اطلاعات نوشت: رانندگان تاکسی در تایوان به پرحرفی معروف هستند. وقتی اخیراً در جنوب جزیره سوار یک تاکسی شدم، راننده با خوشرویی از من پرسید روزم چطور گذشته است و سپس ناگهان گفت: «امروز اوکراین، فردا تایوان».او یک نگرانی را بازتاب میداد که این روزها در سراسر تایوان دیده میشود؛ بهویژه پس از آنکه رئیسجمهوری ترامپ حمایت قوی آمریکا از اوکراین را کاهش داد و با تحقیر رئیسجمهوری این کشور، ولودیمیر زلنسکی، در دیداری در کاخ سفید در اواخر فوریه، بر این زخم نمک پاشید. اکنون بسیاری در تایوان این پرسش را مطرح میکنند: اگر ایالات متحده میتواند چنین رفتاری با اوکراین انجام دهد تا به روسیه نزدیک شود، آیا ممکن است همین رفتار را برای نزدیکی با چین با ما نیز تکرار کند؟
دهههاست که رهبران تایوان رویارویی ما با چین کشوری که تایوان را بخشی از خاک خود میداند و تصرف آن را حتی با توسل به زور وعده داده است، بهعنوان دفاعی از آزادی و دموکراسی تعریف کردهاند؛ مبتنی بر این تصور که در صورت تهاجم چین، ایالات متحده در کنار ما خواهد ایستاد. این تصور، حس کاذبی از امنیت ایجاد کرده و به سیاستمداران و مردم تایوان اجازه داده تا تصمیمگیری درباره نحوه مواجهه با چین را به تعویق اندازند؛ تصمیمی حیاتی برای حفظ درازمدت دموکراسی ما.
اکنون که آقای ترامپ ارزشهای دموکراتیک و متحدان آمریکا را کنار گذاشته، تایوان باید فوراً گفتوگویی ملی و جدی را درباره چگونگی حفظ صلح با چین به شیوهای که برای ما پذیرفتنی باشد ، آغاز کند؛ پیش از آنکه قدرتهای بزرگتر درباره آیندهمان تصمیم بگیرند.در فضای مجازی و گفتوگوهای روزمره، مردم تایوان نسبت به پایبندی آمریکا به حمایت از تایوان ابراز تردید فزایندهای دارند و میپرسند: اگر آمریکا دیگر حاضر نیست از کشوری دوست همچون اوکراین در برابر تهدید آزادیاش حمایت کند، آیا آن دهها هزار جوان اوکراینی که برای کشورشان جنگیدند و جان باختند، بیهوده قربانی شدند؟
در اوایل مارس، یک نظرسنجی غیررسمی در یک پلتفرم محبوب از دانشجویان تایوانی پرسید که با توجه به تحولات اخیر اوکراین، آیا پاسخدهندگان هنوز آمادهاند از تایوان در برابر حمله چین دفاع کنند یا تسلیم را ترجیح میدهند. بیشتر پاسخدهندگان گزینه تسلیم را برگزیدند.رئیسجمهور تایوان، لای چینگته، ظاهراً نسبت به این نگرانیها بیتوجه است. بهجای آنکه با همه اقشار جامعه وارد گفتوگویی فوری درباره مسیر آینده شود، او رویکردی مبتنی بر ترس، تقابل و بازگشت به لفاظیهای تاریک دوران جنگ سرد را در پیش گرفته است.
در ۱۳ مارس، آقای لای با استناد به جاسوسی، خرابکاری و تهدیدات نظامی چین، رسماً این کشور را «نیروی خصمانه خارجی» خواند و وعده داد که نظارتها بر روابط تجاری، فرهنگی و دیگر پیوندها با چین را تشدید کند. او همچنین از احیای دادگاههای نظامی برای محاکمه پرسنل نظامی مظنون به جرایم امنیتی خبر داد؛ سیستمی که در سال ۲۰۱۳ بهدلیل نگرانیهای حقوق بشری لغو شده بود. حزب اصلی اپوزیسیون، کومینتانگ، آقای لای را به سوقدادن تایوان بهسوی جنگ متهم کرد و چین نیز مطابق انتظار هشدار داد که او با «آتش بازی میکند».
مشکل در رویکرد آقای لای این است که تایوان دیگر نمیتواند صرفاً روی حمایت آمریکا حساب کند. این نکته فقط بهدلیل اقدامات اخیر آقای ترامپ روشن نشده، بلکه ما مدتهاست بهسختی آگاهیم که ایالات متحده، مانند هر کشور دیگری، منافع خود را در اولویت قرار میدهد. تایوانیها در همه سنین بهخوبی میدانند که در ۱۶ دسامبر ۱۹۷۸، چیانگ چینگکو، رئیسجمهور وقت تایوان، ساعت ۲ بامداد بیدار شد تا بفهمد آمریکا روابط دیپلماتیک خود با تایوان را قطع کرده و جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخته است ؛ حرکتی که ما را، بهعنوان متحدی در دوران جنگ سرد، به انزوای دیپلماتیک عمیقتری کشاند. روش زمخت آقای ترامپ تنها تفاوتی در سبک است، نه در ماهیت.با رشد قدرت چین و انزوای فزاینده آمریکا، تایوان حق دارد بهمنظور بازدارندگی، توان نظامی خود را تقویت کند. اما تنها راه برای حفظ صلح و آزادی، آشتی با چین است. تاریخ اخیر نشان میدهد که این هدف دستیافتنی است.
برای دههها، روابط تایوان و چین تیره و در وضعیت جنگی قرار داشت. اما پس از پایان جنگ سرد، این روابط بهتدریج بهبود یافت. بهترین دوران آن در زمان ریاستجمهوری ما یینگجو، از حزب کومینتانگ، بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ بود؛ حزبی که بر همکاری با چین بهعنوان راهی برای حفظ ثبات و شکوفایی تایوان تأکید دارد.در دوران آقای ما، تبادلات علمی، فرهنگی و تجاری شکوفا شد و در سال ۲۰۱۵، دیدار تاریخی او با رئیسجمهور شی جینپینگ از چین رقم خورد.
پس از دههها دشمنی، به نظر میرسید که آشتی امکانپذیر شده است.اما این پنجره بهسرعت بسته شد. پس از سرکوب شدید اعتراضات دموکراسیخواهانه در هنگکنگ از سوی چین، که از سال ۲۰۱۴ آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، تردید عمومی در تایوان نسبت به بهبود روابط افزایش یافت. حزب دموکراتیک مترقی، که بهدرستی نسبت به چین بیاعتماد است و بر حفظ حاکمیت جزیره تأکید دارد، در سال ۲۰۱۶ قدرت را به دست گرفت و تاکنون آن را حفظ کرده است.
روابط با چین بار دیگر به مسیر تقابل و هراس بازگشته است.با این حال، شاید ترس، بزرگترین دشمن ما باشد. ترس، نفرت و بیاعتمادی میآفریند، تا جایی که حتی پیشنهاد صلح با چین در گفتمان سیاسی تایوان سادهلوحانه، غیرمیهنپرستانه و – بدتر از آن – بهمثابه تسلیم یا خیانت تلقی میشود.ترس همچنین میل به کنترل بیشتر را در پی دارد؛ چیزی که اکنون در رویکرد آقای لای دیده میشود. من در دهه ۱۹۵۰ در تایوان بزرگ شدم؛ دورانی که زیر سایه حکومت نظامی و هراس دائمی از تهاجم چین زندگی میکردیم.
فضای متشنج کنونی – خرید تسلیحات آمریکایی، لفاظیهای تحریکآمیز آقای لای علیه چین، و بازگشت بدگمانیهای سبک جنگ سرد نسبت به تبادلات با چین – همگی یادآور بازگشتی نگرانکننده به آن دوران است، که صلح و دستاوردهای دموکراسی باز ما را تهدید میکند.اکنون شمارش معکوس برای تایوان آغاز شده است. انتظار میرود که آقای ترامپ و آقای شی بهزودی با یکدیگر دیدار کنند. پس از آنچه بر سر اوکراین آمد، این خطر واقعی وجود دارد که آقای ترامپ برای کسب یک معامله تجاری یا ژئوپلیتیکی با چین، تایوان را قربانی کند.
تقریباً همه ما در تایوان خواهان حفظ آزادی ارزشمندمان هستیم. اختلافنظر ما تنها در شیوه رسیدن به این هدف است – از مسیر آشتی یا تقابل با چین. اما اکنون یک چیز روشن است: تکیه کامل بر ایالات متحده در کنار طرد و دشمنی با چین، دیگر راهی قابل دوام نیست. بدون صلح، دموکراسی نیز پایدار نخواهد بود.