شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۶:۲۰
نظرات: ۰
۰
-
افرادی که با کتاب‌ هم در بیراهه قدم می‌زنند

حامد حسینی‌پناه کرمانی، نویسنده و منتقد ادبی می گوید: این که جماعتی دور هم جمع شوند و کتاب بخوانند و در حالی که دانش تحلیل و نقد ادبی ندارند، کار کارشناسی روی یک کتاب داشته باشند خطاست و متأسفانه بسیاری از گروه های کتاب خوانی به این اشتباه افتاده اند.

اسما پورزنگی آبادی - روزنامه اطلاعات| نیازی به سرشماری و تحقیق نیست، همین که تلگرام را باز کنیم یا به نرم‌افزارهای کتاب‌خوانی یا صفحات کتاب‌فروشی‌ها در شبکه‌های اجتماعی سر بزنیم می‌توانیم با یک جستجوی ساده و در کوتاه‌مدت به یک گروه یا باشگاه کتاب‌خوانی برسیم و بی‌هیچ شرط و معیاری عضو آن بشویم. 

در سال‌های اخیر، گروه‌های کتاب‌خوانی به یکی از پدیده‌های مهم فرهنگی در جامعه ما تبدیل شده‌اند. رشد چشمگیر این گروه‌ها از علاقه متفاوت افراد به خواندن و تبادل‌نظر درباره کتاب‌ها حکایت دارد. این پدیده یک ارمغان فرهنگی مهم است که در بسیاری از جوامع شکل گرفته و در حال گسترش است.

گروه‌های کتاب‌خوانی که با حضور جمعی از افراد با اهداف مشترک برای خواندن و گفتگو درباره کتاب‌ها شکل می‌گیرد، ضمن این که فضایی ارزشمند برای تبادل‌نظر و گسترش فرهنگ مطالعه فراهم می‌کند، تجربیات خوانندگان را غنی‌تر کرده و به افراد اجازه می‌دهد از دیدگاه‌های گوناگون به آثار مکتوب بنگرند.  با این حال، همان‌گونه که هر پدیده‌ای با چالش‌ها و کاستی‌هایی مواجه است، گروه‌های کتاب‌خوانی که در ایران بیشتر با موضوع آثار ادبی برگزار می‌شوند نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

کارشناسیِ کتاب

حامد حسینی‌پناه کرمانی، نویسنده و منتقد ادبی در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات با اذعان به این که شاهد شکل‌گیری پیاپی گروه‌ها و باشگاه‌های کتاب‌خوانی متعدد هستیم می‌گوید: صرف این دور هم جمع شدن به‌خاطر کتاب، اتفاق خوب و درخشانی است ولی این که جماعتی دور هم جمع شوند و کتاب بخوانند و در حالی که دانش تحلیل و نقد ادبی ندارند، کار کارشناسی روی یک کتاب داشته باشند خطاست و متأسفانه بسیاری از گروه‌های کتاب‌خوانی به این اشتباه افتاده‌اند.

وی ادامه می‌دهد: عدم حضور افراد صاحب دانش و تجربه کافی که تعداد شان هم در جامعه زیاد نیست، باعث می‌شود افراد آن گروه، برداشت درستی از کتاب نداشته باشند. مثلا ممکن است کتاب «همسایه‌ها» اثر احمدمحمود را بخوانند و تصور کنند یک رمان عاشقانه است. ظاهر داستان هم همین است ولی آیا معنا و مفهومی که نویسنده در دل این اثر بیان می‌کند، همین چیزی است که در لایه نخست آن می‌بینیم یا اندیشه‌های عمیق‌تری هم در زیرلایه‌های متن وجود دارد؟ این را چه کسی باید به اعضای یک گروه بگوید؟ غالب افرادی که در گروه‌ها جمع می‌شوند این توانایی را ندارند که لایه‌های عمیق‌تر آثار را بشکافند، در نتیجه برداشت اشتباهی از یک اثر ادبی پیدا می‌کنند که ممکن است تا ابد در ذهنشان بماند و حتی با گفتن آن به فرزندان و دوستان دیگر، آن را به نسل‌های بعدی هم منتقل کنند.
شرط تشکیل چنین جلساتی آن است که دست‌کم یک فرد کارکشته در حوزه ادبیات یا نقد ادبی در این جلسات حضور داشته باشد.

دورهمی، نه کار فکری جدی

این نویسنده می‌گوید: چالش بعدی اغلب گروه‌های کتاب‌خوانی آن است که بیشتر به صورت دورهمی برگزار می‌شوند. اعضای گروه یک ماه وقت می‌گذارند و کتابی را می‌خوانند که قرار است در جمع درباره آن صحبت و تحلیل یا نقد بشود. از هنگامی که فرد قصد شرکت در جلسه را دارد تا وقتی به خانه برمی‌گردد ممکن است حداقل پنج ساعت زمان ببرد. آیا بازخوردی که از این جلسه می‌گیرد در مقایسه با وقتی که صرف کرده، ثمره مفیدی دارد؟ پاسخ من خیر است. افرادی را می‌شناسم که باشگاه کتاب‌خوانی دارند و ماهانه به‌طور منظم جلسات آن را برگزار می‌کنند اما می‌گویند از خروجی آن راضی نیستند، چرا که بیشتر به‌صورت دورهمی و دیدار تازه کردن بوده تا یک کار جدی در حوزه فرهنگ و اندیشه.  

یکی دیگر از اشکالات این گروه‌ها آن است که غالبا افرادی که به‌عنوان جلسه‌گردان فعالیت دارند می‌خواهند اندیشه‌های خود را به جمع القا کنند. فرد، یک دانش محدود مثلا در حوزه روان‌شناسی دارد و سعی می‌کند همه‌چیز را از منظر روان‌شناسی تحلیل کند، در حالی که یک اثر ادبی، لایه‌های متعدد و وجوه مختلف فکری، فلسفی، اقتصادی و حتی سیاسی دارد ولی وقتی فردی یک‌وجهی جلسه‌گردان می‌شود اثر را تقلیل می‌دهد. من اسم چنین روشی را که عده‌ای صرفا به دنبال آن هستند تا افرادی را دور خود نگه دارند و کتاب‌هایی را که خودشان تمایل دارند بخوانند و از منظر دانش شخصی خودشان تحلیل کنند، مرید و مرادی می‌گذارم. این مسیر اشتباه است، همه کسانی هم که به‌دنبال چنین افرادی هستند،  دارند مسیر را اشتباه می‌روند.

حسینی‌پناه کرمانی اظهار می‌کند: یک گروه کتاب‌خوانی با سابقه فعالیت نسبتا طولانی، از من برای شرکت در یک جلسه که موضوع آن کتاب «مادام بوواری» بود دعوت کرد. من از خودم حرفی نبردم و تمام آنچه که «ناباکوف» در درسگفتارهای ادبیات اروپا داشت را برای گروه نقل و تشریح کردم. اعضای گروه از این که هیچ‌یک از این لایه‌ها را در متن ندیده بودند شگفت‌زده شده بودند و واکنش آن‌ها جالب بود. اشاره‌ام به خودم نیست. این مثال را آوردم تا بگویم جلسه‌گردان نقش بسیار مهمی در این گروه‌ها دارد.  

تهدیدات جلسات

وندیداد امین، پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی و منتقد ادبی نیز در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات با تأیید بر اهمیت مطالعه و کنش‌گری فرهنگی و اجتماعی پیرامون امر خواندن و کتاب می‌گوید: هرچند که با اصطلاح هوش مصنوعی چندان همدل نیستم - چون این الگوریتم‌های سایبریک با هوشی که عاملیت سوژگی و خلاقیت و تخیل انسان است بسیار تفاوت دارد و بیشتر همیار و دستیار سوژه عقلانی و تخیل‌گری مثل انسان است تا هوش مصنوعی- اما چون این اصطلاح رواج پیدا کرده همان را به‌کار می‌برم و می‌گویم در زمانه هوش‌مصنوعی و وضعیت متاورسی که عاملیت و سوژگی انسان به شکل‌های گوناگون تضعیف شده و در معرض انواع خطرهای فروکاهنده است، رفتن در یک محیط یا فضا ـ مکانی که بر طریق سود و زیان و دخالت وضعیت متاورسی (هوش مصنوعی و ...) نیست، فی‌نفسه به تعبیر «فوکو» یک مقاومت در عصر ما تعریف می‌شود. 

از این منظر، جمع شدن دور هم برای خواندن کتاب و گفتن از کتاب را امری پسندیده می‌دانم اما این کنش، همچنان که می‌تواند سوژگی ما را از خود، جهان پیرامون و هستی، تعالی ببخشد، عوارضی را نیز به دنبال دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به ساده‌سازی مفاهیمی که پیچیدگی ذات آن‌هاست، وقت‌گذرانی و عامه‌گرایی افراطی اشاره کرد. 

وی می‌افزاید: به باور من، دال مرکزی چنین نشست‌هایی باید حول این پرسش سترگ مسأله‌مند شود که قرار است با خواندن کتاب، به چه پرسش یا پرسش‌هایی پاسخ داده شود و اعضای گروه باید دل‌مشغول چه پرسشی باشند؟ اما خطر بزرگ روان‌شناسی‌سازیِ زیست ما آن هم به شکل زرد و سطحی، توضیح واضحات دادن، یارکشی‌های بی‌ارزش، پرداختن به موضوع به شکل غیرتخصصی و حول مسائل نه‌چندان مهم،نتیجه‌گیری‌های شتاب‌زده و سطحی، بی‌دستاورد بودن و عدم توانمندسازی شرکت‌کنندگان و... بیشتر این نشست‌ها را تهدید می‌کند.

از آنجایی که این نشست‌ها بیشتر حول خواندن رمان‌ها و آثار ادبی است، در اغلب این گروه‌ها آثاری انتخاب می‌شود که بیشتر کتاب‌های بازاری و عامه‌پسند هستند که هیچ گره‌ای از کار فروبسته انسان ایرانی امروز نمی‌گشایند. 

خطر دیگری که سایه بر این نشست‌ها انداخته آن است که اغلب منتقدان حاضر در جلسات، با ردیف کردن دو جین متفکر باربط و بی‌ربط غربی، ذهن مخاطبان را به بیراهه می‌برند و در پایان همه‌چیز می‌گویند و گویا هیچ چیز نگفته‌اند. این روش که امروز نخ‌نما شده بیش از همه برای مرعوب کردن مخاطب نیمه‌حرفه‌ای است و در درازمدت تاثیرات مخربی بر افراد دارد.

بنابراین تأکید من آن است که این جلسات حول مسأله‌مند کردن و پاسخ به پرسش‌های مشخصی باشد که در کارکردهای اجتماعی ما موضوعیت دارند. در جهانی که سوژگی و فاعلیت ما مورد هجمه‌های سهمگینی قرار گرفته و با پروپاگانداهای متعدد همه در حال تبدیل شدن به مصرف‌کننده صرف اشیا و افکار شده‌ایم، این جلسات باید به گونه‌ای باشد که سوژگی شرکت‌کنندگان تقویت شود ولی شاکله آن‌ها اغلب برخلاف این است.

امین اضافه می‌کند: من نقش و کارکرد دیگری هم برای گروه‌های کتاب‌خوانی در حوزه‌های متعدد علوم انسانی قائلم و آن این که صرف خواندن و اندیشیدن نباشد بلکه گروه‌ها باید دست به توسعه زبانی نیز بزنند و زبان‌آوری کنند. این نقشی است که عموما مورد غفلت قرار گرفته است.

یک تجربه تازه

با وجود سختی‌ها و چالش‌هایی که در کتاب خواندنِ گروهی و اداره چنین جمع‌هایی وجود دارد، هستی قاسمی‌راد، شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی اهل استان کرمان به‌تازگی با ارسال یک پیام در گروه‌های مجازی از افراد دعوت کرده تا برای تشکیل یک گروه جدید کتاب‌خوانی به او بپیوندند. او در این پیام اعلام کرده که جلسات گروه زیرنظر یکی از داستان‌نویسان پیشکسوت کرمانی فعالیت خواهد داشت. 

قاسمی‌راد به گزارشگر روزنامه اطلاعات می‌گوید که در این گروه، تمرکز اصلی را بر خواندن آثار ادبی گذشته و معاصر کرمان خواهد گذاشت و می‌افزاید: وقتی صحبت از خواندن آثار ادبی می‌شود بسیاری از افراد به‌دنبال آثار ترجمه می‌روند و  شاهکارهای ادبیات جهان را پیشنهاد می‌دهند. این آثار حتما باید خوانده شوند ولی من فکر می‌کنم ابتدا باید ادبیات کشور خودمان را بشناسیم. برای چاپ رمانم با چند ناشر صحبت کردم اما گفتند کار ایرانی چاپ نمی‌کنند؛ چرا که استقبال فقط از کارهای ترجمه و خارجی است. همین وضعیت مرا بیشتر راغب کرد که با این گروه بر ادبیات ایران تمرکز ویژه‌ای داشته باشیم. دلم می‌خواهد اعضای این گروه پس از مدتی به شناختی از ادبیات کشور خودمان برسند.

قاسمی‌راد نگرانی‌هایی هم دارد: از سال ۱۳۹۶ خورشیدی، انجمن ادبی «مهر و ماه» را در شهر بردسیر از توابع استان کرمان تأسیس کرده‌ام، بنابراین سختی‌های کار را می‌شناسم. می‌دانم کارشکنی‌هایی هست، ممکن است بعد از مدتی اعضا ادامه ندهند، ممکن است جمعی صمیمی تشکیل نشود، ممکن است کتاب‌ها و موضوعات، موردپسند خیلی‌ها نباشد اما امیدوار هستم بتوانم بر مشکلات غلبه کنم و گروه، فعالیت دائمی داشته باشد.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی