يکشنبه ۲۴ تير ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۶

معیشت و قیام در سیره کوفیان

وضعیت دشوار اقتصادی و اجتماعی مردم کوفه به‌نوبۀ خود زمینه‌ساز آن شد تا بهترین فرزند آدم و نوادۀ گرانقدر رسول خدا (ص) را به بدترین شیوه و شکل به خاک و خون بکشانند و زنان و فرزندان او را به اسیری ببرند.

معیشت و قیام در سیره کوفیان

احمد مسجد جامعی:  این روزها،بحث گرانی و معیشت مردم بسیار بر سر زبانهاست و در گفتگوهای نامزدهای انتخاباتی هم این بحث پررنگ بود.از رسول گرامی اسلام (ص) هم جمله‌ای نقل است که: «نزدیک است فقر به کفر بینجامد». این سنت الهی است و در هر زمان و مکان، برای جوامع هشداری جدی است.

حال در واقعۀ کربلا، از این نگاه به گفتگو وارد شویم؛ بدین معنا که ببینیم  فقر، آشفتگی‌های اجتماعی و بی‌عدالتی در گرویدن مردم کوفه به سپاه اشقیا تا چه حد مؤثر بوده است.

می‌دانیم که ابن‌زیاد  حاکم بصره،  از خلافت دمشق، حکمی دریافت کرد و حاکمیت کوفه را با حفظ حکومت بصره در اختیار گرفت. یکی از کارهای او  که کمتر طرف توجه قرار گرفته است، به کارگرفتن کمک‌های مالی برای جذب مردم در مقابلۀ با حسین سیدالشهداء بود.

درواقع، ابن‌زیاد به‌خوبی از اوضاع و شرایط نابسامان معیشت مردم آگاه بود و می‌دانست تطمیع مالی تا چه حد در این قضیه موضع خلافت را تقویت می‌کند.

در وقایع و اخبار کربلا، بارها از «عطا» نام برده شده است؛ برای فهم بهتر موضوع باید مفهوم  عطا  را که در سازمان اقتصادی آن سال‌ها رایج بود، شرح دهیم.

پرداخت عطا از آغاز، طبقاتی بود؛ اما به‌هرحال، کمابیش  به همگان پرداخت می‌شد؛ همه از آن بهره‌مند بودند و دارایان بهره‌مندتر. سابقۀ عطا به دورۀ خلیفۀ دوم برمی‌گردد که از غنیمت‌ها و درآمدهای فتوحات اعم از طلا و جواهر و نقره و اشیای قیمتی و زینتی تا محصولات کشاورزی و صیفی‌جات خزانه‌ای ترتیب می‌دهد که به خانواده‌های عمدتاً  عرب هرساله  «علی قدر مراتبهم» کمک مالی پرداخت شود.

خلیفه با این کار، هم بخش نظامی را تقویت و به گسترش فتوحات و به‌دست‌آوردن غنایم از اینجا و آنجا،  ترغیب می‌کند و هم وابستگی آنها را به قدرت رسمی حاکمیت پایداری می‌بخشد و هم نوعی از برخورد طبقاتی را رسمیت می‌دهد.

در همان آغاز کار یزید و حتی از اواخر دورۀ معاویه، عطا عقب افتاده بود؛ زیرا هم فتوحات نسبت به سال‌های آغازین محدودتر شده بود و هم با انتقال مرکزیت خلافت از کوفه به دمشق، اعتنا به کوفیان نیز به‌طور چشمگیری کاهش یافته بود و از سوی دیگر، بیماریهای فراگیر فقر و نابساما‌نی‌ها را گسترش داده و تشدید کرده بود.

بیماری طاعون شاید همچون کرونای امروزی در سراسر عراق کنونی، به‌ویژه بصره و کوفه کشتار می‌کرد؛ به‌طوری که مغیرة ‌بن‌شعبه و زیادبن‌ابیه، پدر ابن‌زیاد، دو حاکم کوفه، پیش از واقعۀ کربلا، در اواخر دورۀ معاویه براثر طاعون  در کوفه مرده‌ بودند.

وقتی این دو حاکم شهر  که لابد امکاناتی بیشتر در اختیار داشتند  براثر بیماری از بین می‌روند، تکلیف بقیۀ مردم روشن است. سیاست اقتصادی هم به بروزگرسنگی و تنگدستی انجامیده بود.

این بیماری مدت 10 سال در این مناطق کمابیش ادامه داشت و برآورد می‌شود که حدود صدهزار تن براثر آن کشته شدند؛ چیزی که مورخان آن را طاعون جارف یا کشتارکننده نامیده بودند.

طبری از طاعون فراگیر در سال 65 قمری در بصره خبر می‌دهد و می‌نویسد وقتی مادر حاکم شهر براثر بیماری درگذشت، کسی نبود که او را به خاک بسپارد. همو می‌افزاید در سال پیش از آن، انس‌بن‌مالک، صحابۀ نامدار رسول خدا (ص)، سه فرزندش را براثر طاعون در سال 64 قمری از دست داد. او از عبدالله‌بن‌عامر، از سرداران فتوح  نیز می‌گوید که در یک روز  هفت فرزندش براثر این بیماری از بین رفتند. از این نظر، مقایسۀ تلفات آن طاعون با کرونا به ما کمک می‌کند تصویری از وحشت انتشاریافته و ناامنی روانی در سطح جامعه به دست بیاوریم.

در این وضعیت دشوار اجتماعی، ابن‌زیاد کار خود را با کمک‌های مالی خلافت  که در آغاز محرم، سر سال قمری، پرداخت می‌شد، شروع کرد و به مردم کوفه بشارت داد که معاویه عطایا را سر وقت پرداخت می‌کرده و حالا جانشین وی، یزید، نه فقط عطا را سر وقت خواهد داد؛ بلکه بر میزان آن نیز خواهد افزود.

باتوجه‌به وضعیت دشوار جامعۀ فقرزده و پر از هراس از بیماری و جنگ و درگیری در کوفه، خبر پرداخت عطا مسرت‌بخش تلقی می‌شد.

نکته آنکه به نظر می‌رسید پول تقسیم‌شده از پیش، در دارالامار‌های بصره و احتمالاً کوفه موجود بوده، اما بین افراد توزیع نشده بود؛ درواقع، وعدۀ کمک‌های مالی خلافت زمینه‌ساز سرکوب قیام شد و پشتوانۀ عقیدتی منحرف مبنی‌بر «وجوب اطاعت از خلیفه» ولو «جائر» نیز به کار آمد.

نمونۀ این شیوه در ماجرای حرّه پس از واقعۀ کربلا نیز پیش آمد که مسلم‌بن‌عقبه، فرمانده سپاه یزید، پس از استیلا بر مدینه، شهر رسول خدا (ص) سه روز رفع محدودیت در غارت و تجاوز سپاهیان را اعلام کرد و پس‌ازآن، از مردم مدینه برای یزید بیعت دوباره گرفت. مضمون بیعت این بود که مردمان بندگان و بردگان خلیفه‌اند و اختیار جان و مال آنها به دست خلیفه است.

به‌هرحال، وضعیت دشوار اقتصادی و اجتماعی مردم کوفه به‌نوبۀ خود زمینه‌ساز آن شد تا بهترین فرزند آدم و نوادۀ گرانقدر رسول خدا (ص) را به بدترین شیوه و شکل به خاک و خون بکشانند و زنان و فرزندان او را به اسیری ببرند.

نه‌تنها دشواری‌های اقتصادی و ترس‌های مختلف ناشی از فقر و بیماری و .. ، بلکه تسلیم ذهنی در برابر فقر و ترس باعث شد وعده‌ها و عطایا و پرداخت‌های ابن‌زیاد گروهی از دعوت‌کنندگان کوفی حسین را تیغ‌به‌دست به جنگ با او گسیل کند.

بازگردیم به سخن رسول گرامی اسلام (ص)، چیزی نمانده که فقر به کفر بینجامد؛ باری تسلیم ذهنی و روانی در برابر فقر انگار دیگر خود کفر است و از این هردو باید کناره گرفت.

نویسنده :
احمد مسجد جامعی
گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب