رویداد ۲۴ نوشت: دومین صحبت تلویزیونی رئیس جمهور چندان نتوانست جامعه را راضی کند، اما هنوز صادق بودن رئیس جمهور و حفظ الگوهای رفتاریاش برای جامعه جالب است. مسألهی بنزین، فیلترینگ و حجاب سه موضوع بحث برانگیز میان رئیس جمهور و پرسشگران بود که به جز موضوع حجاب، در دیگر موارد رئیس جمهور صحبت دقیق و مشخصی نداشت.
فقدان قوت قلب و تداوم صداقت
عبدالجواد موسوی، روزنامهنگار، معتقد است که دومین صحبت تلویزیونی رئیس جمهور قوت قلب لازم را به جامعه نداد، اما هنوز صداقت او قابل توجه است. او میگوید: «به نظر میرسد آن قوت قلب لازم در صحبتهای رئیس جمهور به مردم داده نشد. در دوران انتخابات با قوت قلب بیشتری در رابطه با عهدهای خود صحبت میکرد و میگفت نمیگذارم به شما آسیبی برسد. اگرچه آن حرفها کلی بودند، اما از یک اقتدار برخوردار بودند و میشد به آنها دلگرم شد. به نظر میرسد دیگر آن اقتدار وجود ندارد و ایشان مثل تمام کسانیکه در کار اجرایی با دیوار سخت واقعیت برخورد میکنند، صحبت کرد. ایشان به جای دفاع محکم از مواضع خود، اینطور صحبت کرد که سعی میکنیم یک سری کارها انجام شود. ایشان در صحبتهایشان یک راه گریزی باز کردند که اگر موفق نشدند، توجیهی داشته باشند. اگرچه صداقت، سرمایه اصلی رئیس جمهور است و مخاطب ایشان را باور میکند و در صحبتهایشان ریا را نمیبیند. احساس میشود که ایشان به دیوار سخت واقعیت برخورد کرده و متوجه میشود ماجرا به سادگی دوران تبلیغات نیست.»
ابهام در موضوع بنزین
او معتقد است که در تمامی بخشها رئیس جمهور در یک سطح صحبت کرده و نمیتوان نقطه مصداقی مشخصی را برای ضعف و قوت بیان کرد، اما هنوز مسألهی بنزین مبهم است. او میگوید: «تقریباً در تمامی حوزهها به یک شکل صحبت شد و نمیتوان قوت و ضعف مصداقی مطرح کرد. مهمترین نکته در کلام ایشان، صداقت است که مخاطب نیز به همین خاطر ایشان را باور میکند، اما در برخی از صحبتهایشان نیز ته دل مخاطب میلرزد. مشخصاً صحبت درباره بنزین، باعث یک نوع ابهام شد. بالاخره مشخص نیست چه اتفاقی برای بنزین خواهد افتاد؛ اینکه به مردم نگوییم چه خواهیم کرد، یادآور صحبتهای کسانی مانند آقای رئیسی است که مدام میگفتند تا وقتی من زنده هستم اجازه نمیدهم سفره مردم کوچک شود، اما روز به روز سفرهی مردم کوچکتر شد.»
امتیازدهی یا شایسته سالاری؟
او همچنین درباره اعتقاد رئیس جمهور به ایده وفاق میگوید: «بخشی از انتقادات به رئیس جمهور مربوط به سمتهاییست که به جناحهای مخالف داده شده است. من این ادعا را قبول ندارم، چون اگر مبنا شایسته سالاری باشد، دشمن قسم خوردهی شما هم ممکن است استعدادهایی داشته باشد. اگر شما فکر کنید من از جبههی مقابل کسی را بیاورم تا امتیاز بدهید، اسماش وفاق نیست و مثل دربی است که مساوی شده باشد. اگر واقعاً طرف مقابل شایستگیهایی دارد، استفاده از آن افراد یک نوع وفاق است.»
با دشمنان مدارا تا کجا؟
موسوی معتقد است که رئیس جمهور نباید روی وفاق با مخالفین داخلی خود در جبهه اصولگرایان حساب کند، زیرا آنها مایل به ورود در چنین رابطهای با دولت نیستند. او میگوید: «آقای پزشکیان روی شعر حافظ که میفرماید با دوستان مروت با دشمنان مدارا، زیادی حساب باز کرده است. با دشمنان خارجی حتی شاید بتوان مدارا کرد، اما با برخی از بزرگوارانی که دشمنان قسم خوردهی آقای پزشکیان هستند، چیزی به نام مدارا اصلاً معنا ندارد. آنها اصلاً آدمهایی نیستند که زبان مدارا بفهمند و دیدید که همچین چند وقت چقدر چوب لای چرخ دولت گذاشتهاند. در زمانی که مملکت به طور کلی بیش از هر وقت دیگری نیاز به وحدت دارد چنین موضوعاتی طرح شود، واقعاً مثل یک بمب عمل میکند. آقای پزشکیان مطمئن باشد که آنها چیزی از وفاق نمیفهمند و مردم میخواهند با آنها جدی برخورد شود. از دل آشتی و مدارا چیزی حاصل مردم نخواهد شد.»
ماه عسل دولت و حاکمیت
عبدالجواد موسوی، معتقد است که ماه عسل رئیس جمهور با حاکمیت به معنای رهبری هنوز تداوم دارد، اما مجلس رفتار متضادی با دولت انجام داده است. او میگوید: «وقتی صحبت از حاکمیت میکنیم چیزهایی به ذهن آدم میآید؛ مشخصاً اگر منظور مجلس یا قوه قضاییه است یک بحث است.
اگر حاکمیت به معنای رهبری است، به نظر من هنوز رفاقت و وفاق سر جای خود هست و آقای پزشکیان هم از اصول ایشان عبور نکرده است. ایشان بارها گفته که با دعوا نمیتوان چیزی را پیش برد و باید سازگار بود، هنوز هم ایشان سازگار است. اگر منظور از حاکمیت دیگر نقاط است، باید ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد. اتفاقات چند روز اخیر نشان داد که آن اتحاد و پیمان پزشکیان چقدر شکننده است.»