محمد اصفهانی که مهمان محسن کیایی در برنامه ۱۰۰۱ شب شبکه نسیم بود، خاطرهای شنیدنی از دیدار با شادمهر عقیلی تعریف کرد که سرانجام آن آهنگی ماندگار و آلبوم پرفروش «حسرت» شد.
محمد اصفهانی گفت: زمانی که قرار بود «حسرت» را تولید کنیم، شادمهر عقیلی با آقای بهروز صفاریان مشغول آلبومی به نام «مسافر» بودند. آن روز موزیک بیکلام «خانه دل» را گذاشتند و من خواندم. شادمهر از این کار خیلی خوشش آمد؛ نزدیک شد و پرسید شما ازدواج کردهاید؟ گفتم بله! پرسید بچه هم دارید؟ گفتم بله یک دختر و یک پسر.
اصفهانی ادامه داد: شادمهر دفترچهای را درآورد و گفت من شعری دارم از آقای سهیل محمودی درباره گفتوگوی یک پدر با دخترش؛ اما چون خودم حس پدری را تجربه نکردهام نمیتوانم ملودی دلچسبی برایش آماده کنم ولی فکر میکنم این شعر پتانسیل بالایی دارد. میخواهی شما آن را بخوانی؟
محمد اصفهانی با بیان این پشتپرده از ترانه «حسرت»، توضیح داد: این کار شد سرکاسِتی (آهنگ اول و اصلی آلبوم) و همین هم گرفت! بعدها زوجهای متعددی به من گفتند قصد جدایی داشتیم اما بهخاطر این آهنگ و فرزندمان آشتی کردیم و به زندگی برگشتیم.
آلبوم «حسرت» یکی از پُرفروشترین آلبومهای موسیقی ایران شد. در ادامه متن شعر «فرداهای روشن» یا همان حسرت محمد اصفهانی را میخوانید:
نمیخواستم خورشیدو ازت بگیرم، نمیخواستم آسمونت ابری باشه
نمیخواستم که چشات بارونی و سرد، سهم تو گریه باشه بیصبری باشه
آرزوم بوده که آسمون تو شبها، برا تو یه سقفِ پُرستاره باشه
روی تاقچه ماه برات مثل یه آیینه، کهکشونا هم برات گهواره باشه
نازنین! من اگه تاریکم غمی نیست، تو به فرداها به روشنی بیندیش
همهی پنجرهها ارزونیِ تو، به جهانی خوب و دیدنی بیندیش
نمیخواستم خورشیدو ازت بگیرم، نمیخواستم آسمونت ابری باشه
نمیخواستم که چشات بارونی و سرد، سهم تو گریه باشه بیصبری باشه
دخترم! دلخوشیِ بابا همیشه، به گلافشونیِ لبخندِ تو بوده
خودش آشنای پاییزه و اما، برا خاطرِ تو از بهار سروده
خودش آشنای پاییزه و اما، برا خاطرِ تو از بهار سروده
نازنین! من اگه تاریکم غمی نیست، تو به فرداها به روشنی بیندیش
همهی پنجرهها ارزونیِ تو، به جهانی خوب و دیدنی بیندیش