شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۱۱
نظرات: ۱
۰
-
صندلی‌های خالی دانشگاه آژیرها را به صدا درآورد

به‌تازگی در یک جلسه هم‌اندیشی که با موضوع «بررسی علل کاهش استقبال از رشته‌های مهندسی و افزایش مهاجرت مهندسان به خارج از کشور» از سوی شاخه مهندسی مکانیک گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم برگزار شد، برخی از متخصصان در این‌باره اظهارنظر کردند.

اسما پورزنگی‌آبادی - اطلاعات| در حالی که روزگاری، مهندسی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و معتبرترین رشته‌های دانشگاهی در ایران شناخته می‌شد و بسیاری از جوانان به دنبال کسب این عنوان و شغل‌های آن بودند اکنون این رشته‌ها کمتر مورد توجه است. این کاهش استقبال به قدری محسوس است که حتی برخی از دانشگاه‌ها با کاهش تعداد ثبت‌نام‌ها و در نتیجه صندلی خالی در رشته‌های مهندسی مواجه شده‌اند. 
درباره این که چرا دوران طلایی رشته‌های مهندسی در ایران به پایان رسیده است نظرات متفاوتی وجود دارد. 

وضعیت نامطلوب

دکتر علی غفاری، رئیس شاخه مهندسی مکانیک گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم با بیان این که علل مهاجرت مهندسان روشن است اما می‌خواهیم تأکید مجدد بر این موضوع داشته باشیم گفت: واقعیت این است که استقبال از رشته‌های مهندسی در وضعیت نامطلوبی قرا ر دارد. در کنکور تیرماه سال ۱۴۰۲ حدود یک میلیون و ۱۲۰ هزار نفر شرکت کردند. از این تعداد ۶۷۸ هزار نفر زن و ۴۳۲ هزار نفر مرد بوده‌اند. این آمار نشان می‌دهد که تعداد خانم‌های شرکت‌کننده در کنکور بیش از آقایان شده و این را می‌توان یک نکته مثبت در نظر گرفت که اقبال به دانشگاه از سوی خانم‌ها در حال افزایش است.

اما براساس همین آمار، بیشترین تعداد شرکت‌کننده مربوط به علوم تجربی است؛ بیش از ۴۸۵ هزار نفر. تعداد شرکت‌کنندگان رشته علوم انسانی بیش از ۳۴۴ هزار نفر بوده و در واقع در مجموع ۸۲۸ هزار نفر در این دو رشته و کمتر از ۳۰۰ هزار نفر برای سه رشته ریاضی و زبان و هنر نام‌نویسی کردند.

کل تعداد شرکت‌کنندگان در رشته ریاضی حدود ۱۳۰ هزار نفر بوده است. با سازمان سنجش که تماس گرفتم گفتند همین میزان هم در حال کاهش است و دارد به زیر ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد! این آمار به ویژه برای رشته‌های مهندسی بسیار نگران‌کننده است. در مجموع، ظرفیت پذیرش رشته‌های مهندسی در کل دانشگاه‌ها از کل تعداد داوطلبان بیشتر است و در رشته‌های مهندسی، صندلی خالی داریم. 

افزایش خسارت‌بار مهاجرت

غفاری گفت: در گذشته، حتی وقتی مهندسان هنوز از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشده بودند، وضعیت شغل و کارشان معلوم بود، لااقل در دانشگاه تهران، فارغ‌التحصیل مهندسی نداشتیم که مشکل پیدا کردن شغل داشته باشد ولی الان این‌طور نیست. علاوه بر این که شغل برای همه مهیا نیست، سطح درآمد مهندسان شاغل نیز نسبت به بقیه رشته‌ها پایین‌تر است.

این مشکلات در کنار عوامل دیگر، باعث شده مهاجرت مهندسان به خارج از کشور بسیار افزایش پیدا کند. اخیرا در یکی از جلسات در فرهنگستان، مطرح شد که سالیانه به‌طور متوسط ۱۵۰ هزار متخصص از ایران مهاجرت می‌کنند، ضمن این که آمار مربوط به مهاجرت‌ها در حال افزایش است. 

وی افزود: تخمینی درباره هزینه آموزش یک متخصص در سطح کارشناسی ارشد یا دکتری وجود دارد که مطابق آن، در کشور کانادا ۱۰ میلیون دلار برای هر متخصص در نظر گرفته شده است. برای کشور ما این تخمین حدود دومیلیون دلار است که با توجه به آمار ۱۵۰ هزار نفری مهاجران، به این نتیجه می‌رسیم که با مهاجرت متخصصان، سالیانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار به کشور لطمه وارد می‌شود.

وقتی مشکلی بزرگ وجود دارد نباید به‌دنبال راه‌حل‌های ساده و ارزان‌قیمت باشیم. این موضوع، یک ابرچالش به نظر می‌آید و باید فکری اساسی برای آن بشود. 

بازار کار 

دکتر هادی خرمی‌شاد، دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران در این نشست گفت: این یک سؤال بنیادین است که آیا کاهش علاقه‌مندی افراد نسبت به انتخاب رشته‌های مهندسی، روندی است که باید جلوی آن گرفته شود یا خیر؟

به نظر من، این که چنین وضعیتی پیش آمده چند دلیل دارد. یکی این که تغییری در سبک زندگی نسل جوان ما در حال وقوع است که عامل بسیار مهمی به شمار می‌آید. نسل جدید مثل قدیمی‌ترها چندان به دنبال طی مسیرهای سخت نیست.

 بسیاری از دانشجویان یا کسانی که هنوز وارد دانشگاه نشده‌اند می‌گویند رشته‌های مهندسی و به‌طور خاص، مهندسی مکانیک و برق، جزو رشته‌های سخت نسبت به رشته‌های دیگر به حساب می‌آیند. این دیدگاه یک عامل بازدارنده است برای این که افراد، چنین رشته‌هایی را انتخاب کنند. وقتی هم بازار کار را در نظر می‌گیرند به این نتیجه می‌رسند که حوزه‌های کاری مرتبط با رشته‌های مهندسی، معمولا محیط‌های استرس‌زایی دارند و این شرایط هم در انتخاب آن‌ها مانع ایجاد می‌کند.

بازار کار موضوع بسیار مهمی است. دیدگاهی وجود دارد که شاید در حوزه‌های مهندسی، بازار کار اشباع شده باشد. فارغ از این که درست باشد یا خیر، در چنین وضعیتی، افراد از خود می‌پرسند چطور می‌توانم اطمینان داشته باشم که بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانم شغلی پایدار با درآمد مکفی داشته باشم؟ در حالی که اگر فرد در دوران تحصیل در رشته‌های مهندسی، عملکرد خوبی داشته باشد، بعد از فارغ‌التحصیلی معمولا می‌تواند کسب‌وکاری برای خود راه‌اندازی کند ولی جوّ غالب و ذهنیتی که شکل می‌گیرد فرد را از انتخاب این رشته‌ها منصرف می‌سازد. 

این استاد دانشگاه با بیان آن که موضوع بعدی، سیستم آموزشی قبل از دانشگاه است، افزود: در حال حاضر، چه آمار دقیقی داریم که نشان بدهد نیاز کشور به رشته‌های گوناگون چقدر است؟ چقدر به مهندس مکانیک یا برق یا پزشک و ... در کشور نیاز داریم؟ و اگر آماری وجود دارد چقدر روی این آمار، تحلیل درستی داریم؟ چه تناسبی بین خروجی دانشگاه‌ها و نیاز کشور وجود دارد؟

باید این موضوع روشن شود که آیا علاقه‌مندی به انتخاب رشته‌های مهندسی به  دلیل آن که در کشور نیازی به آن‌ها نیست کاهش پیدا کرده یا عوامل دیگری انتخاب‌ها را منحرف می‌کند؟ تا ندانیم نیاز کشور به رشته‌های گوناگون چگونه است نمی‌دانیم به کدام سمت و سو باید حرکت کنیم.

انتخاب آگاهانه

دکتر مسعود شریعت‌پناهی، عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران در این نشست، در بخشی از سخنانش با طرح این پرسش که چرا عدم اقبال به رشته‌های مهندسی و مهاجرت به خارج از کشور را یک چالش در نظر می‌گیریم گفت: این که فکر ‌کنیم این رفتار جوانان درست نیست تلقی اشتباهی است. اگر دانشجویان براساس بازار کار برای انتخاب رشته تصمیم می‌گیرند چرا این را یک چالش در نظر می‌گیریم؟ ضمن این که به نظر نمی‌رسد در برخی رشته‌ها مانند مهندسی کامپیوتر و صنایع، استقبال کم شده باشد.

‌دانش‌آموزان هنگام انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه به این توجه می‌کنند که کجا کار و درآمد وجود دارد، بنابراین طبیعی است که برخی رشته‌ها را انتخاب نکنند. اگر مثل سابق به توصیه خانواده، انتخاب رشته می‌کردند و خانواده هم به فرزندشان می‌گفت همه مثلا به رشته مهندسی برق رفتند، تو هم برو، این اشتباه و غیرعادی بود.

وی افزود: ولی این موضوع از لحاظی دیگر یک چالش به حساب می‌آید و آن این که عدم اقبال به برخی رشته‌ها دارد اقتصاد آموزش عالی کشور را به هم می‌ریزد. این که چرا فرهنگستان پیش‌قدم شده تا برای این مسأله که چهارپنجم علل آن، غیردانشگاهی است چاره‌اندیشی کند نیز یک پرسش است. نمی‌گویم درباره چنین موضوعی صحبت نکنیم اما آیا فکر نمی‌کنید بهتر است این موضوع در شورای عالی اقتصاد یا شورای امنیت ملی مورد بحث و بررسی قرار گیرد؟ آیا این وضعیت، تهدیدی علیه امنیت ملی ما نیست؟

دانشجویی داریم که رتبه برتر را به  دست آورده و در مقطع کارشناسی، ماهی ۱۰۰ میلیون تومان درآمد کسب می‌کند ولی قصد مهاجرت دارد. به او می‌گوییم تو که پول و شغل داری و درس هم می‌خوانی، چرا می‌خواهی بروی؟ می‌گوید فقط می‌خواهم به جایی بروم که بتوانم نفس بکشم.

این وضعیت، مشکل دانشگاهی نیست که فرهنگستان بخواهد برای آن چاره‌اندیشی کند. البته معتقد نیستم که ما باید خودمان را کنار بکشیم بلکه بهتر آن است که در حیطه اختیارات، بحث را پیش ببریم. یکی از مواردی که در حوزه اختیارات ماست این است که معلوم کنیم چرا برنامه‌های آموزشی مثلا در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه‌های کشور برای دانشجویان جذابیت ندارد؟ 

نباید از خودمان سلب مسئولیت کنیم، بلکه باید ببینیم فرهنگستان چه می‌تواند بکند که رشته‌های مهندسی برای بچه‌ها جذاب‌تر شود. 
 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی