اطلاعات نوشت: بررسی مرکز پژوهشهای مجلس از روند صادرات فرش دستباف نشان میدهد که سهم صادرات فرش دستباف از صادرات غیرنفتی در سالهای بعد از برنامه اول توسعه تاکنون رو به کاهش بوده؛ بهطوری که از متوسط سهم 38.4 درصد برنامه اول توسعه به سهم 1.1 درصد در سال 1392 رسید.
بر اساس یک گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران تحت عنوان «نگاهی بر وضعیت صنعت فرش دستباف (هنر ماندگار سرزمین کهن ایرانیان)»، سهم ایران از صادرات فرش دستباف در جهان در دوره ۲۰۱۱تا ۲۰۲۲کاهش یافته و از ۲۵.۵درصد به ۷.۴درصد رسیده ؛این در حالیست که سهم رقبای ایران از جمله هند، چین، نپال و پاکستان در حال افزایش است.
این گزارش به استناد آمار سازمان تجارت جهانی اشاره کرده که طی سالهای ۲۰۱۱تا ۲۰۲۲در بازار تجارت جهانی فرش دستباف به صورت میانگین بیش از ۱۵۰کشور صادرکننده وجود دارد. طی سال ۲۰۲۲کشورهای هند با ۳۱۰میلیون دلار و سهم حدود ۳۰.۳درصد از کل صادرات فرش،چین با ۹۳.۱میلیون دلار و سهم حدود ۹.۱درصد از کل صادرات فرش و مصر با ۸۹.۸میلیون دلار با سهم حدود ۸.۸درصد از کل صادرات سه کشور عمده در صادرات فرش دستباف طی سالهای مزبور بودهاند.
پس از این کشورهانپال با سهم حدود ۸.۳درصد،پاکستان با سهم حدود ۷.۷درصد وایران با سهم ۷.۴درصد از کل صادرات فرش دستباف جهان در رتبههای بعدی قرار میگیرند. ۷۱.۵درصد از کل صادرات فرش دستباف جهان توسط این شش کشور تأمین میشود.
این در حالی است که آمارها حاکی از این است که ایران در سال ۲۰۱۱حدود ۲۵.۵درصد از عرضه فرش دستباف در بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده که بیشترین متوسط سهم سالانه جهانی از بازار فرش در دوره ۲۰۱۱-۲۰۲۲بوده است.
سهم ایران از صادرات فرش دستباف در دوره ۲۰۱۱-۲۰۲۲کاهش یافته و از ۲۵.۵درصد به ۷.۴درصد رسیده؛ برعکس سهم رقبای ایران از جمله هند، چین، نپال و پاکستان در حال افزایش بوده است. به نحوی که کشور هند توانسته سهم خود را از ۱۵درصد در سال ۲۰۱۱به ۳۰.۳درصد در سال ۲۰۲۲افزایش دهد. البته صادرات هند تغییر قابل توجهی نداشته و دلیل افزایش سهم هند از بازار صادرات جهانی، کاهش قابل توجه صادرات ایران بوده است.
در بررسی ساختار روند واردات جهانی فرش دستباف در چند سال اخیر، چهار کشور آمریکا، آلمان، انگلیس و ژاپن به عنوان مهمترین واردکنندگان فرش دستباف در جهان معرفی شدهاند. در سال ۲۰۲۲آمریکا به تنهایی بیش از ۴۴درصد بازار (۴۳۹میلیون دلار) را در اختیار گرفته و دو کشور آمریکا و آلمان بیش از ۵۰درصد بازار را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین کشورهای انگلستان با سهم حدود ۶.۸درصد، ایتالیا با سهم حدود ۳.۶درصد، ژاپن با سهم حدود سه درصد و کانادا با سهم حدود ۲.۸درصد به ترتیب عمده واردکنندگان فرش دستباف هستند که فرش را با هدف مصرف داخلی یا صادرات مجدد وارد میکنند. این شش کشور جمعاً بیش از ۶۷درصد کل تقاضای جهانی را تشکیل میدهند.
بررسی روند صادرات فرش دستباف ایران طی دهه گذشته روند نزولی این محصول را نشان میدهد. بر اساس آمار گمرک، ارزش صادرات فرش دستباف ایران از ۴۲۷.۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۱به ۵۰.۷ میلیون دلار در سال ۱۴۰۱رسیده است. متوسط رشد سالانه ارزش صادرات فرش دستباف ایران به نقاط مختلف جهان طی سالهای ۱۳۹۱تا ۱۴۰۱برابر با منفی ۱۹درصد بوده است.
همچنین بر اساس آمار گمرک در سال ۱۴۰۱، کشورهای آلمان با سهم حدود ۱۷.۶درصد، امارات متحده عربی با سهم حدود ۱۷.۲درصد، کشور چین با سهم حدود ۱۶.۲درصد و پاکستان با سهم حدود شش درصد از ارزش کل صادرات فرش دستباف، عمده مقاصد صادراتی این محصول بودهاند.
بر این اساس سهم صادرات فرش دستباف ایران از کل صادرات غیرنفتی از ۱.۳درصد در سال ۱۳۹۱به ۰.۰۹درصد در سال ۱۴۰۱رسیده است. در این میان بر اساس گزارش اتاق بازرگانی تهران، موضوع مهم و تأثیرگذار در روند کاهش سهم جهانی فرش دستباف ایران، نه رکود اقتصادی، بلکه به وجود آمدن رقبای جدید تولیدکننده و تبلیغات جهانی و گاهی توانمندیهای تولیدی با داشتن هزینه تولید پایین برخی از کشورهای رقیب است. اکنون هند، پاکستان، نپال و چین از این مزیت نسبی برای تولید در مقابل ایران برخوردارند.
این گزارش همچنین اصلیترین چالشهای موجود در صنعت فرش را در سه محور تأمین مواد اولیه، تولید فرش و توزیع، بازاریابی و فروش طبقهبندی کرده است. بر این اساس در محورتأمین مواد اولیه؛ خام فروشی مواد اولیه به دلالان خارج کشور، استفاده از مواد اولیه نامرغوب و با کیفیت پایین، عدم استفاده از تکنولوژی پیشرفته در تولید مواد اولیه از جمله رنگ و نخ، بخشی از چالشهای صنعت فرش است.
همچنین از جمله مشکلات این صنعت در محور تولید فرش به بهرهگیری از محیط غیراستاندارد برای تولید فرش، کم توجهی به حقوق و مزایا و بیمه کارگران شاغل در این صنعت، عدم بهرهگیری از کارگاههای متمرکز، عدم توجه به سلایق و نیازهای مصرفکنندگان، عدم دسترسی به اطلاعات و نیازهای بازار و عدم حمایت مادی و معنوی دولت از بافندگان فرش دستباف بر میگردد.
در محور توزیع هم بازاریابی و فروش قانون تعهد ارزی، رویکردهای سنتی بازاریابی، تبلیغات سنتی و عدم انطباق با شیوههای تبلیغاتی بازارهای مقصد، عدم رعایت استانداردهای بستهبندی و ارسال فرش، مسائل سیاسی و تحریمها را میتوان نام برد.