ناهید حاجیلو خبرنگار اطلاعات نوشت: گرگ، نیای وحشی سگ است، یعنی سگ ها از نسل نوعی گرگ هستند که به نظر می رسد بین ۱۸ تا ۳۲ هزار سال پیش اهلی شدهاند. از مهمترین کارکردهای اکولوژیک گرگ، کنترل جمعیت سگهای ولگرد است.
به گفته کارشناسان حیات وحش، از وضعیت کنونی گرگها در کشورمان اطلاعات و آمار چندان دقیقی در دست نیست. عواملی مانند کم شدن طعمه، تلهگذاری، شکار، استفاده از طعمههای مسموم و تصادف با خودروها در جادهها باعث کاهش شدید جمعیت گرگها در ایران شده است. به نظر میرسد تخمین جمعیت این گونه در ایران، احتیاج به مطالعه و تحقیق دارد تا علاوه بر کاهش حملات به دامهای اهلی و وارد آوردن خسارتهای سنگین به روستاییان و دامداران، نسل گرگ ایرانی هم نجات پیدا کند.گرگ در ردیف گونههای با «کمترین نگرانی» (LC) فهرست سرخ IUCN قرار دارد اما وضعیت حفاظتی آن در مناطق مختلف جهان، بسیار متفاوت است. این گونه در اکثر زیستگاههای ایران از جنگلهای انبوه تا مناطق بیابانی یافت میشود و در مناطق غربی و شمال غربی ایران فراوانتر است.
ویژگیهای زیستی
گرگ، بزرگترین سگسان وحشی ایران بهشمار میآید. نر و مادهاش همشکل هستند. با داشتن سر بزرگ و عریض، چشمان مورب و گردن قطور که در راستای ستون مهرهها قرار دارد از سگ، قابل تفکیک است.
همچنین برخلاف سگها معمولا دم خود را بالا نمیآورد. سطح بدنش پوشیده از کرک ضخیمی در زیر و موهای بلندی در روست که آن را قادر میسازد تا در سرمای ۴۰ درجه زیر صفر به فعالیت خود ادامه دهد. رنگ بدن گرگ معمولا خاکستری است ولی گاهی به رنگ سفید، نخودی، حنایی یا خاکستری تیره نیز دیده میشود. زندگی کاملا اجتماعی دارد و در گلههای خانوادگی ۵ تا ۸ و گاهی تا ۱۰ تایی زندگی میکنند. غالبا شبگرد است و لی در روز نیز مشاهده میشود.
جفتگیری توسط نر و ماده غالب گروه در زمستان صورت میگیرد. دوره بارداری ۶۱ تا ۶۳ روز به طول میانجامد و ۴ الی ۷ نوزاد با وزن تقریبی ۳۰۰ تا ۵۰۰ گرم به دنیا میآیند. طول عمر گرگ در طبیعت کمتر از ۱۰ سال است ولی در اسارت بیش از ۲۰ سال عمر میکند.
درندهخوی و حیلهگر
فاطمه حسینی زوارئی، کارشناس حیات وحش میگوید: در ایران کمتر داستانی میتوان یافت که نقش گرگ در آن مثبت باشد. معمولا باورها به سمت تندخویی و درندگی این گوشتخوار میرود و همین دستمایه ترس یا تنفر از آن شده است، بهخصوص در مناطقی که دامپروری رونق دارد. گرچه روزگاری گرگها در ایران کمتر به حریم انسان نزدیک میشدند، اما این روزها حمله آنها به گله دامدارها از سرگرسنگی بسیار زیاد شده است.
گرگ همواره برای انسان موجودی پرابهت بوده و صدای زوزهاش از معروفترین و ترسآورترین صداهای طبیعت به شمار میآید.
گرگها شکارگران ماهری هستند که وقتی به صورت گروهی به گلهای حمله میکنند، برنامه همهچیز را از قبل مشخص کردهاند. بیدلیل نیست که گرگها برای انسان همواره نمادی از خشونت بودهاند، گونهای از این جانوران گوشتخوار به نام گرگ خاکستری، در بیشتر مناطق ایران زندگی میکنند و بسیاری از روستاییان بارها درندهخویی آنها را از نزدیک دیدهاند.
گرگ خاکستری (با نام علمیCanis lupus) یا بهطور خلاصه گرگ، از پستانداران گوشتخوار و بومی اوراسیا و آمریکای شمالی است. به گفته احسان سلیمانی، فعال محیط زیست، گرگ هندی زیرگونهای از گرگ خاکستری به شمار میآید که بیشترین پراکنش را در مرکز و جنوب ایران دارد و گرگ اوراسیایی هم زیرگونهای از گرگ خاکستری است که در شمال و غرب ایران یافت میشود.
تعارضات انسان با گرگ
به گفته حسینی زوارئی، تعارض انسان و گرگ موضوعی قدیمی است اما نه به شدت امروز که جمعیت افزایش یافته، شهرها بزرگ شده و بسیاری از مراتع و شکارگاهها زیر دست انسانها افتاده است. قوچ، کل، بز، آهو و دیگر سمداران که غذای اصلی گرگها هستند طعمه انسانها میشوند و گرگهای گرسنه ناگزیرند با شرایط جدید سازگار شوند و از پس عوامل محدودکننده مثل گسترش دامداریها و تخریب زیستگاهها برآیند، همین است که رو به دامهای اهلی آوردهاند.دلیل اصلی کاهش شدید جمعیت گرگها در سالهای اخیر و افزایش شکار شدن آنها همین است.
احمد دباغیان، کارشناس حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست میگوید: از میان گوشتخواران، گرگ خاکستری تعارض بالاتری با انسان و دام دارد که این امر از دیدگاه کارشناسان حیات وحش، پدیده عجیب و غیرطبیعی محسوب نمیشود.
متأسفانه تعارض بین انسان و گرگ در برخی از مناطق کشور به ویژه مناطق غربی (استانهای همدان، زنجان، کردستان و اردبیل) به اوج خود رسیده است.
از نظر کارشناسان حیات وحش، دلیل حمله گرگ به انسان، نبود طعمه یا کمبود آن است. گرگها به علت زاد آوری در بهار و برای سیر کردن شکم تولهها، از خرداد تا اواسط شهریور بیطاقت شده و به انسان و دامها حمله میکنند.
گرگ بالغ میتواند چند روز گرسنگی را تحمل کرده و حتی با خوردن میوه و سبزیجات، شکم خود را سیر کند اما وقتی بحث تولهها در میان باشد برای یافتن راحتترین و در دسترسترین طعمه که کودکان و سالخوردگان هستند به حرکت در می آید.
چهار ماه خرداد تا شهریور، حساسترین دورهای است که باید با مدیریت کارآمد در مناطق خاص از حمله گرگها پیشگیری شود.
بعد از شهریورماه، تولهها بزرگتر شده و احتمال حمله گرگ نیز به انسان کاهش مییابد. گرگ اصولا از رویارویی با انسان پرهیز میکند و قبل از این که ما از گرگ ترس داشته باشیم گرگ از انسان دوری میکند. گرگها از قدرت تشخیص بالایی بهرهمند هستند و هیچوقت به افراد توانمند و به بیشتر از یک نفر حمله نمیکنند؛ تنها با مشاهده کودکان یا افراد ناتوان، احتمال حمله وجود خواهد داشت. احتمال حمله گرگ در زمان غروب آفتاب و خلوتی ظهر بیشتر است.
همچنین تهدیداتی همچون خشکسالی، استفاده از سموم و آفتکشها که باعث کاهش جمعیت جوندگانی همچون موش، خرگوش و گراز وحشی که طعمههای اصلی گرگ هستند میشوند، از علل شایع در حمله گرگ به انسان و دامهای اهلی به حساب میآید. یکی از دلایل آن، همپوشانی گستره وسیع زیستگاههای گرگ و مناطق اشغالشده توسط انسان است که موجب به وجود آمدن رقابت بین انسان و این گونه برای حفظ منابع میشود. این رقابت با از بین رفتن زیستگاهها و تکهتکه شدن آنها افزایش یافته است. بهرهبرداری بیش از حد انسان از علفخواران درشتجثه، باعث کاهش طعمه طبیعی برای گرگها شده و احتمال حمله گرگ به دامهای اهلی را افزایش میدهد.
تهدید جدی برای گرگ خاکستری
احسان سلیمانی، فعال محیط زیست معتقد است در برخی از مناطق کشورمان به دلیل وجود عواملی مانند افزایش جمعیت علفخواران، حضور دامهای اهلی و تولید پسماند توسط جوامع محلی، با افزایش جمعیت گرگ روبهرو هستیم و این موضوع میتواند در کنترل افزایش جمعیت سگهای بیسرپرست مؤثر باشد، زیرا گرگها در صورت حفظ تراکم جمعیتشان، دشمن اصلی سگهای ولگرد محسوب میشوند. یکی از مهمترین کارکردهای اکولوژیک گرگ، کنترل جمعیت سگهای بیسرپرست است.
از خطرات افزایش جمعیت سگهای بیسرپرست، پدید آمدن گرگاس است که جانوری دورگه محسوب میشود؛ موجودی که از جفتگیری سگ و گرگ به وجود آمده و در صورت عدم مدیریت جمعیت آن، برای طبیعت و انسان بسیار خطرناک خواهد بود. عواملی چون رعایت نکردن مسائل بهداشتی و محیطی در اطراف روستاها، رهاسازی غیراصولی تلفات و پسماندهای مرغداریها، دفع نامناسب پسماندهای روستایی و خشکسالیها میتوانند از عوامل جذب گونههای وحشی چون گرگها به نزدیک جوامع انسانی و در نتیجه پدید آمدن گونه گرگاس شوند.
با توجه به حضور همیشگی سگها در جوامع انسانی، رفتار آنان برای انسانها به راحتی قابل تشخیص است. همچنین با وجود گرگها در طبیعت، انسانها از رفتار آنها شناخت کافی دارند و میدانند که رفتارشان بر اساس ذاتشان، وحشی است و باید در مقابل آنها از خود دفاع کنند اما هیبرید سگ - گرگ اگر در نزدیکی جوامع انسانی باشد، به دلیل سختی در تشخیص و شناخت و پیشبینی رفتار بعدی آنها بسیار خطرناک است، چرا که ممکن است ظاهر آن شبیه سگ باشد اما احتمال دارد به ناگاه وحشی و حملهور شود و از آنجا که انسان هیچ درکی از رفتار بعدی این حیوان ندارد، در مقابل حمله آن بیدفاع شده و عواقب جبرانناپذیری را رقم بزند.
گرگاسها علاوه بر آسیب رساندن به جوامع انسانی، میتوانند خسارات جدی و جبرانناپذیری بر پیکره محیطزیست به ویژه حیات وحش وارد کنند و باعث بر هم خوردن تعادل و نظم طبیعت شوند. هیبرید میتواند باعث کاهش جمعیت گرگ خاکستری شده و جمعیت اینگونه خاص را از لحاظ ژنتیکی مورد تهدید قرار دهد.
در اکثر مواقع در طبیعت و به صورت طبیعی، جفتگیری بین سگ و گرگ اتفاق میافتد اما گاهی دیده شده برخی از اشخاص به دلایلی نامعلوم یا منفعتطلبی، دست به تولهکشی دستی این دو زده و گرگاس را پرورش میدهند. این عمل نهتنها سنجیده نیست بلکه میتواند عواقبی به مراتب بدتر برای شخص پرورشدهنده و افراد دیگر داشته باشد.