به گزارش «اطلاعات آنلاین»، در ابتدای این نشست محمود نیلی گفت: در این کتاب روایت هفت سال دانشگاه تهران صورت گرفته است.
وی افزود: دانشگاه تهران جزو دانشگاه های خوب دنیا است. قبل از آنکه به ریاست دانشگاه تهران برسم خاطرات دکتر سیاسی رئیس اسبق دانشگاه را خوانده بودم و برایم جالب بود.
رئیس دانشگاه تهران اظهار داشت: تاریخ شفاهی و خاطرات ممکن است افت هایی داشته باشد که این آفت ها ممکن است شامل یکجانبه گرایی، افراط صورت گیرد و همه جنبه های آن گفته نشود، ممکن است حتی محافظه کاری هم صورت گیرد. برای رفع این مشکل اساتید دانشگاه تهران با نگاه نقادانه تلاش کردند این موضوع حل شود.
وی تاکید کرد: در این کتاب تنها بنده روایتگری نمیکنم بلکه همه همکاران مشارکت داشتند و تلاش کردند تا مطالب دقیق گفته شود گرچه ممکن است برای حفظ کیان دانشگاه مقداری محافظه کاری صورت گرفته باشد. اما این موضوعات به حداقل رسیده است.
بنابراین گزارش، در ادامه هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات و از روزنامه نگاران پیشکسوت گفت: فردریک جیمسون، منتقد و نظریه پرداز چپ آمریکایی که به جریان های فرهنگی نقدهای موشکافانه ای داشته است، در صورت روایت های فرهنگی از کنش های اجتماعی تقسیم بندی درخور توجهی دارد. او میگوید روایت هایی که از هر کنشی انجام میدهیم، میتواند مبتی بر دو منظر باشد. اول آنکه ثبت و ضبط خاطره ها حائز اهمیت است، دوم ضرورت توجه به آرزوها است.
وی افزود: ذهنیت تاریخی مبتنی بر خاطره ها که بخش مهمی از تاریخ را به خود اختصاص می دهد، ویژگیهایی دارد. اینکه فرد درباره موضوعی اطلاعاتی دارد و دانایی خود را درباره موضوعاتی که میداند صورت بندی انجام میدهد. آن فرد در این صورت بندی از اسطوره هایی از گدشته یا در همان زمان یاد میکند یا اسطوره هایی را میسازد. او یکسان ساز است و یک خویش جمعی درست می کند. در اینجا میتوان تعلق خاطر را به دانشگاه تهران را مثال زد. در اینجا فرد بار سنگینی را حمل میکند اگر نپذیریم اولین اما دانشگاه تهران بزرگترین نهاد تمدنی دانشگاهی در دنیای اخیر مبتنی بر یک نوع خاطره نوستالوژیک است.
این جامعه شناس تاکید کرد: دانشگاه تهران مولد اتوریته و اقتدار بیرونی است. نوشتن کتاب بر پایه خاطره یک نوع اقتدار بیرونی را نشان میدهد که یادگار عمر عیسی صدیق تا خاطرات سیاسی دکتر علی اکبر سیاسی بوده است. تفاوت این کار با کار محبوبی اردکانی که درباره دانشگاه تهران کتاب نوشته این است که اردکانی به عنوان یک محقق این کار را انجام داده است نه به عنوان یک مسئول. اما ذهنیت تاریخی و اجتماعی متکی بر آرزو و خواست و آرمان از معرفت های متعارف گریزان است و بر پایه میل آن را تعریف میکند و از معرفت های معمول گریزان است. به طور مثال از این منظر به دانشگاه نگاه کنیم به این موضوع می رسیم که در این نوع نگاه دانشگاه قرار نیست در رکن دانشگاه باقی بماند و قرار نیست به صورت آکادمیک باقی بماند. به عنوان مثال همه استادان حوزه ارتباطات میدانند که اگر بخواهیم از مقاله استادی ایراد بگیریم، به او میگوییم این تحقیق یک کار ژورنالیستی است و به درد دانشگاه نمیخورد.
او تصریح کرد: ژورنالیستی بودن گویا یک ضعف است. این در حالی است که در نگاه حقیقت، ارمان و آرزو از نگاه بسته باید بیرون آید. اما سوالی که در اینجا می توانم مطرح کنم این است که چرا هیچ کدام از استادان برجسته دانشگاه تهران در هیچ کجا جز روزنامه اطلاعات نمینوشتند؟ مرحوم اسلامی ندوشن، باستانی پاریزی یا اکنون دکتر شفیعی کدکنی با هیچ رسانه ای گفتگو نمیکنند و نمینویسند جز اطلاعات. این موضوع برمیگردد به آرزوهای مشترکی که آنان در دانشگاه داشتند و نوع برخوردی که مرحوم دعایی با آنان داشت و سپس از طریق دکتر صالحی ادامه پیدا کرد.
وی ادامه داد: دانشگاه و فرهنگ در این موضوع نقطه تلاقی پیدا کرده است. در این ذهنیت مبتنی بر آرزو تنوع زیاد است و امکان تفسیرهای متفاوتی هم هست، مرجع و رسالت از پیش مشخصی ندارد و متن تولید میکند. بر اساس آن متن مخاطب میتواند برداشت خود را داشته باشد و شاد است و مخاطب را به اندوه و حسرت نمیکشاند. همچنین در این نوع نگاه تنها بافعل ماضی روبرو نیستیم بلکه فعل حال و آینده هم در آن دیده میشود.
خانیکی که مقدمه این کتاب را نوشته است، اظهار داشت: آسیب هایی را از تاریخ نادانی دیده ایم و ده بار چرخ را از نو اختراع کرده ایم. در نهایت این کتاب به صورت ترکیبی از تاریخ نگاری و آرزو به نگارش درآمده است.
در ادامه این نشست احمدرضا خضری از پدیدآورندگان این کتاب با قدردانی از انتشارات اطلاعات گفت: دکتر نیلی نیاز به معرفی ندارد. او مردی است شفاف و مردی هست که میتوان به آسانی با او ارتباط برقرار و گفتگو کرد. او شخصیت پیچیده و پنهانی ندارد. اما به زعم آنکه رشته او متالوژی است اما نگاه عمیق به موضوع دانشگاه و جامعه شناسی دانشگاه دارد و تاریخ و ادبیات ایران را مطالعه کرده و در برهه های مختلف حضور داشته است. تحصیلات او بدون رانت بوده است. او فردی نوآور و خوشفکر و دقیق و شکیبا و وطن دوست است.پای ایران ایستاده و هزینه داده است. ما هفت سال است از نزدیک همکار بوده ایم. تن صدای او هیچگاه بالا نرفته است. دکتر نیلی مظهر یک انسان فرهنگی و دانشگاهی است.
خضری درباره این کتاب گفت: تاریخ شفاهی ژانری در تاریخ نگاری است و من مطمئنم که تاریخ آن در تاریخ ایرانی و اسلامی به صدها سال پیش بر میگردد. به عنوان مثال می توان به تاریخ طبری اشاره کرد. به طور مثال شورشی در منطقه شمال که منجر شده به حکومت علویان طبرستان. در تاریخ طبری گفته شده که افراد با من صحبت کرده اند.
تاریخ شفاهی ژانری از تاریخ نگاری است که از اظهارات یک فرد پدید می آید که او بنویسد یا دیگران بنویسند. در این کتاب دکتر نیلی راوی بوده و من و قنبری و میرزایی نویسندگان ایم روایت بوده ایم.
در این تاریخ شفاهی روایت های او با مصوبه های دانشگاه و نشست های مختلف تطبیق داده شده است.
وی درباره روش آماده سازی کتاب گفت: این کتاب محصول ده ها جلسه سه تا چهار ساعته است. روایتگر اصلی دکتر نیلی است اما برای اینکه ممکن است حافظه او همه موارد را یاری نکند من در تمامی جلسات حضور داشته ام. در جلسات معاونان دانشگاه بر حسب مورد حضور داشته ام. با این همه از استاد پشتیان هم استفاده کرده ایم.
وی ادامه داد: هدف ما از این کار یک نیاز فوری برای دانشگاه است و از این به بعد باید بحث ها در موارد دیگر دانشگاه و دانشگاه های دیگر ادامه مبدا کند چرا که دانشگاه مهمترین نهاد مدنی کشور است.
وی تصریخ کرد: فعالیت های دانشجویی در این دوره به نقش محسوسی اتفاق افتاد یکی از دوره های پر امید در دانشگاه تهران اتفاق افتاد و میتواند برای همه دست آموز و خاطره انگیز و آگاهی بخش باشد.
وی تاکید کرد که نام کتاب بسیار به دقت و هوشمندی انتخاب شده است.
غلامحسین زرگری نژاد استاد پیشکسوت دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: من از سال ۵۲ وارد دانشگاه تهران شدم و دوره لیسانس و فوق لیسانس را در همین دانشگاه گرفتم.
وی افزود: دکتر هوشنگ نهاوندی اولین رئیس دانشگاه در دوره کارشناسی من بود. او در زمان انقلاب صورت مذاکرات دانشگاه تهران را از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۶ عکس گرفته اند که این مدرک بی بدیل ترین سند دانشگاه تهران شد.
وی افزود: دو دوره ۲۸ مرداد و دوره ۱۵ خرداد در هیچ جا نبود. من فقط این سندها را در اختیار دارم. دکتر نهاوندی این ها را از خود به یادگار گداشته است. هرچه تلاش کردم یا او تماس بگیرم نشد تا بپرسم اسناد ۲۸ مرداد و ۱۵ خرداد را از او پیدا کنم. زمان دکتر معین تصمیم گرفتند که یکصدمین سال مشروطیت را برگزار کنند. دکتر فرجی دانا رئیس دانشگاه تهران بود و من هم دبیر همایش شدم. قرار بود یکصد نشریه منتشر شود. متاسفانه تعداد معدودی منتشر شد. فرجی دانا رفت و دو رئیس بعدی همراهی نکردند .
دکتر علی اصغر حکمت وزیر فرهنگ و رئیس دانشگاه تهران بود. او ۱۳۱۳ تصمیم گرفت که چهار دانشکده که قبل از مشروطیت و دوره دارالفنون وجود داشت در هم ترکیب کنند و دانشگاه تهران از ترکیب این چهار دانشکده به وجود آمد.
وی گفت: اگر دو رئیس دانشگاه قبلی تاریخ نگاری دانشگاه را متوقف کردند اما دکتر نیلی ادامه کار را ادامه داد. دو جلد تا کنون منتشر شده است اما متوقف شده است.