یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۲۵
نظرات: ۰
۰
-
شرایط کشور از تعارفات گذشته است

امروز شرایط کشور از تعارفات گذشته و این است شرایط ما و طرز فکر رقبای دولتی که بیش از تمام جریانها و جناحهای سیاسی، مخالفین و منتقدانش را پروبال داده و به وزارت و معاونت و مدیریت و استانداری و غیره گمارده است.

سید مسعود رضوی - اطلاعات: در شرایط بسیار حساس و عجیبی که ایران و منطقه گرفتار شده است، دومینوی توطئه­ها، همچون نمایشی خونین از هر سو درحال اجرا و بازیگری است. مقاومت در فلسطین و غزه با جنایات بی سابقه درگیر شد. سپس عقرب صهیونیسم، به لبنان تاخت و هرچه توانست خون و خانه را بر خاک ریخت و اینک زیر پوشش گروه­های تکفیری و سلفی، با لجستیک ترکیه، پسران اویغور و تورانی از آسیای میانه  به سوریه ریخته اند تا وعده‌های جاه طلبانۀ رجب طیب اردوغان را ابتدا در حلب و سپس در کل شامات لبیک گویند. گویی تا امروز منتظر درگیری و گرفتاری مقاومت، خاصه حزب‌الله در لبنان بودند تا

در غیاب رقیب دلاور، حلب و دیگر شهرهای تاریخی را به اشغال درآورند. جالب آنکه همچون مدل طالبان در افغانستان، در حلب هم اول از همه زندانیان را رها کردند. 

به راستی هرکس ذره­ای توجه و تعصب نسبت به آینده و سرنوشت نظام جمهوری اسلامی داشته باشد، نباید خواب به چشمش بیاید. آنان هم که نقد و گلایه دارند، اگر مسایل جهان و ماهیت رقبا و دشمنان را بشناسند، بهتر است متوجه خطراتی که برای وطن عزیز و کهن و فرزندان سرزمین پیش چشم است باشند. ایران باید در این شرایط هوشمندانه اداره شود و همچون دستی قدرتمند و واحد باشد تا آسیب نبیند و از امنیت و منافع ملی دفاع شود. هیچ عنصر فرصت‌طلب و جلوه فروشی نباید میدان را تخریب یا دیپلماسی را تضعیف کند. کاری که متاسفانه مدام انجام شده و با چشم­پوشی در داخله و منطقه به مصیبت­های بزرگ بدل شده است. 

در شرایط سخت لبنان طی دوماه گذشته و اکنون سوریه در یک هفته اخیر، گروهی که هیچگاه به قانون و مردم اهمیت نداده­اند، مجلس و افکار عمومی را درگیر مباحثی کرده اند که هیچ اولویتی نداشته و ندارد. مردان خدوم و باتجربه در سیاست را حذف می­کنند، دولت را در موضوع فیلترینگ و مسایل مورد توجه مردم ناتوان نشان می‌دهند و از همه خطرناکتر دارند دانسته یا ندانسته دوباره عصبانیت و نارضایتی مردم برمی­افروزند. 

میدان­داران و عناصر خط­ دهنده در این جریان، دو دسته اند، گروهی آشکار؛ از تریبون مجلس و دیگر امکانات خطاب عمومی، به دولت و دیپلماسی حمله ور شده اند. گروه دوم پدرخوانده­های تحریم و کاسبان و صاحبان رانتهای بزرگ و امتیازات ویژه هستند؛ جماعتی ناپیدا که بین سطور را پر می‌کنند. اینها از طریق رسانه ­های خاص داخلی، شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و شایعه سازی، رئیس جمهور و دولت را ناتوان و هیچکاره نشان می‌دهند تا به مردم نشان دهند که رأی‌شان اشتباه بوده است. 

در فرایند کارشان می‌توان گفت که به ملت ابلاغ می­کنند که ببینید حتی سرسوزنی در یک موضوع کاملا دولتی مثل فیلترینگ هم نتوانستید تغییر کوچکی ایجاد کنید! اقلیت مذکور می­خواهند بقبولانند که قوانین را ما می­نویسیم و دوستان ما تصویب می­کنند و نظر اکثریت، و دادن رای به ریاست جمهوری نمی­تواند خارج از چارچوب منافع ما عمل کند و اگر دولت و رئیس جمهور منتخب ما نیست، باید چهارسالی بیاید اندک حقوقی به کارگر و کارمند و بازنشسته و مستمری بگیر بدهد. خرابیها و ناترازیهایی را که ما درست کرده‌ایم کمی مدیریت کند و قیمت بنزین و گاز و برق را بالا و پایین کند و اگر اندک ارز و بودجه­ای ماند، به ما بدهد تا کالاها و مواد حیاتی را هم با نرخ جهانی و سود بالاتر از واسطه­ های دبی و ابوظبی وارد بازار کشور کرده، به عنوان دستاورد به افکار عمومی بفروشیم. 

امروز شرایط کشور از تعارفات گذشته و این است شرایط ما و طرز فکر رقبای دولتی که بیش از تمام جریانها و جناحهای سیاسی، مخالفین و منتقدانش را پروبال داده و به وزارت و معاونت و مدیریت و استانداری و غیره گمارده است. «وفاق» یعنی افزایش ظرفیت همکاری و استفاده حداکثری از توانمندی تمام مدیران و جناحهای سیاسی. وفاق، بیانگر ضعف رئیس جمهورِ منتخب اکثریت نیست، بلکه دفاع از حقوق اقلیت است، اما ابتدا باید از سوی جریانهای شکست خورده در وفاداری به برنامه های دولت مستقر و رئیس جمهور به رسمیت شناخته شود. 

تهی کردن بدنه دولت و دستگاه­های کارشناسی و دیپلماسی و اجرا از نیروهای مجرب و متخصص، همواره یک شگرد مؤثر برای فروپاشی دولتهای مستقل و مهیای رشد و توسعه بوده است. خاصه در ایران که هیچ چیز کم ندارد و لذا دشمنان دانا و دوستان جاهل با ناامید کردن مردم و ایجاد آزار و هراس اجتماعی برای خانواده­ها، از یک سو، نظام سیاسی و مدیریت عالی کشور را رو در روی ملت قرار می­دهند و از سوی دیگر با پرونده سازی برای مدیران کارآمد و برجسته، یا انزوای رجال باتجربه و محبوب قلوب مردم، سیستم را پریشان و بیمار نشان می­دهند. 

ایران امروز، بیش از همیشه به دولتی مقتدر، مورد وفاق و هوشمند نیاز دارد تا مهمترین مسائل داخلی و بین‌المللی را با قاطعیت و درایت اولویت‌بندی کند. از ایجاد امید و اطمینان به آینده در نسل جوان تا تثبیت و نهادینه‌سازی عنصر هویت ملی و گسستن بند تحریم‌ها از دست و پای اقتصاد و ارتقاء آبرومندانه معیشت مردم. زنهار که کسانی، براساس منافع گروه‌های خاص، اولویت‌های اساسی کشور را تغییر و با تضعیف رئیس جمهوری و دولت وفاق، کشور را از مسیر اصلی منحرف نگردانند. 
 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی