به گزارش اطلاعاتآنلاین، رضا رفیع نوشت: در روز بزرگداشت حافظ در یک مرکز خیریه، کیک تولد استاد را که آوردند، ملت هر کار کردند، استاد شمع روی کیک را فوت نفرمودند. گفتند: من در طول عمرم از این کارها نکردهام!... به آقای حسامالدین سراج خوش آواز به شوخی گفتم: شما نائبالفوت شوید و به نیابت ایشان فوت بفرمایید. مقبول میافتد!
پس آنگاه در توجیه احتراز و اجتناب استاد شفیعی از فوت کردن شمع کیک، نکتهای گفتم که جمعیت حاضر خندیدند و گفتند در گوش استاد و بلندتر بگویید که خودشان هم سخن را دریابند. و چنین شد که با صدای بلند در گوش صاحب هوش استاد شفیعی (که در فیلم هم می بینید و می شنوید) گفتم:
چون شما سالها در عرصه فکر و فرهنگ و ادب، فقط شمع روشن کردهاید، فلذا عادت به فوت کردن و خاموش کردن شمع ندارید. که استاد شفیعی عزیز خندیدند و گفتند: باریکلا!.... (قبلش هم که به من گفتند شما و من همولایتی هستیم و از دیار کدکن و تربتحیدریه خراسان).
رضا رفیع، شاعر و طنزپرداز از دیدار با استاد شفیعیکدکنی و جشن تولد ایشان روایتی جالب را شرح داده است.