یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۵
نظرات: ۰
۰
-
ورزش برای نظام همیشه یک ابزار بوده است

محمدرضا پهلوان، رییس پیشین فدراسیون فوتبال از کم کاری‌ها و عدم نگاه جدی به ورزش سخن گفت.

اعتماد نوشت: در پايان سال با آقاي پهلوان گفت‌وگوي مفصلي ترتيب داديم. از شرايط حال حاضر ورزش و فوتبال شروع كرديم و رسيديم به وقايع‌نگاري دو دوره حضور ايشان در فدراسيون فوتبال. گزیده ای از اين گفت‌وگو بدین قرار است.

اوضاع فوتبال را در چند سالي كه از بيرون به آن نگاه مي‌كرديد چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

به نظرم اگر اجازه بدهيد بهتر است به موضوع تربيت‌بدني و ورزش يك نگاه كلي و ريشه‌اي داشته باشيم. بايد ببينيم ورزش و تربيت بدني در نظام و دولت چه جايگاهي دارد؟ وقتي اين جايگاه پيدا شد به تبع آن مي‌توانيم روي بسياري از مسائل بحث كنيم. ورزش و تربيت‌بدني براي نظام جايگاه خاصي ندارد. يعني به عنوان باور قلبي به آن نگاه نمي‌كنند.

ولي توي رسانه‌هاي رسمي به ظاهر خيلي حمايت مي‌كنند.

تمام مسائل از همين‌جا نشأت مي‌گيرد. شما انتخابات را ببينيد. باورشان است. انرژي و وقت و هزينه مي‌گذارند، منتها ورزش هميشه يك ابزار بوده و استفاده ابزاري مي‌شده به ويژه زمان‌هايي كه تيم يا افرادي قهرمان مي‌شدند و مدال‌آوري مي‌شد. هيچ‌گاه به عنوان يك ضرورت به ورزش نگاه نشد. من 6 سال مديركل تربيت‌بدني آموزش و پرورش بودم. در آموزش و پرورش كه مي‌تواند خاستگاه ورزش باشد و بچه‌ها به عادات ورزشي وا داشته شوند تربيت‌بدني و ورزش هيچ جايگاه خاصي ندارد. بستگي به فعاليت افراد دارد.

شرايط در دولت‌هاي مختلف، متفاوت نبوده است؟

در كل نظام تفكر اين شكلي است. در آموزش و پرورش هم به همين شكل بود، ولي در زمان آقاي خاتمي ايشان گفت معاونت ورزشي درست شود ولي معاونت پرورشي نگذاشت. زمان آقاي حاجي درست شد. قبل از انقلاب مسووليت كل ورزش كشور با آموزش و پرورش بود. مسابقات آموزشگاه‌ها آن‌قدر سطح بالا بود كه در مسابقات فوتبالش بازيكن ملي‌پوش شركت مي‌كرده. خب شما به ورزش اهميت نمي‌دهيد، بودجه نمي‌دهيد، توجه خاص نمي‌كنيد و ورزش براي شما يك ميان برنامه است. من نتوانستم اين موضوع را در آموزش و پرورش جا بيندازم. نظر دلسوزان جامعه ورزش دانش‌آموزي اين بود كه سطح تشكيلاتي اداره ورزش در آموزش و پرورش بايد به معاونت در وزارتخانه ارتقا پيدا كند كه به مركز تصميم‌گيري نزديك شود. بتواند حرف‌هايش را بزند و بتواند بيرون از وزارتخانه هم به عنوان يك معاونت تحويل گرفته شود. در آموزش و پرورش ورزشكاران خيلي بيشتري نسبت به سازمان تربيت‌بدني يا وزارت ورزش تحت پوشش هستند، منتها سازمان به همه دستگاه‌ها راه داشتند ولي ما را به عنوان اداره كل جايي راه نمي‌دادند. نه در وزارتخانه چون معاونت پرورشي اصلا دغدغه ورزش نداشت بيرون هم كه هيچ، درحالي كه مسووليت خيلي بيشتري داشتيم. يا دانشگاه را ببينيد. دانشگاه مركز ورزش بود. ورزش دانشگاهي خيلي توسعه داشت.

و الان اين‌طور نيست؟

ورزش پايگاه خاصي ندارد. بيشتر در بحث قهرماني و مدال‌آوري است. وقتي چنين تفكري از طرف مقامات به ورزش است روي همه ‌چيز تاثيرش را مي‌گذارد. روي منابع انساني دقت نمي‌كنند براي انتخاب افراد. طرف رفته در ستاد انتخاباتي يك نفر شركت كرده بعد مي‌شود مسوول ورزش. مي‌خواهند وزير انتخاب كنند مي‌بينند يك آقايي در ستاد بوده و اينها هم همه مناصب را توزيع كردند ايشان مانده بيرون و به يك‌باره مي‌گويند آقاي فلانی بيا وزير ورزش شو. آخر با چه معيار و حساب و كتابي؟ آقاي دادكان را كانديداي وزارت ورزش مي‌كنيد به همراه چند نفر ديگر و به يك‌باره يك نفر مي‌آيد و مي‌گويد ايشان دراختيار شما نيست. اين يعني چه؟ يعني هر چه شما دستور و فرمان بدهيد ايشان مي‌بيند اين به صلاح كشور و ورزش هست يا نه. مثل خيلي‌ها اطاعت نمي‌كند. چرا؟ چون به سرنوشت ورزش علاقه‌مند است. شما حساب مي‌كنيد كه فردا روزي ممكن است دستوري بدهيد مغاير منافع ملت و ايشان قبول نكند بنابراين او را مي‌گذاريد كنار. بعد چه كسي را مي‌گذاريد؟ وقتي آدمي در آن سطح را مي‌گذاريد خب به تبع آن زير مجموعه‌اش هم همان خواهد شد. الان فدراسيون‌هاي ما را ببينيد. غير از چند شخص اكثرا هيچ سنخيتي با آن رشته ندارند. تجربه و سابقه‌اي ندارند، منتها چون در يك گروه و تيم هستند پست مي‌گيرند.

 

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی