ضمیمه دانش امروز روزنامه اطلاعات نوشت: وقتی افراد به چیزی اعتیاد پیدا میکنند، مغزشان به طرز متفاوتی رفتار میکند.
در تعریف ساده، اعتیاد نقطه اوجی است که در آن اجبار و اضطرار به وابستگی تبدیل میشود و زمانی بروز میکند که رفتار یک فرد یا مصرف مواد و نوشیدنی الکلی در او علیرغم مضراتش از کنترل خارج میشود.
مرز بین استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه و اعتیاد به آن واضح نیست و هیچ معیار تشخیص استانداردی نیز برای پی بردن به آن وجود ندارد. با اینحال، پژوهشگران طی دو دهه گذشته این موضوع را مورد کنکاش قرار دادهاند.
طبق خلاصهای از بهترین شواهد علمی بهدست آمده که شامل 82 مطالعه با مشارکت 150 هزار کاربر تلفن همراه است برآورد شده است که بیش از 25 درصد از مردم دنیا به تلفن هوشمند اعتیاد دارند.
گذراندن زمان با تلفن همراه به شکلی افراطی مشکلی است که با گذشت سالها جدیتر شده است. طبق گزارشهای سالهای 2020 و 2021، تعداد افرادی که به تلفنهای هوشمند خود اعتیاد پیدا کرده بودند 35 درصد بوده است؛ یعنی 10 درصد بیشتر از نرخ فعلی. در حال حاضر، 95 درصد از نوجوانها تلفن هوشمند دارند و تقریباً نیمی از آنها به طور مداوم آنلاین هستند.
کارشناسها معتقدند همانطور که برای اسباب بازیها و صندلیهای خودروها استانداردهای ایمنی تعیین شدهاست، لازم است برای پلت فرمهای فناوریهای رایانهای و اینترنت نیز استانداردهایی در نظر گرفته شود. یکی از راههای به تعادل رساندن استفاده افراد از تلفنهای هوشمند افزایش زیرساختهای اجتماعی غیرمجازی مثل پارک، کتابخانه و مؤسسات داوطلب است تا از این طریق ارتباطات درون انسانی تقویت شود.
کار کردن با تلفن همراه و گذراندن وقت با رسانههای اجتماعی سیستم پاداش مغز را بیشازحد تحریک میکند و میتواند مسیرهایی را در مغز برانگیزد که در اثر اعتیاد نیز برانگیخته میشوند.
حتی برخی از کارشناسهای سلامت روح و روان دادن تلفن هوشمند به دست یک کودک را برابر با دادن یک گرم کوکائین به او میدانند.
برخی دیگر نیز تلفن هوشمند را به سوزن تزریق مواد دنیای امروز تشبیه کردهاند که هروئین دیجیتالی را با دسترسی مداوم به کاربرها تزریق میکند. عدهای هم این فناوری را شیوهای تازه برای معتاد کردن نوجوانان میدانند و عدهای دیگر نیز از تلفن هوشمند بهعنوان معادل فنتانیل یاد میکنند که یک داروی شبه مرفین قوی است و در هوشبری کاربرد دارد.
برای اینکه یک رفتار بهعنوان یک ناهنجاری معتاد کننده تلقی شود، باید شاهد اختلالاتی در عملکردهای روزانه و نیز پریشانی روانی او باشیم.
اعتیاد به تلفن به معنای واقعی کلمه یک مشکل پزشکی نیست، دستکم به این دلیل که دانشمندان مطمئن نیستند آیا استفاده از تلفن همراه از نقطه اوج عبور کرده و به یک آسیب اجتماعی تبدیل شده است یا خیر.
به عقیده گروهی از کارشناسها چه بهجا باشد که استفاده افراطی از تلفن هوشمند را اعتیاد بنامیم و چه نابهجا باشد، این موضوع فراتر از معنایابی برای واژهها یا بحث و جدال بین افراد دانشپژوه است. با به رسمیت شناختن این نوع تشخیص در حوزه سلامت روان، یک جنبه تأسفبار اما عادی از تجربه بشر بودن را به یک وضعیت آسیبشناختی بدل میکنیم.
از یکسو، تشخیص این رفتار بهعنوان اعتیاد به معنای مشروعیت دادن به رنج و ناراحتی است که برخی از افراد به آن دچار میشوند که در این صورت درمان نیز امکانپذیر است. از سوی دیگر، با وجود بار فرهنگی و تاریخی پیرامون واژه اعتیاد، این برچسب ممکن است موجب شود استفاده افراطی از تلفن همراه بهعنوان نبود قدرت اختیار در انسان تعبیر شده و در نتیجه آسیب آن بیشتر از فایدهاش شود.
پدیده اعتیاد همیشه بین دو نیرو در نوسان بوده است: جرمانگاری و پزشکی شدن. جرمانگاری فرایندی است که به دنبال آن افراد، مجرم و رفتارهایشان مجرمانه تلقی میشود.
پزشکی شدن فرایندی است که در آن مشکلات و کنشهای اجتماعی انسان در حیطه پزشکی مطرح و مطالعه میشوند. بهمحض اینکه به رفتاری برچسب اعتیاد میزنیم، آن را بهسوی پزشکی شدن سوق میدهیم تا تمهید درمانی برایش در نظر گرفته شود و واکنشهای اجتماعی را از قضاوت و محکوم کردن بهسوی همدلی و صبوری متمایل کنیم.
طبق تنها مطالعه طولانی مدتی که روی چگونگی تأثیرگذاری رسانههای اجتماعی روی رشد مغز انجام شده، در افراد معتاد به تلفن همراه، بخشهایی از مغز که در تصمیمگیری و آگاهی اجتماعی نقش دارند با سرعت بیشتری تغییر شکل پیدا میکنند.
تفاوتی که بین اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به تلفن هوشمند وجود دارد این است که استفاده افراطی از تلفن ساختار مغز را مانند مصرف مواد مخدر تغییر نمیدهد اما میتواند در نحوه عملکرد مغز تغییر ایجاد کند. برای مثال، تلفن همراه بر نحوه برخورد مغز با احساسات درونی (مثل تنهایی، بیحوصلگی) و محرکهای بیرونی تأثیر میگذارد. دیدن فردی که تلفنش را از جیب بیرون میآورد یک محرک بیرونی است.
در اعتیاد به تلفن هوشمند نیز مانند هر رفتار اعتیادآور دیگری زمینه بیولوژیکی، سیستم پاداش مغز است. بهعبارتیدیگر، تلفن ترکیبات شیمیایی مغز ما را درگیر میکند تا احساس خوبی پیدا کنیم و تمایل داشتهباشیم همچنان آن را به دست بگیریم و با آن سرگرم باشیم.