعی او ارجح و از اهمیت بیشتری برخوردار است. درواقع بیشتر از این که نگران مواد جدید باشیم، باید نگران افراد و خصوصیات ژنتیکی، بحران‌های کودکی، اختلالات زمینه‌ای موجود، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و امنیت شغلی آن‌ها و سن شروع مصرفشان باشیم.

دکتر فرهادی: اختلالات و بیماری های گوناگونی که برای فرد به وجود می‌آید ممکن است درمان قطعی داشته باشند و با یک نسخه یا عمل جراحی برطرف شوند اما برخی اختلالات درمان قطعی ندارند. از برخی درمان ها باید برای کنترل آسیب ها و عوارض کمک گرفت که این روند مختص بیماری اعتیاد نیست و بسیاری از اختلالات روان پزشکی و حتی بیماری هایی نظیر فشارخون، دیابت، چربی خون و... را شامل می‌شود. 

نگاهی به آمار و ارقام نشان می دهد حتی تجربه مصرف در دوران 10 تا 12 سالگی نیز وجود دارد و مصرف مواد سبک تر یا در دسترس تر مانند سیگار، حشیش و الکل در 15 تا 20 سالگی مشاهده می‌شود. با توجه ‌به این که مغز تا 22 سالگی در حال تکامل است بنابراین کودکان و نوجوانانی که مصرف مواد را در مراحل تکامل مغز شروع می‌کنند صدمات بیشتری می بینند. یکی دیگر از عوامل مهم که فرد را مستعد وابستگی به مواد می‌کند عوامل ژنتیکی، محیطی و بحران های مربوط به مرحله رشد و تکامل نوجوان می‌باشد. به عنوان مثال، اگر فردی در 30 سالگی شروع به مصرف مواد کند نسبت به کسی که در 15 سالگی تجربه مصرف مواد را دارد دچار آسیب کمتری خواهد شد و همین موضوع بیانگر اهمیت پیشگیری در سنین کودکی و نوجوانی است. 

در دو دهه اخیر، اعتیادهای رفتاری نیز شدت گرفته اند، آیا این‌گونه اعتیادها نیز در دسته بندی بیماری اعتیاد تقسیم بندی می‌شوند؟

دکتر غنی: اخیرا اعتیاد به دو بخش اعتیاد به مواد شیمیایی و اعتیاد رفتاری تقسیم بندی شده است. اعتیاد رفتاری به رفتاری اشاره دارد که به‌صورت اجباری و تکراری انجام می شود و می تواند هزینه های جسمانی، روانی و اقتصادی فراوانی برای خانواده به بار بیاورد. در این‌گونه اعتیادها، مغز فرد با انجام رفتاری خاص و تقویت‌کننده، ماده ای به نام «دوپامین» ترشح می کند که عامل شادی، رضایت و لذت فرد است.

در اعتیاد رفتاری، افراد به دلیل وجود اختلالاتی مانند احساس اضطراب، افسردگی، شخصیت تکانشی، اختلال وسواس یا کمبود توجه به سمت رفتارهای اعتیادگونه می روند. اعتیادهایی نظیر استفاده از تلفن هوشمند، قمار، خرید کردن و سکس نیز نوعی از اعتیادند که فرد برای فرار از حال بد به سمت آن می‌رود و به‌مرور، اجبار در انجام آن کارها در ذهنشان شکل می‌گیرد.

حتی احساس گناه در این افراد نیز نمی تواند مانع انجام رفتارهای اعتیادآور شود و چون رفتار خاص اعتیادگونه، حالت خوشی یا فرار از افسردگی را برایش ایجاد می‌کند حتما آن کار را به طور مکرر انجام می دهد و همین رفتارها به‌مرور زمان سبب بدعملکردی در روابط بین‌فردی، شغلی و تحصیلی می شود. افراد در چنین شرایطی از جمع فاصله می گیرند تا به رفتار اعتیادیشان بپردازند و این نوع اعتیاد هم به‌مرور شدت می‌یابد.

 نحوه درمان اعتیادهای رفتاری چگونه است؟

دکتر فرهادی: اعتیاد رفتاری در چارچوب تئوری های اعتیاد قرار دارد. گاهی افراد برای درمان اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی و... به صورت ناخودآگاه به سمت خوددرمانی می روند. این خوددرمانی می‌تواند شامل مصرف مواد و انجام رفتارهای اعتیادی متعدد مثل صرف زمان زیاد در فضای مجازی، بازی‌های دیجیتال و.... باشد.

لازم و ضروری است که در هنگام بروز این‌گونه اختلالات به متخصصان روان‌شناسی و روان‌پزشکی مراجعه شود، زیرا انجام امور خودسرانه، زمان طلایی درمان را خواهد گرفت و پس از بروز اعتیاد، درمان اختلال روانی همراه آن بسیار سخت تر خواهد شد؛ زیرا بیماری در کنار اعتیاد شدت می‌یابد. اگر فرد مستعد عوامل ژنتیکی اعتیاد بوده، با مشکلات محیطی روبه‌رو و در سنین رشد قرار داشته باشد و همچنین نشانه‌هایی از اختلالات روانی مانند افسردگی را بروز دهد، احتمال بیشتری برای مصرف مواد و بروز اعتیاد دارد. 

عوامل ژنتیکی تأثیر بسیار مهمی در بروز بیماری اعتیاد دارند. اگرچه فرد در ابتدا داوطلبانه به سمت مصرف مواد می‌رود اما بعدا ساختار سلول ها و مدارهای مغزی تحت‌تأثیر مواد تغییر می کند و به دلیل همین تغییرات ساختاری در مغز، فرد از حالت مصرف اختیاری به مصرف اجباری روی می آورد. وقتی ساختار مغزی تغییر می کند بیمار نیازمند استفاده از دارو، روان‌درمانی و حمایت های اجتماعی است.

عموم مردم اعتیاد را در چارچوب ناهنجاری های فردی و اجتماعی تلقی می کنند. آیا این رویکرد اجتماعی در امر درمان اثرگذار است؟

دکتر مساح: متأسفانه اعتیاد و درمان آن دچار نوعی انگ اجتماعی است و اگر کسی بخواهد برای درمان به کلینیک یا مراکز ترک اعتیاد مراجعه کند معمولا سعی می کند دور از چشم مردم و پنهانی باشد. تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود مشکل خواهیم داشت. مردم با شهرداری و نیروی انتظامی تماس می گیرند و خواهان جمع آوری معتادان هستند، از وجود مراکز درمانی در محله و نزدیک محل سکونتشان منزجرند.

معتادان طی سال های متمادی، مجرم محسوب می‌شدند و تا وقتی برای درمان اقدام نمی کردند همچنان مجرم بودند و فقط وقتی وارد فرآیند درمان می‌شدند انگ مجرم بودن از آن ها برداشته می‌شد. اما انگ معتاد بودن حتی با ورود به مرحله درمان هم برطرف نمی‌شود. درواقع ورود به این مرحله، برچسب اعتیاد آن‌ها را پررنگ تر کرده و رازشان را علنی و عمومی می‌سازد. این نوع نگرش یک بداخلاقی است. حتی در دوره های پزشکی، دروسی در زمینه بیماری اعتیاد وجود ندارد. این دوره ها جداگانه برگزار می شود و درمانگران این بیماری همانند کلینیک‌هایشان از سایرین تفکیک می شوند و این موارد به دلیل رویکرد فرهنگی و اجتماعی است که نسبت به اعتیاد وجود دارد.

دکتر غنی: معمولا والدین در اعتیادهای شیمیایی بسیار دقت می کنند که فرزندانشان سیگار نکشند یا به سمت مصرف الکل نروند اما در اعتیادهای رفتاری، گاهی مشوق فرزندان نیز هستند، مثلا به بچه ها می گویند «برو در اتاقت با تبلت بازی کن» و آن ها را به سمت اعتیاد رفتاری هل می‌دهند، به طوری که پس از مدتی دیگر نمی توانند گوشی را از دست بچه ها بگیرند.

اعتیادهای رفتاری، انگ اجتماعی ندارند ولی افراد را در مسائل گوناگون زندگی دچار مشکل می کنند و الگوهایی مانند دروغ‌گویی را در آن‌ها شکل می‌دهند. اغلب این افراد دوستانشان را از دست می دهند تا به رفتار اعتیادیشان بپردازند. معیارها و ملاک ها در اعتیاد رفتاری و شیمیایی بسیار شبیه به همند.

عوامل زمینه ساز اعتیاد در کشور را چگونه می توان ارزیابی کرد؟ مثلا چرا اعتیاد در دهه های اخیر در میان زنان افزایش داشته یا چرا سن اعتیاد پایین آمده است؟

دکتر فرهادی:  تنش‌های اجتماعی، کمبود امکانات برای گذراندن اوقات فراغت و عدم وجود ابزارها و موقعیت‌های مناسب برای ابراز هیجانات، منجر به افزایش گرایش به مصرف مواد می‌شود و ناخودآگاه مردم برای رهایی از مشکلاتشان به سمت مصرف می روند.

دکتر غنی: مصرف مواد سنتی و مشتقات آن به دلیل نزدیکی ایران با افغانستان و ترانزیت مواد، زیاد است و در میان عامه مردم و افراد مسن‌تر، بیشتر تریاک مصرف می شود. در میان دانشجویان، مصرف الکل مشاهده می شود. نوع استفاده از مواد در بخش های مختلف جهان با توجه ‌به میزان دسترسی، متفاوت است؛ مثلا در آمریکای جنوبی به دلیل شرایط آب‌وهوایی و مساعد بودن زمینه کاشت، مصرف کوکائین بیشتر است. 

دکتر مساح: نبود نشاط اجتماعی، قوانین بسته و دست‌وپاگیر و تفکیک جنسیتی ازجمله بارزترین مواردی است که سبب گرایش مردم به مصرف مواد می شود.  با شروع بلوغ در دوره نوجوانی و جوانی، شرایطی پیش می آید که نوجوان را به سمت تجارب تازه پیش خواهد برد. جوانان ما به‌علت این جداسازی، حساسیت، عطش و تحریک‌پذیری جنسی شدیدی را در برخوردهای اول خود تجربه می‌کنند و یکی از اصلی‌ترین علل مصرف مواد مخدر در آغاز بلوغ، ایجاد تأخیر جنسی است؛ علی‌الخصوص «ترامادول» برای رفع انزال زودرس به کار می‌رود. این رویکرد در ایران، پررنگ‌تر از سایر جوامع بوده و در دهه‌های اخیر ،مصرف این دارو و اعتیاد به آن را در میان آقایان به‌شدت گسترش‌ داده است. 

نبود شادکامی و جشن های ملی و عادت به پنهان‌سازی شادی‌ها سبب شده که افراد در انزوای خودشان برنامه هایی برای جشن و شادی داشته باشند و به شادکامی های فردی پناه ببرند. بسیاری از این شادکامی ها موارد خطرزا و پنهانی است و امکان دارد به استفاده از مواد یا مشروبات الکلی ختم شود. از سویی دنیای دیجیتال و فضای مجازی، به انزوا و جمع‌گریزی دامن زده است.

از عوامل دیگر زمینه‌ساز اعتیاد، وجود نابرابری‌های اجتماعی و عدم شایسته‌سالاری است که منجر به  ناهنجاری و تنش شده و رفتارهای پرخاشگرانه را دامن می‌زند. چنین وضعی نشاط اجتماعی را از بسیاری گرفته و آنان را به سمت رویکردهای مقابله‌ای موقت و آسیب‌رسان مانند مصرف مواد سوق می‌دهد تا بتوانند فروخوردگی های ناشی از خشم و پرخاشگری را بهتر کنترل کنند.

لازم است تصریح کنم که علیرغم پایین آمدن سن شروع مصرف، میانگین سن ابتلا به اعتیاد هنوز آن‌چنان پایین نیامده و علیرغم گسترش توزیع و دسترسی به موادی مانند ماری‌جوانا و شیشه که زنان اقبال بیشتری به مصرفشان نشان می‌دهند، شیوع اعتیاد در زنان آن‌چنان افزایش نیافته است، بلکه علنی‌تر شده و به آن اذعان می‌دارند؛ درحالی که در دهه‌های قبل به‌هیچ‌وجه بروز نداده یا جهت درمان مراجعه نمی‌کردند.

به هرحال گذار از سنت به مدرنیسم و حضور بیشتر زنان در جامعه، آنان را در معرض آموزه‌های اجتماعی کاذبی نیز قرار داده که ممکن است منجر به مصرف سیگار و گل جهت همرنگی با جمع یا مصرف شیشه یا داروهای لاغری با قصد کاهش وزن شود و همه این‌ها نهایتا با افزایش ریسک مصرف مواد همراه خواهد بود.

دکتر فرهادی: باوجود عوامل زمینه سازی که تفاوت های ما را با دنیا بیشتر کرده، بحث کمبود برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد نیز مطرح است. این برنامه ها در کشورهای توسعه‌یافته به‌صورت منسجم و مداوم انجام می شود، از دوران کودکی آغاز می شود و تا دوران تحصیل در مدرسه، دانشگاه، محل کار و محل زندگی ادامه می‌یابد.

متأسفانه راهکارهای پیشگیرانه در کشور ما جدی تلقی نمی شوند. توجه به این موضوع که اعتیاد پس از شکل‌گیری در فرد، دیگر قابل ریشه‌کن شدن نیست، اهمیت پیشگیری را بیشتر روشن می کند. حتی کشورهای توسعه‌یافته هم نمی توانند اعتیاد را ریشه کن سازند و تنها می توانند این معضل را کنترل کنند، بنابراین با اجرای برنامه‌های پیشگیرانه، می‌توانیم تقاضای مصرف مواد را در جامعه کاهش دهیم تا به دنبال آن، تبعات اعتیاد نیز کاهش یابد.

اولین تجارب برنامه های کاهش تقاضا به زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برمی گردد که رویکرد پلیسی و قضایی به مسأله اعتیاد به رویکرد پیشگیرانه تغییر پیدا کرد. در این مبحث، سه سطح وجود دارد. مرحله اولیه همان برنامه پیشگیری و اطلاع رسانی است که فرد به اعتیاد مبتلا نشود.مرحله ثانویه بخشی از برنامه است که فرد مبتلاشده را به سمت درمان ببریم تا عوارض و آسیب های بیماری کاهش یابد، زیرا  دراین صورت، هزینه ها کاهش می یابد و درمان ساده تر خواهد بود.

مرحله سوم،توان‌بخشی کسانی است که مشکلات جدی دارند و آن ها را باید به‌صورت پیوسته تحت درمان قرار داد. اگر برنامه های استاندارد پیشگیرانه اعتیاد همراه با اختصاص بودجه سرانه کافی در کشور به‌درستی اجرا شود تأثیر بسزایی خواهد داشت. در این میان سه برنامه آموزش مهارت‌های زندگی، مهارت‌های فرزندپروری و آموزش درباره مواد جزو موارد اساسی هستند.

دکتر غنی: برنامه های پیشگیرانه باید با توجه ‌به سن افراد تدوین شوند؛ مثلا برای کودکان دبستانی نمی توان بحث شناسایی مواد را مطرح کرد. مهارت هایی نظیر تفکر نقادانه،  مدیریت استرس، مدیریت خشم، توانایی نه گفتن، مقابله با فشار گروه همسالان و... ازجمله مهارت هایی است که به‌ مرور باید در فرد نهادینه شوند تا در دوره بزرگسالی،  توان حل مسأله را داشته باشد. پ

یکی از دلایل گرایش به اعتیاد می تواند مسائل اقتصادی و فعالیت در مشاغل سخت باشد. کسی که می‌خواهد روزانه دوسه شیفت کار کند و در شرایط معمول از عهده این کار برنمی‌آید، به دنبال راهی برای افزایش سطح انرژی خود می‌گردد و مصرف مواد یکی از راهکارهایی است که به ذهنش خطور می‌کند.
 
بیماری اعتیاد چقدر می تواند برای سایر افراد خانواده یا جامعه خطرناک باشد؟

 دکتر مساح: متأسفانه اعتیاد مانند بیماری‌های عفونی، مسری و واگیردار است. یعنی وجود یک مصرف‌کننده در بین نزدیکان و افراد تأثیرگذار زندگی هر فرد، قوی‌ترین عامل در افزایش خطر ابتلای اوست. ما نمی توانیم برنامه های پیشگیرانه را برای 80 میلیون نفر اجرا کنیم؛ چون نه برنامه ای برای اجرای آن داریم و نه بودجه موردنیاز این اقدامات قابل تأمین است. 

یکی از رویکردهای مهم کاهش تقاضا اجرای برنامه‌های پیشگیرانه هدفمند است، یعنی پیشگیری انتخابی و موردی که تمرکز برنامه‌های این دو مدل، بر افراد در معرض خطر مصرف است؛ یعنی افرادی که دچار افت عملکرد مشهود یا استرس‌ها و حوادث شدید و ناامیدی هستند یا در بین اعضای خانواده و دوستان نزدیک و اصطلاحا دم‌خورشان، مصرف‌کننده دارند. 

باید با بودجه‌های محدود فعلی بر این گروه‌ها تمرکز کنیم و اگر قرار است در این زمینه مددکاری اجتماعی انجام بدهیم، این افراد شناسایی‌شده و تحت آموزش‌های مصون‌سازی مصرف مواد قرار گیرند. همچنین مصرف کنندگان شناسایی شده و ورود آن‌ها به مرحله درمان تسهیل شود، پس از درمان هم برایشان شغلی فراهم کنیم یا در مراکز فنی و حرفه ای، مهارتی را به آن‌ها آموزش بدهیم تا این افراد در چرخه عود و درمان گرفتار نشوند.

آیا مصرف می تواند تفریحی و تفننی باشد؟

دکتر فرهادی: معمولا مصرف اتفاقی و از روی کنجکاوی، اولین مواجهه فرد با مواد است. این تجربه اولیه ممکن است دو یا سه بار رخ دهد اما عوامل ژنتیکی، محیطی، تکاملی و وجود اختلال همراه باعث می شوند که افراد با الگوهای متفاوتی مصرف ماده را به صورت تفننی ادامه دهند. بعد از این مرحله، مصرف منظم خواهد شد اما همچنان وابستگی کامل رخ نداده است. مصرف منظم معادل سوءمصرف است و مشکلاتی با خود به همراه خواهد داشت.

در این مرحله فرد مسئولیت هایش را به‌درستی انجام نمی‌دهد و در محیط خانواده و شغلش دچار مشکل می شود.
در مصرف اولیه به دلیل آزاد شدن دوپامین، فرد دچار سرخوشی می‌شود و احساس آرامش می کند، اما به تدریج مدارهای مغزی دستخوش تغییراتی می شوند که به نفع عملکرد مغز نیست و فردی که قبلا از فعالیت های روزمره زندگی‌اش لذت می برد دیگر آن حس نشاط را نخواهد داشت، زیرا مدار پاداش یا لذت در مغز او دستکاری شده و دیگر لذت های معمول زندگی مانند وقت گذراندن با دوستان، ورزش و تماشای فیلم و سریال برایش جذاب نخواهد بود و فقط باید آن ماده را مصرف کند تا احساس رضایت کند.

در پی مصرف مداوم، مغز به آن ماده عادت می کند و فرد ناچار است مقدار و حتی دفعات مصرف را افزایش دهد. در این میان مدار انگیزشی مغز نیز که به ما انگیزه می دهد تا به دنبال کارهای روزانه و مولد باشیم دچار تغییر می شود و انگیزه فرد را در راستای مصرف ماده و حواشی آن تقویت می‌کند. 

دکتر غنی: در اعتیادهای رفتاری هم موارد تغییرات در مغز صادق است. در مصرف مواد شیمیایی یک ماده مغز را دچار تغییرات می‌کند اما در اعتیادهای رفتاری یک عملکرد، سیستم مغز را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد .

دکتر مساح: در مورد مرزهای مصرف مواد، مثالی معروف وجود دارد که آن را به حضور در مرزهای آبی کشورها تشبیه می کنند. مرزهای آبی را نمی توان با خط جدا کرد و گاهی ندانسته وارد حریم آبی بین المللی می شوید. در اعتیاد هم دقیقا همین گونه است و شما نمی دانید  کجا مصرف تفننی است و از کی وابستگی ایجاد می‌شود؟ بهترین راهکار برخورد با اعتیاد، پیشگیری است تا فرد اصلا این موضوع را تجربه نکند.کسی نمی‌داند عوامل ژنتیکی یا اختلالات روان او در چه شرایطی است، پس بهتر است فرض را بر این بگذاریم که این زمینه ها وجود دارد و به سمت تجربه مواد نرویم.  این تفنن ها در گذر زمان به مصرف منظم مواد منتهی می‌شود.

آیا اعتیاد به مصرف دارو هم می تواند رخ دهد؟

دکتر غنی: بیماران دارو را بدین‌جهت مصرف می کنند که بدعملکردی در زندگی شان رخ ندهد.  مثلا کسی که دیابت یا ناراحتی گوارشی دارد ناچار است دارو مصرف کند و نمی توانیم بگوییم به دارو اعتیاد دارد، زیرا اگر دارو را مصرف نکند بیماری پیشرفت خواهد کرد و زندگی فرد را تحت‌الشعاع قرار می دهد.

دکتر فرهادی: برخی افراد معتقدند داروها شیمیایی‌اند و نباید به‌طور پیوسته مصرف شوند اما وقتی دارو به تشخیص پزشک برای یک بیماری خاص تجویز می شود این نگرش، عملا مردود است. اگر فردی درمان یک اختلال روان‌پزشکی را دیر شروع کند یا درمان را نیمه‌کاره رها کند آن اختلال با شدت بیشتری بازخواهد گشت. برخی توصیه می کنند درمان شیمیایی را رها کنید و به درمان سنتی بپردازید ولی این مسیر بیراهه است.

دکتر مساح: مصرف دارو اگر تحت نظر پزشک و طبق یک تقویم درمانی و در مراکز درمانی باشد وابستگی محسوب نمی شود و قطع خودسرانه آن فرد را دچار علائم می‌کند ولی اگر مصرف بنا به تشخیص فردی باشد می تواند وابستگی ایجاد کند؛ حالا این دارو می خواهد داروی فشارخون، دیابت یا افسردگی باشد. مصرف خودسرانه داروها عموما از کنترل خارج می شود و به‌مرور افزایش می یابد. گاهی اطرافیان بیمار فکر می کنند فرد باید مصرف دارویش را کاملا قطع کند و حتی یک استامینوفن هم نخورد.

طیف درمان دارویی در اعتیاد متفاوت است و اگر فرد در کنار برنامه های درمانی در جلسات مشاوره فردی و گروهی هم شرکت کند می تواند به‌مرور میزان مصرف داروها را با نظر پزشک تغییر دهد. گاهی خانواده ها اعتراض می کنند که چه زمانی قرار است فرد دارو را کنار بگذارد؟ باید بدانیم درمان متوقف نمی‌شود و روندی دارد که به‌مرور باعث بهبودی خواهد شد و تا زمانی‌که در اثر مصرف دارو و بودن در پروسه درمان، کارکردها افزایش یافته و عملکرد فردی، اجتماعی و شغلی فرد بهبود می یابد مصرف دارو را می توان ادامه داد. بارها برای خانواده ها مثال می زنم که مگر شما داروی فشارخون را قطع می‌کنید که انتظار دارید داروی این بیماری قطع شود؟

اگر زمینه ها را فراهم سازید، مثلا رژیم غذایی خاصی را رعایت کنید، ورزش مداوم داشته باشید و وزنتان را بکاهید و شرایط برایتان مساعد باشد می توانید دارو را کم کرده و چه بسا قطع کنید، ولی تا زمانی که شرایط فراهم نیست نباید مصرف دارو را کاهش داد. تنها درمانگر است که می تواند تعیین کند درمان دارویی یا غیردارویی چه زمانی طبق پروتکل ها می‌تواند تغییر کند.

برخی دانشجویان یا دانش آموزان در شب های امتحان بدون تجویز پزشک ریتالین مصرف می‌کنند و متأسفانه بازار آزاد برای تهیه آن وجود دارد. آیا مصرف خودسرانه این دارو سبب بروز اعتیاد خواهد شد؟

دکتر فرهادی: همه افراد با توجه ‌به زمینه های ژنتیکی، محیطی و تکاملی، استعداد ابتلا به اعتیاد را دارند و تنها میزان استعداد ابتلایشان با هم فرق می‌کند. کسی که برای اولین بار شروع به مصرف خودسرانه ریتالین می کند از کجا می داند که زمینه ابتلای ژنتیکی اش به اعتیاد چقدر بالاست یا بیماری روان‌پزشکی همراه و پنهان دارد یا نه؟ بنابراین ممکن است حتی با اولین تجربه مصرف، مصرف ماده را ادامه دهد و به مرور زمان مبتلا به اعتیاد شود.

دکتر مساح: ریتالین از گروه آمفتامین‌ها و صددرصد اعتیادآور است. مضافا این که به سرعت در بدن فرد دچار کاهش اثر شده و برای رسیدن به انتظارات قبلی، نیاز به افزایش دوز سریع خواهد بود. همچنین با ایجاد مقاومت، کاهش تأثیر نیز در پی خواهد داشت و فرد بدون مصرف آن دیگر کارایی گذشته را نخواهد داشت.

در دوره کرونا یک ویدئوی اینستاگرامی منتشر شد که در آن فرد معتادی می‌گفت معتادها به کرونا مبتلا نمی شوند! آیا مطالعاتی در این زمینه صورت گرفته است؟

دکتر مساح: در آن زمان مطالعاتی در زمینه معتادان بستری‌شده صورت گرفت که نشان داد مواردی که مخصوصا مصرف تدخینی (دود کردن) داشتند دچار عوارض ریوی شدیدتری شده بودند. در این مطالعه میزان مرگ‌ومیر، عوارض بیماری، ترخیص یا مدت ماندگاری در آی‌سی‌یو و سی‌سی‌یو در بیماران کرونایی بررسی شد و مصرف‌کنندگان مواد مخدر، شرایط بدتری داشتند. چون مصرف مواد، علائم و خصوصا درد و سرفه را پنهان می‌کرد و دیرتر متوجه می‌شدند، درحالی که بخش زیادی از ریه اصطلاحا سفید شده بود.

در زمینه آن ادعا تحقیقاتی صورت نگرفت، زیرا امکان تست گرفتن و ارزیابی این موارد وجود نداشت، یعنی  ممکن نبود قبل از ابتلا دو گروه مصرف‌کننده و غیرمصرف‌کننده را در اختیار بگیریم و در طول زمان، میزان ابتلای بین دو گروه را مقایسه کنیم. 

 معمولا این تصورات اشتباه و تفکرات قالبی در جامعه وجود دارد. متأسفانه پس از پخش این کلیپ، میزان مصرف تا حد بسیار قابل‌توجهی بالا رفت و بسیاری از مراجعانی که تحت درمان بودند از درمان خارج شدند و دوباره به مصرف مواد روی آوردند. این مسأله در میان مراجعانمان کاملا بارز بود، یعنی تأثیر یک کلیپ اینستاگرامی از تمامی برنامه های پیشگیرانه و درمانی بیشتر است!

دکتر غنی: در دوره پاندمی کووید 19 افراد ناچار شدند در خانه بمانند و ارتباطات کم شد و بسیاری به شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند پناه بردند و درنتیجه، اعتیادهای رفتاری نیز گسترش یافت.

 برای مصون‌ماندن اطرافیانمان از اعتیاد چه کنیم؟

دکتر مساح: گرچه بسیار سخت است و مطمئنا به تنهایی از عهده ما برنمی‌آید ولی یک مسأله مهم برای مصون نگه‌داشتن اطرافیان، کسب آگاهی و کنترل است، البته نه کنترل بسته، تنگاتنگ و نظارت شدید؛ زیرا اثر عکس خواهد گذاشت. خانواده ها باید علائم و تغییرات فرزندانشان را رصد کنند؛ اگر رفتاری به مدت خاصی تکرار می‌شود، مثلا قطره نفازولین زودتر تمام می‌شود و ظرف خالی آن را در سطل زباله می بینیم باید به فکر بیفتیم برای چه مصرف‌شده است؟

حضور فرد در جاهایی از خانه که قبلا به آن‌جا نمی رفته یا وجود فندک های گوناگون به بهانه جمع آوری کلکسیون یا وجود کاغذهای مختلف یا سیگارپیچ‌ها را در خانه باید جدی گرفت. به ناخن‌های فرزندانتان دقت کنید که اگر شکستگی‌های مداوم دارد ممکن است به دلیل آماده کردن مواد و مصرف آن باشد.

اگر در خارج از خانه مثلا در مسافرت‌ها یا در مسیرهای طولانی متوجه می‌شوید که مدتی است یکی از عزیزانتان به بهانه‌های مختلف از دید سایرین دور می‌شود، یا دستشویی و حمام‌رفتن‌های طولانی و... این‌ها مواردی است که باید شاخک‌های توجه و کنترل نامحسوس را روشن کند. 

حتی برخی از این تغییر رفتارها ممکن است پنهانی نباشند و چون بچه‌ها فکر می کنند پدر و مادرشان نمی‌دانند، لذا خیلی خونسرد هستند و واکنش بسیار عادی از خود نشان می دهند. والدین اگر چنین شرایطی را مشاهده کردند نباید به‌طور مستقیم ورود کنند، بلکه بهتر است از طریق افراد نزدیک و صمیمی به فرزندشان گوشزد کنند و راهکارهای بعدی را به‌کارگیرند.

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی