فارس نوشت: «ارتش اسرائیل میگوید فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هدف قرار نداده و معتقد است که او زنده است.»
این خبر را رئیس سرویس خارجی وبسایت اسرائیلی «والانیوز» امروز دوشنبه بعد از چند روز شایعهسازی صهیونیستها درباره احتمال شهادت یا زخمی شدن «اسماعیل قاآنی»، فرمانده نیروی قدس در حملات اخیر اسرائیل در بیروت اعلام کرده است. رژیم صهیونیستی بامداد جمعه منطقه ضاحیه بیروت را هدف حملات سنگین هوایی قرار داده بود. منابع اسرائیلی گزارش دادند هدف از آن حملات ترور «سید هاشم صفیالدین»، رئیس شورای اجرایی حزبالله لبنان بوده است.
کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی روز شنبه مدعی شده بود مقامهای اسرائیلی در حال بررسی احتمال مجروح شدن سرلشکر قاآنی در حملات بیروت هستند.بعد از آن خبرگزاری رویترز به نقل از «دو مقام ارشد ایرانی» ادعا کرده بود که از روز جمعه تماسها با سردار قاآنی قطع شده و کسی قادر به برقراری ارتباط با او نبوده است. این شایعات اما امروز دوشنبه بعد از مصاحبه «ایرج مسجدی»، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فروکش کرد که گفت سردار قاآنی در «صحت و سلامت و مشغول فعالیت است».
شکست راهبردی، جنگ تبلیغاتی
تحلیلگران میگویند استفاده از بزرگنماییهای رسانهای-تبلیغاتی همواره یکی از تاکتیکهای اسرائیل برای جبران شکستهای راهبردی در افکار عمومی بوده است. شواهد نشان میدهند توسل به این نوع بزرگنماییها به ویژه بعد از عملیات «طوفانالاقصی» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به طرز فزایندهای افزایش یافته تا جایی که رسانههای وابسته به تلآویو گاه به طرح شایعاتی که مشخص است عمر آنها از چند روز تجاوز نمیکند روی آوردهاند.
برخی از تحلیلگران بر این باورند رژیم اسرائیل موفق شده در ماههای گذشته به چندین پیروزی تاکتیکی در برابر جریان مقاومت دست پیدا کند اما هنوز در برگردان این موفقیتها به پیروزیهای راهبردی ناکام مانده است. به عنوان مثال، روزنامه نیویورکتایمز بعد از حملات پیجری اسرائیل در لبنان این اقدام را مصداقی از سردرگمی تلآویو برای تعریف اهداف راهبردی درازمدت در لبنان توصیف کرده بود.
«پاتریک کینگلزلی»، نویسنده این گزارش مینویسد: «اسرائیل از نگاه دوستان و دشمنانش از لحاظ فناوری قوی اما از لحاظ راهبردی سردرگم است. اسرائیل قادر به انجام اقداماتی فوقالعاده در زمینه جاسوسی و استفاده قدرتمندانه از توان نظامیاش است اما برای پیوند زدن این اقدامات به اهداف دراز مدت دیپلماتیک و ژئوپولیتیک سردرگم است.»
ایهود اولمرت، نخستوزیر سابق اسرائیل به این روزنامه گفت: «آنچه شاهد آن هستید پختگی اسرائیل در زمینه فناوری از یک سو، اما شکست کامل رهبران سیاسی برای رقم زدن اقدامات اثربخش از سوی دیگر است.»رژیم اسرائیل بعد از حملات پیجری در اسرائیل سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان و برخی از دیگر چهرههای شاخص مقاومت را به شهادت رسانده است.
اهداف اسرائیل در لبنان
اسرائیل هدف نهاییاش از این حملات را متوقف کردن حمایت حزبالله از جنگ غزه اعلام کرده- جایی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی هنوز از محقق کردن دو هدف جنگی خود یعنی آزاد کردن اسرا و نابودی کامل حماس ناکام مانده است. رژیم اسرائیل از تنشآفرینی به عنوان روشی برای دست پیدا کردن به این هدف استفاده میکند. از فحوای کلام مقامهای اسرائیلی میتوان دریافت که به باور آنها جدا کردن جنگ غزه از درگیریها در شمال فلسطین اشغالی میتواند به ایجاد شکاف در محور مقاومت منجر شود. با وجود این، برخی از ناظران بیرون معتقدند که این رویکرد ممکن است نتیجه عکس دهد و رژیم اسرائیل ممکن است خودش را در وضعیتی مشابه سال ۲۰۰۶ ببیند.
«سامر جابر»، تحلیلگر اقتصاد سیاسی در دانشگاه لندن در وبگاه بخش انگلیسیزبان شبکه خبری الجزیره مینویسد: «اسرائیل در جنگ سال ۲۰۰۶ طرف قویتر جنگ بود اما به دلیل پارادوکس موجود در تنشآفرینی جنگ را باخت.»
وی اضافه میکند: «علت این مسئله این است که در جنگ نامتقارن، طرفهای ضعیفتر صرفاً با صبر استراتژیک، طولانی کردن جنگ و وادار کردن حریف قویتر به هدر دادن منابعشان و سرانجام، تضعیف آنها میتوانند به پیروزی برسند.»از طرف دیگر، تاریخ نشان میدهد تلاشهای گذشته اسرائیل برای ایجاد شکاف در محور مقاومت نتیجه عکس داشته است.
جابر مینویسد: «رویدادهای گذشته نشان میدهند که تنشآفرینیهای اسرائیل به جای ایجاد شکاف به ایجاد حمایتهای عمومی بیشتر از مقاومت و همچنین تقویت اتحاد میان نیروهای مقاومت در لبنان، فلسطین و فراسوی آن میشود.»
در چنین شرایط دشواری به نظر میرسد رژیم اسرائیل در تلاش است از شایعهسازی و بزرگنماییهای رسانهای-تبلیغاتی به عنوان ابزاری برای جبران ضعف و شکستهای راهبردی خود استفاده کند. درباره شایعات مربوط به احتمال زخمی یا ترور شدن سردار قاآنی، رژیم صهیونیستی به فاصله تنها چند روز مجبور شده به واقعیت ماجرا اذعان کند- مسئلهای که جنگهای روانی آینده رژیم را نیز در معرض خطر شکست قرار میدهد.